باید به خودتان فرصت دهید-قسمت دوم
17 ژوئن 2014 - 8:47
بازدید 370
8

بخش اول این گفتگو با آقای جواهری که به دلایل خرید فرنچایز و مسیر اولیه چنین کاری در یک نمونه از فرنچایزها (مثلا Subway) در این صفحه در دسترس است. در این نوبت، ادامه بحث که به هزینه‌های خرید و دریافت گواهی‌نامه‌های لازم می‌پردازد منتشر شده است.   هزینه‌های خرید فرنچایز در کانادا معمولا در […]

ارسال توسط :
پ
پ

بخش اول این گفتگو با آقای جواهری که به دلایل خرید فرنچایز و مسیر اولیه چنین کاری در یک نمونه از فرنچایزها (مثلا Subway) در این صفحه در دسترس است. در این نوبت، ادامه بحث که به هزینه‌های خرید و دریافت گواهی‌نامه‌های لازم می‌پردازد منتشر شده است.

 

هزینه‌های خرید فرنچایز

در کانادا معمولا در زمان خرید و فروش حالا چه بیزینس یا خانه، هزینه‌های مرتبط بر عهده فروشنده است و نه خریدار. خریدار فقط به  فروشنده رقم توافق شده را می‌دهد. اما مثلا ترنسفر فی transfer fee فرنچالزی فی franchise fee و مانند اینها همه برعهده فروشنده است. مثلا فرنچایزی فی که برای سابوی یک چیزی حدود ۸ هزار دلار به اضافه مالیات HST است را فروشنده می‌دهد (اگر بخواهی مغزه جدید بازکنی باید این هزینه را خودت بدهی). هزینه‌های دیگر همه چیزهایی است که هر صاحب ملک جدیدی باید پرداخت کند. مثلا هزینه اجاره محل به مالک پلازا plaza (مجموعه تعدادی فروشگاه و مغازه در یک فضای باز) یا مالک مال mall (مجموعه تعدادی فروشگاه در یک مکان سرپوشیده) و یا هزینه آب و برق و گاز و ارتباطات و نظایر اینها همه سر جای خودش هست. در مورد اجاره مکان هم بسته به شرایط فرق می‌کند. یک جا در یک پلازا است و صاحبش می‌گوید باید اجاره ماه اول و آخر first and last را اول بدهی (نظیر اکثر قرارداد اجاره ملک در کانادا)؛ یک جا هم در یک ملک قدیمی در داون‌تاون است و می‌گوید فلان میزان باید security deposit بدهی؛ برخی هم می‌گویند هر دو یعنی هم اجاره اول و آخر و هم سکیوریتی دیپازیت را باید بدهی. این دیگر به شرایط اجاره (لیز) محل و اهمیت آن بستگی دارد.

اگر از این بحث‌ها که مربوط به هر نوع ملکی چه تجاری و چه مسکونی می‌شود بگذریم شما به عنوان خریدار فقط باید پول خود مغازه را بدهی و محصولات داخل مغازه inventory را چون مغازه را که خالی تحویل نمی‌گیری. آن هم قابل مذاکره است. مثلا ممکن است بگوید این مغازه را می‌خریم به مبلغ ۳۰۰ هزار دلار به اضافه ۲۰۰۰ دلار اینونتوری. و یا شب آخر اینوتنوری را حساب می‌کنیم و خریدار باید بدهد. یکسری دیپازیت‌هایی هم هست که هر مالک جدید باید بدهد. مثلا وقتی می‌خواهی برای برق حساب account  بازکنی یک رقمی را به عنوان تضمین می‌گیرند و برای ۵ سال نگه می‌دارند. برای گاز هم همین‌طور. بیمه باید بگیری. مثلا بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار بسته به وضعیت مغازه پول بیمه می‌شود.

 

لایسنس‌ها و گواهی‌نامه‌ها

در مورد لایسنس‌ها و گواهی نامه‌ها قبل از هر چیز باید بروی از شهرداریcity لایسنس بگیری. الان حدود ۲۶۰ دلار است و هر سال هم این لایسنس را باید تمدید کنی. یکسری مدارک باید بدهی مثلا قرارداد با فرنچایز و مدرک عدم سوپیشینه police record و ۱-۲ مورد دیگر را تا این لایسنس برای مغازه صادر شود. و باید این لایسنس را در محل نصب کنی. در واقع اگر سه مورد را نداشته باشی اصلا وکلای دو طرف مراحل نهایی نقل و انتقال یا اصطلاحا closing مغازه را انجام نمی‌دهند: بیمه، لایسنس سیتی و یکی هم HST number.

از طرف اداره بهداشت Health مامورش ظرف همان ماه اول می‌آید. در نوبت اول سخت نمی‌گیرند. بیشتر باهات همه چیز را چک می‌کند و توصیه‌هایی می‌کند. جنبه راهنمایی دارد. چیزی که الان (در شهر تورنتو) می‌خواهند این است که در هر شیفت باید حداقل یک نفر از شاغلین در محل دارای گواهی‌نامه Food Handler Certification باشد. هر ۶ ماه یک بار مامور بهداشت برای بازدید می‌آید.

 

آیا درآمد یک شعبه کفاف می‌دهد؟

بستگی دارد به فرد. برای خیلی از کسانی‌که الان دارند می‌آیند این مورد اسان نیست چون معمولا وضع زندگی خوبی در ایران داشته‌اند و به ناز و نعمت و نفت سر سفره عادت کرده‌اند. اگر بچه دارند بچه‌های‌شان همه چیز در ایران داشته‌اند و… اگر قرار است شما زندگی‌ات را از بیسمنت یا آپارتمان اجاره‌ای شروع کنی یعنی از پایه بسازی و خرد خرد بیایی بالا، آره چرا که نه. با یک مغازه می‌شود زندگی کرد. تجربه من می‌گوید که می‌شود. البته به مغازه هم بستگی دارد. اینکه فروشش بالا باشد یا پایین باشد تفاوت دارد اما به هر حال می‌شود. حداقلش این است که شما یک شغل برای خودت خریده‌ای. به جای اینکه برای یک نفر دیگر ساعتی ده دلار کار کنی برای خودت ساعتی ده دلار کار می‌کنی. بعد این را بیشتر می‌کنی و سرمایه‌ات هم بیشتر می‌شود و وامش را می‌دهی و مغازه می‌شود برای خودت با درآمد بیشتر و هزینه کمتر. اگر مغازه‌ات خوب باشد و پول بیشتری گذاشته باشی لازم نیست که خودت زیاد داخلش کار کنی. کارگر می‌گیری و خودت بیشتر مدیریت می‌کنی. ولی کلا می‌شود. ولی اگر به خودت بگویی من در ایران مدیر بودم، ماشین فلان مدل داشتم اینجا هم نیامده بخواهی بروی ماشین گران آخرین مدل سوار بشوی و کاندو اجاره کنی و بچه‌ات هم برود مدرسه خصوصی و …با یکی اصلا نمی‌شود؛ با سه تا هم نمی‌شود. یعنی اصلا اگر از آن روحیه‌ها داشته باشی اصلا نمی‌توانی این کار را انجام دهی. این نوع کارها یعنی مثلا کار فرنچایز کار سختی است. کاری که فکر کنی می‌توانی یک گوشه بنشینی و پول بشمری نیست

 

فرنچایز مرده و مکان‌یابی

کلا این کار غلطی است که کسی بخواهد ظرف ۲-۳ یا ۶ ماه بیزینس بزند. روی هر کاری باید تحقیق کرد. الان با اینترنت تحقیق کردن ساده‌تر از گذشته است. هر بیزینسی که می‌خواهی بزنی باید اول بررسی کنی که ریشه‌اش چیست. از چه زمانی و کجا آمده و چطور رشد کرده و الان چه وضعیتی دارد. اگر رفتی سراغ بیزینسی که ۵۰ سال پیش باز شده اما پرنده درش پر نمی‌زند یا اگه ببینی که بیزینسی است که سالی یکی از آنها بسته می‌شود یعنی بیزینس رو به موتی است. مثلا می‌بینی که Mr. Sub داره محو می‌شه Quiznos داره محو می‌شه. حالا اگه شما بری اینها را بخری یعنی درست تحقیق نکرده‌ای. هر کس هم خودش باید بفهمد. نه اینکه برود از کس دیگری بپرسد چون هر کس از ظن خودش یار آدم می‌شود. از آن طرف اگر بیزینسی است که ۴-۵ ساله باز شده و یهو داره گنده می‌شه یعنی بیزینس پرخطری است و باید صبر کنی تا جا بیافتد تا ببینی اوضاعش تثبیت می‌شود یا نه، با همین سرعت رشد، افت می‌کند.

در مورد مکان‌یابی برای فرنچایز مرتبط با Food دو سه تا فاکتور مهم است حالا یا همه‌اش با هم باشد یا حداقل یکی از آنها باشد. اگر نزدیک مدرسه باشی یک مزایایی داره. اگر جایی باشی که اطرافت اداره زیاد باشد مزایای دیگه‌ای داره. اگر جایی باشی که اطرافت همه‌اش خانه باشه خیلی مزایا نداره. بهتر اینکه که ترکیبی از اینها باشه و البته بهتر از همه اینه که داخل مال باشه. یا داخل پلازایی باشه که داخلش یک فروشگاه درست و حسابی هست ترجیحا یک گروسری استور grocery store هست یا والمارت هست چون اینها با خودشان مشتری می‌آورند. مغازه باید جایی باشد که ترافیکش زیاد است.

مشکل مدرسه اینه که دو ماه سال مشتری نداری اما ده ماه داری و با ترافیک بالا در زمان ناهار. در مورد ادارات عصر به بعد مشتری نداری یا در آخر هفته‌ها؛ برای همین بهتره که ترکیبی از اینها با یک نسبتی باشه. در کنارش لوکیشنی که ترکیبی از اینها را داشته باشه یا حداقل دو تا از اینها را داشته باشه یا گیر نمی‌آید یا اگر گیر بیاید اجاره‌اش بالاست و اجاره بالا، فروش بالا را از بین می‌برد. تجربه من می‌گوید بهتر است جایی بگیری که اجاره‌اش بالا نباشه ولی رفت و آمدش کمتر باشه. برای اینکه یک روزی اگر اتفاقی بیافته مثلا در اثر سرما (که زمستان امسال بسیار طولانی بود) یا طوفان یخ بیاید و سه روز مغازه‌ات را ببندی یا به هر دلیل دیگری آدم‌ها نیایند اجاره که متوقف نمی‌شود، سر ماه باید آن را پرداخت کنی. بنا بر این بهتر است اجاره مغازه‌ات یک عدد معقولی باشد تا اینکه بروی در قلب داون‌تاون وسط برج‌ها جایی را اجاره کنی که ماهی ۲۰ هزار دلار اجاره داشته باشد، فروشت هم هفته‌ای ۲۰ هزار دلار باشد. اما اگر به جای آن جایی بروی که اجاره‌ات ۱۰ هزار دلار باشد و فروشت هفته‌ای ۵ هزار دلار باشد بهتر است. یک خرده شانسی است. بوده کسانی که رفته‌اند یک جایی باز کرده‌اند و یکهو یک چیزی آنجا باز شده و ترافیک پیدا کرده است. من اولویتم به این است که آن مکان در استانداردهای معقول باشد –خوب بروی وسط بیابان مغازه باز کنی اجاره‌ات ممکن است ۱۰۰ دلار باشد!- یعنی یکی از آن ۲-۳ مورد را داشته باشد اما اجاره‌اش معقول باشد، ماکزیمم ۴ هزار دلار.

ادامه دارد…

متن کامل در این صفحه از نسخه دیجیتال پرنیان ۲۲ منتشر شده است.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar