با کمبود عظیم نیروی کار متخصص چه کنیم؟
26 فوریه 2011 - 10:46
بازدید 346
4

موجودی نیروی کار در کانادا همواره یکی از مشکلات بزرگی بوده که کارفرمایان با آن دست به گریبان بوده‌اند. طی دوران رکود اقتصادی اخیر و زمانی که بیزینس‌ها سعی داشتند تا به هر طریق ممکن از هزینه‌های خود بکاهند، آنچه بیش از همه سبب نگرانی شده بود، بیکاری و عدم استخدام نیرو بود. گرچه اکنون […]

ارسال توسط :
پ
پ

موجودی نیروی کار در کانادا همواره یکی از مشکلات بزرگی بوده که کارفرمایان با آن دست به گریبان بوده‌اند. طی دوران رکود اقتصادی اخیر و زمانی که بیزینس‌ها سعی داشتند تا به هر طریق ممکن از هزینه‌های خود بکاهند، آنچه بیش از همه سبب نگرانی شده بود، بیکاری و عدم استخدام نیرو بود. گرچه اکنون با فرا رسیدن دوران بهبود در سراسر دنیا یک‌ بار دیگر همان معضل قدیمی مطرح شده است: کمبود نیروی کار.

آقای دن کلی، معاون ارشد بخش قانون‌گذاری Canadian Federation of Independent Businessکه به اختصار به آن CFIBگفته می‌شود، در این‌باره می‌گوید: «بعد از بحران اقتصادی معضل کمبود نیروی کار و دسترسی به نیروهای کار جدی‌تر شد. اما یک‌سوم بیزینس‌های کوچک و متوسط گفته‌اند که حتی در بدترین روزهای بحران اقتصادی نیز برای یافتن نیروی کار کافی برای همان مقدار از خدمات و تولیداتی که داشته‌اند، با مشکل مواجه بوده‌اند.»

به گفته آقای کلی در سال ۲۰۰۹ نگرانی برای کمبود نیروی کار به حداقل رسید اما از آن زمان به بعد کم‌‌کم این نگرانی افزایش یافت. به اعتقاد او به‌زودی شرکت‌ها به همان ورطه‌ای از نگرانی دچار خواهند شد که آخرین بار در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ تجربه کرده‌اند. او می‌گوید: «بسیاری از الگوهایی که در آن دوره شاهد بروزشان بودیم، بار دیگر در حال شکل گرفتن هستند.»

قبل از این‌که ضربه اقتصادی بازارهای سهام جهانی را زمین‌گیر کند، بیزینس‌های کانادایی با سرخوشی هرچه تمام‌تر به استخدام نیرو مشغول بودند. این موضوع به طور خاص در استان البرتا قابل مشاهده بود. در این استان غول‌های انرژی بدون وقفه مشغول گسترش حوزه‌ کاری خود بودند و هر روز نیروهای جدید بیشتری را به استخدام خود درمی‌آوردند. دلیل خوبی هم برای این کار خود داشتند. در تابستان سال ۲۰۰۸، قیمت نفت داشت به رقم بی‌سابقه بشکه‌ای ۱۴۷ دلار امریکا می‌رسید و شرکت‌ها در تقلا بودند تا هرچه می‌توانند نفت بیشتری استخراج کنند. 

بیزینس‌های کوچک‌تر که معمولا تامین‌کننده کار برای نیروهای جدید هستند، در آن شرایط توانستند نیروهای ماهرتر و باتجربه‌تری را که به قصد کار در صنایع نفت شنی و شرکت‌های تولید انرژی به این استان آمده بودند به کار گیرند. در آن زمان اغلب استان‌های شرقی کشور، که معروف به استان‌های آتلانتیک هستند، شاهد آن بودند که جوان‌هایشان راه  استان‌های غربی کشور را در پیش گرفته و به همین دلیل نوعی خلاء نیروی کار در این استان‌ها ایجاد شد.

در این میان برخی از بیزینس‌ها خود را با واقعیت‌های موجود بازار کار کانادا تطبیق دادند. برای مثال شرکت برادران Ganongبرای تامین کمبود نیروی کار خود به سراغ نیروهای خارج از  کشور رفت. در سال ۲۰۰۵ مدیریت یک شرکت شکلات‌سازی واقع در شهر سنت‌استفن استان نیوبرانزویک، شهری با فقط ۵هزار نفر سکنه، نیز بعد از گذراندن سالی موفق از نظر کاری به این نتیجه رسید که به ۳۰ نیروی کار بیشتر نیاز دارد.

شرکت Ganongابتدا تلاش کرد تا با بالا بردن دستمزد ساعتی کارکنان  خود، کار در این شرکت را برای افراد جذاب تر کند. حتی طی یک نظرسنجی از کارکنان خود خواست تا شرایط مطلوب خود را به گوش مسئولان برسانند. اما خیلی زود معلوم شد که مشکل ذهنی نیروی کار محلی نسبت به منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، با این ترفندها برطرف شدنی نیست. در این شرایط بود که مقامات دولت استانی پیشنهاد آوردن نیروی کار از کشورهای خارجی بویژه رومانی را به مسئولان این شرکت دادند. انتخاب کشور رومانی به این دلیل بود که مشابهت‌های زیاد از نظر  شرایط اقلیمی و مذهبی بین دو منطقه وجود داشت و نیز اغلب این افراد نیز با زبان انگلیسی آشنایی داشتند.

چند ماه بعد مسئول نیروی انسانی برای مصاحبه با ۱۰۰ نفر که برای کار در شرکت اعلام آمادگی کرده بودند، به رومانی سفر کرد تا ۳۰ نفر را از بین آنها انتخاب کند. بعد از طی این مرحله و ورود آنها به کانادا، وی به همه آنها در یافتن محلی برای زندگی در همان نزدیکی شرکت نیز کمک کرد. این تجربه برای شرکت مذکور بسیار موفقیت‌آمیز بود. ظاهرا پس از موفقیت شرکت Ganong، دیگر شرکت‌های منطقه نیز به الگوبرداری از آنها پرداخته و به سراغ نیروهای خارجی رفتند که غالب آنها نیز نیروهایی از کشور رومانی بودند.

یک کارشناس و استاد در رشته روابط صنعتی و مدیریت منابع انسانی از دانشگاه تورنتو معتقد است که مشکل کانادا فراتر از کمبود نیروی کار است و در بسیاری موارد بیزینس‌ها حتی موفق نمی‌شوند نیروهای خارجی لازم را برای حل مشکلاتشان به کار بگیرند. در این گونه موارد مسئولیت اصلی متوجه کارفرمایان است زیرا این آنها هستند که باید شرایط محیط کاری خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که افراد مایل به کار در آن باشند. او می‌گوید: «کارفرمایان باید در این زمینه بیشتر کار کنند. یک رئیس نمی‌تواند روی صندلی بنشیند و انتظار داشته باشد که آدم‌ها برای کار در شرکت او صف بکشند و التماس کنند.»

 برای نمونه می‌توان به انتقال یک تولیدی بزرگ لباس Klothاز شهر ونکوور به شهری کوچک‌تر در استان اشاره کرد که مدتی قبل به دلیل تعطیلی کارخانه‌های چوب‌بری آن، تعداد بیکاران در آن افزایش چشم‌گیری یافته بود و همین امر توانست کمکی دو جانبه هم برای کارفرما و هم برای جویندگان کار باشد. به گفته آقای کلی، راه‌های مختلفی برای مقابله با معضل کمبود نیروی کار وجود دارد و اغلب شرکت‌ها به راه حلی که ترکیبی از شیوه شرکت‌های Ganongو Klothاست، روی آورده‌اند.

 به اعتقاد وی برای مقابله با این مشکل و اطمینان از موفقیت در آن، باید به رویکردی چندوجهی توجه داشت. او می‌گوید: «راه حل‌ها ساده نیستند اما چند مورد مهم وجود دارد. یکی این که به موضوع مهارت‌آموزی تحت بیمه اشتغال توجه شود. البته در مورد شرکت‌های کوچک و متوسط این موضوع به شکل استخدام و آموزش نمود پیدا می‌کند.» وی افزود که البته CFIBبه شدت معتقد است که استفاده از نیروی کار موقت خارجی هم یکی از راه‌های مقابله با مشکل کمبود نیروی کار در کانادا است و باید در مورد آن کاملا جدی عمل کرد.

برای مشاهده اصل مطلب اینجا کلیک کنید. 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar