چالش‌های کنی در ۶ ماه آینده
28 ژوئن 2012 - 1:11
بازدید 353
7

مجید بسطامی بالاخره بعد از مدت‌ها انتظار در آخرین زمانی که اداره مهاجرت می‌توانست در مورد وضعیت برنامه نیروی متخصص فدرال اعلام نظر کند، وزیر مهاجرت به سخن درآمد. امروز پنج‌شنبه ۲۸ جون سال ۲۰۱۲، در کانادا تنها یک روز کاری (جمعه) تا پایان این هفته باقیمانده است و چون اول جولای (روز یکشنبه) مصادف […]

ارسال توسط :
پ
پ

مجید بسطامی

بالاخره بعد از مدت‌ها انتظار در آخرین زمانی که اداره مهاجرت می‌توانست در مورد وضعیت برنامه نیروی متخصص فدرال اعلام نظر کند، وزیر مهاجرت به سخن درآمد. امروز پنج‌شنبه ۲۸ جون سال ۲۰۱۲، در کانادا تنها یک روز کاری (جمعه) تا پایان این هفته باقیمانده است و چون اول جولای (روز یکشنبه) مصادف با روز کانادا Canada Day در کانادا تعصیل رسمی است که با تعطیلات آخر هفته تلاقی پیدا کرده و به همین دلیل اکثر سازمان‌ها و ادارات روز دوشنبه را هم تعطیل هستند، در واقع، وزیر زمانی را برای اعلام تصمیم انتخاب کرده که همه در فکر گذراندن سه‌ روز تعطیلی و جشن‌های روز کانادا هستند و انعکاس این تصمیم، کمترین بازخورد رسانه‌ای را خواهد داشت. تصمیمی که قاعدتا خیلی زودتر از اینها گرفته شده و می‌شد که زودتر هم اعلام شود.

اما محتوای واقعی سخنان وزیر چیست؟ وی دو برنامه‌ای را تعطیل اعلام کرده که پیش از این تعطیل شده بودند. برنامه سرمایه‌گذاری فدرال که در سال مهاجرتی ۲۰۱۱-۲۰۱۲ تنها یک نصفه روز فعال بود و الان ماه‌هاست که تعطیل است و برنامه نیروی متخصص فدرال هم الان دو ماه است که با رسیدن به سقف ۱۰ هزار پرونده تعطیل شده است پس در واقع، جناب کنی چیزی را تعطیل نکرده بلکه فعالیت جدیدی را که قرار بود شروع شود، آغاز نمی‌کند و این از ایشان که در ۵ سال گذشته رکورددار توقف و تعطیل و تاخیر و حذف و پاک کردن صورت مسئله است چندان عجیب نیست، هرچند نشان می‌دهد که اوضاع وزارتخانه تحت امر ایشان چقدر آشفته است.

وزیر برای این تعطیلی ۶ ماهه چه اهدافی دارد؟

معمولا تصمیمات سرنوشت‌ساز و مهم یک سری دلایل و علل قابل طرح و اعلام دارند و یکسری مسائل غیرقابل طرح؛ اگر به محتوای اظهارات وی دقت کنیم اهداف قابل طرح این کار که ایشان سعی کرده از همین ضعف و بی‌نظمی هم نهایت استفاده تبلیغاتی را ببرد مشخص است. اما دلایل پشت پرده و واقعی چیست؟

قبل از هر چیز به نظر می‌رسد که او می‌خواهد از آشفتگی شدیدی که سیاست‌های خود او در برنامه‌های مهاجرتی خصوصا برنامه‌های نیروی متخصص فدرال پدید آورده و نتیجه آن پرونده‌های دادگاهی، چندین انباشت عظیم در پرونده‌های نیروی متخصص فدرال و سرمایه‌گذاری و کارآفرینی و نظایر اینهاست تا حدودی خلاص شود. با تصویب لایحه بودجه موسوم به سی-۳۸ او خود را از دردسرهای حدود ۲۸۰ هزار پرونده تلنبار شده که برخی ۷ سال در نوبت بوده‌اند خلاص شده می‌بیند البته به شرطی که گروه‌های مختلف حقوقی از فکر ارائه یک class-action lawsuit به دادگاه فدرال که مقدمات آن آماده شده است دست بردارند چرا که اگر این دعوای حقوقی مطرح شده و پیروز شود (که روند آن طولانی و دشوار خواهد بود) همه ۲۸۰ هزار پرونده مجددا احیا خواهند شد و البته این بار با تعیین یک چارچوب زمانی خیلی فشرده از طرف قاضی برای جناب وزیر که چون سرطانی پیش‌رونده تاج و تخت جناب کنی را منهدم خواهد کرد اما این فعلا از مفروضات است و وزیر هم احتمالا روز و شب در حال نیایش است که چنین امری اتفاق نیافتد. بیایید درباره واقعیت‌ها بیشتر صحبت کنیم.

وزیر با این تعطیلی قبل از هر چیز می‌تواند به سرعت سراغ پرونده‌های ۳۸ رشته‌ای‌ها برود. کاری که الان چند ماه است آغاز شده و در ۶ ماه آینده سرعت بیشتری خواهد گرفت. از آنجا که آغاز برنامه جدید در شروع سال ۲۰۱۳ (اگر دقیقا سر وقت آغاز شود) حتما یک تاخیر ۲-۳ ماهه خواهد داشت تا روال عادی امور سامان بیاید و روند حرکت پرونده‌ها سرعت بگیرد، در واقع اداره مهاجرت از حدود دو ماه قبل به این طرف یک بازه حدود ده ماهه داشته و خواهد داشت که به حدود ۲۰ هزار پرونده قبل از ۲۰۰۸ که فرآیند بررسی آنها انجام شده و قرار نیست حذف شوند، پرونده‌های ۳۸رشته‌ای که پیشتر حدود ۱۳۰ هزار اعلام شده بودند اما در ماه‌های اخیر بخشی از آنها نهایی شده‌اند (البته با رقم بالایی از مردودی) و پرونده‌های فهرست مشاغل بعد از ۳۸ رشته‌ای‌ها که در مقایسه با پرونده‌های قبلی تعداد بسیار کمتری هستند رسیدگی کند. این بهترین خبر برای ۳۸رشته‌ای‌هاست که امیدوار باشند تا اواخر سال ۲۰۱۲ تکلیف بسیاری از آنها روشن خواهد شد و یک کامیابی بزرگ برای کنی که چاهی را که خودش کنده به شکل آبرومندی پرکند تا کسانی که به آنها وعده ویزای ۶ ماهه داده بود حداقل بعد از سه سال به سر و سامان برسند.

در کنار این، وزیر سوداهای فراوانی برای کنترل بیشتر ادارات مهاجرت استان‌ها و برنامه های استانی دارد و تغییرات می‌تواند در مجموع اشراف وی را بر تمامی فرآیندهای مهاجرپذیری در کانادا تقویت کند.

به همین ترتیب او و دولتش در نظر دارند تا از میل شدید سرمایه‌گذاران بین‌المللی برای داشتن پاسپورت کانادایی برای حمایت گسترده از شرکت‌های کانادایی و موسسات اعتباری بهره برداری کند و به همین دلیل باید در انتظار شروط مالی سنگین‌تری در برنامه‌ سرمایه‌گذاری باشیم که به گونه‌ای تعریف شوند که مستقیما در اقتصاد کانادا تاثیر داشته باشند. بعید نیست به عنوان مثال هزینه‌کرد رقم مشخص در حوزه مسکن یا ساخت و ساز و نظایر اینها به عنوان شروط تکمیلی به این پروسه اضافه شوند.

وزیر باید در این ۶ ماه چه کارهایی انجام دهد؟

به غیر از پرونده‌هایی که پیشتر پذیرش شده‌اند چند چالش جدی هنوز در برابر وزیر و دستگاه کند و پراشتباه اداره مهاجرت قرار دارد که باید در این فاصله زمانی تعیین وضعیت شوند.

اول، مشخص کردن وضعیت جدید سیستم امتیازبندی است که الان نزدیک به یک سال و نیم است مقدمات آن اعلام شده و تاکنون حداقل دو نوبت در آستانه اعلام عمومی بوده اما کنی به دلایلی از اعلام و اجرای آن صرفنظر کرده است. اگر به مجموعه اظهارات وزیر توجه کنیم متوجه می‌شویم که این بخش یکی از پرمسئله‌ترین موضوعات بوده چون مرتبا درباره آن اطلاع‌رسانی‌های رسمی خیلی محکم انجام شده اما بعدا همه چیز به سکوت برگزار شده که یکی از آخرین آنها اعلام معرفی شرکتی در بخش خصوصی برای ارزیابی مدارک متقاضیان بود که در همان زمان بسیاری از آگاهان انجام چنین کاری و تعریف چنین شرکتی را بسیار دشوار دانستند. به هر حال هنوز مشخص نیست وزیر می‌خواهد با سیستم امتیازبندی چه کند و آن را به چه شکلی عملیاتی کند اما به نظر می‌رسد آغاز سال ۲۰۱۳ آخرین فرصت او برای انجام کاری باشد که این همه مدت قول آن را داده است.

دوم، تفکیک مشاغل تخصصی از مشاغل فنی-حرفه‌ای (در واقع تفکیک برنامه نیروی متخصص فدرال به دو برنامه) است که خبرش چند ماه پیش رسانه‌ای شد و در اعلام امروز وزیر هم مجدد بیان شده است. اصل ایده کاملا منطقی و شدنی است و هم اکنون در کبک هم به شکلی در حال اجراست اما مشخص نیست چرا وزارتخانه هیچ توضیح تکمیلی درباره آن نمی‌دهد. آیا این برنامه دقیقا نظیر برنامه کبک است یا نه؟ آیا سیستم امتیازبندی آن تفاوت‌های فاحشی با سیستم امتیازبندی برنامه نیروی متخصص فدرال دارد یا نه؟ آیا برای این یکی هم لیست مشاغل و سقف مشخص برای پذیرش پرونده در هر شغل تعریف خواهد شد یا خیر؟ با توجه به گسترگی و تنوع مراکز آموزشی مرتبط (نسبت به دانشگاه ها) آیا مدارک همه مراکز مرتبط پذیرفته می‌شوند یا مراکز خاصی مورد قبول است؟ ملاک انتخاب این مراکز چیست؟ سوالات مهمی از این دست کماکان بدون پاسخ مانده‌اند و به نظر می‌رسد که یک دلیل اصلی آن این است که خود وزیر هم هنوز نمی‌داند می‌خواهد چه کند و امید دارد خرید زمان به کمکش بیاید.

سوم، نحوه تاثیر نامه‌های اشتغال. اداره مهاجرت پیشتر از این سخن گفته بود که در آینده به پرونده کسانی که از کارفرمای کانادایی نامه درخواست اشتغال داشته باشند با سرعت بیشتری رسیدگی خواهد شد اما هنوز هیچ توضیحی نداده که چنین امری به چه شکلی و با چه مکانیزمی انجام خواهد شد. این سخن از سوی دیگر در تضاد با ادعایی است که می‌گوید بعد از اعمال تغییرات جدید و به‌روزرسانی سیستم، اداره مهاجرت به همه درخواست‌ها در صورت داشتن شرایط ظرف ۶ تا ۱۲ ماه ویزا خواهد داد چرا که در صورت ایجاد یک صف موازی برای رسیدگی سریع به درخواست کسانی‌که نامه اشتغال دارند، با توجه به اینکه درخواست‌های این صف محدودیت پذیرش ندارد و تعداد پرونده‌هایی که هر سال در برنامه نیروی متخصص فدرال برای صدور ویزا پذیرش می‌شوند محدود است معنایش این است که ممکن است درخواست‌های عادی (فاقد نامه درخواست اشتغال از سوی کارفرما) برای مدت‌های طولانی‌تری در نوبت بررسی باقی بمانند و آن ادعای ۶-۱۲ ماه مجددا نقض شود.

چهارم، ایجاد استخری از پرونده‌های پروسس شده برای اینکه کارفرمایان کانادایی و مسئولان برنامه‌های استانی از میان آنها بر اساس نیاز خود، گزینه‌های مناسب را انتخاب کنند. این بخش از برنامه‌های نیروی متخصص فدرال مبهم‌ترین آنهاست و مثلا مشخص نمی‌کند که قرار است این استخر با چه مکانیزمی پر شود؟ اطلاعات چطور منتشر می‌شود؟ (خصوصا با توجه به محدودیت‌های قانونی در مورد انتشار اطلاعات افراد و حذف حریم خصوصی) تکلیف آنهایی که ته حوض می‌مانند چه می‌شود؟ زمان انتخاب شدن هر پرونده چقدر است؟ و مباحثی از این دست. اما به هر حال اگر این موارد برای ما خیلی مبهم است به نظر می‌رسد که وزیر در این مورد چندان ابهامی ندارد چون بر این مورد باز هم تاکید کرده است. اگر فقط از این زاویه نگاه کنیم، این ایده، ارسال درخواست برای برنامه نیروی متخصص فدرال را شبیه نوعی آزمون تعیین سطح می‌کند (مثلا شبیه آزمون تافل البته با یک نمره قبولی حداقل) که به افراد رتبه‌ای می‌دهد و بعد از آن تکلیف مشخصی برای اینکه حتما پرونده‌ها ویزا دریافت کنند بر دوش اداره مهاجرت نخواهد بود مگر اینکه دو گروهی که از آنها نام بردیم (کارفرمایان یا متولیان برنامه های استانی) پرونده را انتخاب کنند. در واقع محتوای این استخر فقط می‌گوید چه کسانی قابلیت دارند و درصد این قابلیت چقدر است اما انتخاب نهایی بر اساس نظر بازیگران دیگری است. آیا واقعا اداره مهاجرت چنین هدفی دارد؟ باید حداقل تا ژانویه ۲۰۱۳ صبر کرد تا دریافت که این ایده قرار است به چه شکلی عملیاتی شود.

پنجم، ده‌ها ابهام دیگر هم در این زمینه‌ها وجود دارد اما در صدر آنها مهم‌ترین وظیفه وزیر این است که همه این ایده‌ها و جوانب مختلف ادعایی را که حجم آنها در ۶ ماه گذشته بسیار زیاد هم بوده به صورت یک بسته منسجم، عملیاتی و اجرایی معرفی کند و همانند کارهایی که در ۵ سال گذشته انجام داده، تنها به جار و جنجال و گرفتن عکس یادگاری با اولین متقاضیان اکتفا نکند. او در مورد برنامه‌های مهاجرتی کانادا، در حال ویران کردن همه ارکان و اجزا ساختمانی است که به مرور و چندین دهه شکل گرفته و البته ساختمان چندان متناسب و ایمن و زیبایی هم نیست اما هر چه هست، اساسی دارد و سقفی و چشم‌اندازی؛ باید دید آنچه جناب کنی بر ویرانه آن خواهد ساخت چه مشخصاتی خواهد داشت.

در این ۶ ماه باید چه کرد؟

توصیه من به همه متقاضیان مهاجرت خصوصا جوانان زیر ۳۵ سال این است که در این فاصله به تمرین زبان ادامه دهند و اگر وضعیتی بالاتر از ۶ تا ۶ و نیم آیلتس برای خود می‌بینند حتما در این آزمون شرکت کنند. همچنین بر اساس مشاوره کارشناسان خبره کنپارس، به آماده‌سازی مدارک تحصیلی و شغلی پیشین خود مبادرت ورزند و امروز و فردا نکنند چون به نظر می‌رسد که همه این تغییرات به بهانه افزایش سرعت در حال انجام است و کسی که آماده نباشد از این قطار سریع‌السیر جا خواهد ماند. برای من باورپذیر نیست که هنوز تعداد زیادی از افراد مدعی تمایل به مهاجرت را می‌بینم که عملا هیچ کاری نکرده‌اند و می‌گویند «اول ببینیم تغییرات چطور است و چه رشته‌هایی اعلام خواهند شد». چنین افرادی بعد از اعلام تغییرات جدید تا به خودشان بجنبند، تغییر دیگری از راه می‌رسد.

افراد متقاضی حتما در اندیشه غنای پروفایل شغلی خود باشند. وضعیت پروفایل‌نویسی و آماده‌سازی رزومه در ایران وحشتناک است و انواع خطاهای ساختاری، گرامری و املایی در رزومه ها بیداد می‌کند. برای اینکه بتوانید در جایی در این برنامه‌ها به کارفرمایان کانادایی خودی نشان دهید قبل از هر چیز باید ابزارهای معتبر و درست معرفی شغلی خود را آماده کنید. ۶ ماه، زمان خوبی برای این کار است اما بدانید که این امر یک شبه و یک هفته آماده انجام نمی‌شود و خیلی‌ها حتی نمی‌توانند آن را در یک ماه به درستی انجام دهند خصوصا که بسیاری از شاغلان ایرانی کمترین اطلاعاتی در این زمینه ندارند و استانداردهای مدارک آنها هم با نمونه‌های امریکای شمالی انطباق ندارد. پس این مورد را جدی بگیرید.

شخصا امیدوارم مدیران کنپارس هم در حوزه مهاجرت و هم کاریابی بین‌المللی همان‌طور که تاکنون نشان داده‌اند، از این فرصت شش ماهه برای آماده‌سازی مناسب افراد بهره ببرند تا در ژانویه ۲۰۱۳، متقاضیان ایرانی بتوانند در سریع‌ترین زمان و با بهترین وضعیت برای برنامه‌های جدید درخواست ارسال کنند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar