برخی کشفیات بانکی در مونترال -قسمت اول
26 می 2011 - 10:29
بازدید 454
8

نیکا کیا سه تا خیابون اصلی موازی رو می‌شناختم تا الآن؛ از یکیشون برای رسیدن به محل مورد نظر اومده بودم بالا! راستش اینه که خیابون بیش از حد صاف بود و حتی طبق کشفیات سوق‌الجیشی اخیرم قاعدتا به سمت شرق اومده بودم. ولی نمیدونم چرا از اون روز به بعد، اون جهت اسمش شد؛ بالا! تصمیم گرفتم از یه خیابون جدید برگردم. همون خیابونی که اداره SIN‌دهی توش بود رو انتخاب کردم. خیلی کسل کننده بود. تیپ آدمهاش با آدم‌های خیابونی که ازش اومده بودم بالا خیلی فرق می‌کرد. بعداً متوجه شدم اون خیابون که اسمش […]

ارسال توسط :
پ
پ

نیکا کیا

سه تا خیابون اصلی موازی رو می‌شناختم تا الآن؛ از یکیشون برای رسیدن به محل مورد نظر اومده بودم بالا! راستش اینه که خیابون بیش از حد صاف بود و حتی طبق کشفیات سوق‌الجیشی اخیرم قاعدتا به سمت شرق اومده بودم. ولی نمیدونم چرا از اون روز به بعد، اون جهت اسمش شد؛ بالا! تصمیم گرفتم از یه خیابون جدید برگردم. همون خیابونی که اداره SIN‌دهی توش بود رو انتخاب کردم. خیلی کسل کننده بود. تیپ آدمهاش با آدم‌های خیابونی که ازش اومده بودم بالا خیلی فرق می‌کرد. بعداً متوجه شدم اون خیابون که اسمش بود سنت‌ کاترین، یکی از خیابونهای معروف خور و خواب و خشم و شهوت (از نوع خرید) مونترال می‌باشد!! و این خیابون کسل کننده، اسمش رِنه لِوِک بود که کلاً اداری-تجاریه! اغلب آدم‌ها یه کیف سامسونیت بزرگ حمل میکردن یا یه کیف ازاونایی که میشه برد تو هواپیما دنبالشون می‌کشیدن!  یه سری ساختمون بلند که رو پشت بومشون مجسمه‌های قشنگ قدیمی چیده بودن، تنها نکته جذاب اون خیابون بود! آخه چرا اون بالا؟ واسه مسافرین هواپیما که مجسمه نمیذارین! یکی از این خیابون رد بشه و جلو روشو نگاه کنه، عمری متوجه نمیشه این خیابون اونهمه مجسمه تاریخی داره! احتمالاً واسه خودشون فکر کردن، اینهمه مجسمه تاریخی تو مونترال ریخته، یه سری هم بچینیم اون بالاها! شجاعت به خرج دادم و بعد از چندین چهارراه کوچیک تغییر مسیر دادم.

چشمم به یه بانک TD خورد. از جمله بانک‌هایی بود که به دنبال صحبت‌های آقای روزبه رو کاغذ نوشته بودم. بنابرین حتما صحبت شده بود راجع بهش! رفتم تو و ازشون خواستم در مورد حساب‌های مختلفی که دارن، راهنماییم کنن. خلوت بود و وقت قبلی برای مشاوره لازم نبود. به مسؤول محترم گفتم که هیچی راجع به سیستم بانکی کانادا نمیدونم و میخوام یه بانک برای حساب باز کردن انتخاب کنم. خانومه یه مهاجر لبنانی بود. بهم گفت که تو کانادا مردم بیشتر از کارت اعتباری یا عابربانک استفاده میکنن. در مورد اون بانک، یه حسابی بود که اگر هزار دلار آخر ماه ته حسابمون میموند، پولی بابت نگهداری پولمون نمیگیرن و مجاز بودیم که ۱۰ گردش مالی داشته باشیم. کمتر از هزار دلار بمونه یا گردشهای مالی بیشتر از ۱۰ تا بشه، ۲-۳ دلاری به پامون مینویسن! پول بابت استفاده بیشتر از حد مجاز! جل‌الخالق! خیلی دلم میخواد بدونم این وسط کی زحمت میکشه اگر من بجای ۱۰ بار، ۱۲ بار از کارتم استفاده کنم که باید بابت این عمل زشت(!) پول بدم! ولی خوب، قانونه دیگه! منم که خراب هرچی قانونم! طفلک خانومه کلی زحمات کشید بهم بفهمونه گردش مالی به هر گونه استفاده از کارت عابربانک (DEBIT CARD) در محل‌هایی غیر از باجه‌های بانک میگن. اگر اون هزار دلار بشه ۲هزار دلار، گردش‌ها میتونن بشن ۲۵ تا و الی آخر که هر کدوم از اینا یه حساب بانکی جدا هستن ولی آدم میتونه هر زمانی نوع حسابشو تغییر بده.

این حسابها به حسابهای "چکینگ" معروف هستن! تا جایی که یادم میاد به این حسابها سودی تعلق نمیگیره. حسابهایی که پول توشون ذخیره می‌کنیم، سود دارن که البته میزان سودی که اینا میدن با مقادیر سود در وطن عزیزمون ایران، یک عالمه فرق میکنه! این حسابهای saving تقریبا مثل حسابهای سرمایه‌گذاری تو ایران هستن و مثل اونها سودشون با مدتی که پول رو توشون میخواین دست نخورده نگه دارین تغییر میکنه. اون روز بعد ازاینکه به چند بانک سر زدم و بروشور خوندم، متوجه شدم که رقابت بین حسابهای مختلف یک بانک با حسابهای مشابه تو بانکهای مختلف روی دهم یا حتی صدم درصده. مثلا حساب «الف» ۱/۳۴ درصد سود سالانه میده در حالیکه حساب «ب» ۱/۳۶ درصد سود سالانه میده! این وسطها یه چیز به درد بخور برق میزنه! یه حسابی هست که گمونم فقط مال مهاجرین باشه. این حساب اسمش هست Tax-Free Savings Account ( TFSA) و تو سال اول ورود اگر این حساب رو باز کنین تا سقف ۵ هزار دلار میتونین توش پول بذارین و آخر سال مجبور نیستین بابت اینکه پولتون اونجا خوابیده و بانک پولتون رو نگه داشته مالیات بدین! سال دوم میتونین به ۱۰ هزار دلار برسونینش. این سال و ماه بانکی هم تقویمیه. یعنی اگر دسامبر وارد کانادا بشین و این حساب رو باز کنین، یک ماه بعدش میتونین مقدار پولتون رو به ۱۰ هزار تا برسونین. سود هم بهش تعلق می‌گیره که مثل بقیه حسابها سودش کمه، ولی خوب بهتر از هیچیه! کار رو به جایی میرسونن که آدم دلش رو به ۲ صدم درصد بیشتر سود خوش میکنه! یاد ۱۴ درصد و ۱۶ درصد سودهای بانکی وطن بخیر! یه آقایی تو یه بانکی می‌گفت همین مقدار کمه که موجب میشه سیستم اقتصادی و بانکی مملکت رشد کنه. کلی توضیح داد بنده خدا که عقل ناقصم نصف بیشترشو نفهمید ولی به نظر می‌رسید داره درست میگه! 

یه نکته دیگه هم کشف کردم! تو سطح شهر پر از دستگاه های خودپردازه. از دم در بانکها گرفته تا تو مغازه‌های کوچیک و بزرگ، وسط پاساژهای خرید و رستورانها وغیره وغیره. و این دستگاه‌ها به آدم پول میدن! چقدر با شعور! چقدر فهمیده! حالا اگراز بانک A عابربانک می‌گیریم، بهتره از دستگاهی پول بگیریم که مال بانک A باشه، در غیر این صورت اون دستگاه مقادیری اضافه‌تر ازمون میگیره که بهمون پول بده! یه جورایی حق‌الزحمه میگیره که پول رو از حسابمون تو یه بانک دیگه بگیره و بهمون بده! درست قبل از اینکه پول رو تحویل بده اعلام میکنه که چقدر از حسابمون واسه خودش برمیداره. زیاد نیست، حدود یک درصد پولیه که می‌خوایم، ولی خوب، خون دل خوردیم تا اون پول رو به دست آوردیم، حالا بیایم بدیمش به یه دستگاه؟ حتی شده تا دویست قدم اینطرف‌تر و اونطرف‌تر میریم تا دستگاه بانک A رو به امید خدا پیدا کنیم که پول زور به کسی ندیم! اغلب آدمهای پولداری که تو این مدت دیدم، عابربانک چند تا بانک رو حمل میکنن که همین یک دلار دو دلار رو ندن. به قول یکیشون، این یکی از روش‌های  پولدار موندن حساب میشه!

یه خانوم مهربونی گفت بهتره همیشه مقادیری پول نقد همراه داشته باشم. چون تو بعضی مغازه های کوچیک اگر پول نقد ندیم دچار عارضه «پول زور دهی» میشیم! 

کارت اعتباری هم دنیای خودشو داره! بهم توصیه شد حتما یکی واسه خودم دست و پا کنم…    

 

توضیحات سردبیر سایت در ارتباط با برخی نکات:

نکته اول: همانطور که خانم کیا توضیح داده‌اند حساب‌های chequing برای کاربردهای عادی و روزمره بکار می‌روند و به همین دلیل برای سقف مشخصی از خدمات در ماه، از مشتری هزینه می‌گیرند. در زمان انتخاب این حساب‌ها بهتر است که به میزان هزینه و نوع و تعداد خدمات (transaction) توجه داشته باشیم تا مجبور به اضافه پرداخت نشویم. البته تغییر حساب بانکی کار دشواری نیست و هر زمان لازم شد می‌توان آن را انجام داد. برخی از بانک‌های کانادایی برای جذب مهاجران تازه‌وارد، هزینه برخی از این حساب‌ها را برای مدت مشخصی (عموما یک سال اول) رایگان کرده‌اند پس قبل از افتتاح حساب، سوال کنید که ایا پروموشنی برای تازه‌واردان دارند یا نه و اگر چنین حسابی هست اول برای آن تقاضا دهید تا برای یکسال هزینه بانکی پرداخت نکنید.

نکته دوم: حساب پس‌انداز بدون مالیات Tax-Free Saving Account فقط به تازه‌واردان اختصاص ندارد و شامل حال همه کانادایی‌ها می‌شود. به سود محاسبه شده سالانه برای این حساب (در هر سال حداکثر تا سقف پنج هزار دلار)، مالیات تعلق نمی‌گیرد. رقم این حساب انباشتی است و مثلا برای سال ۲۰۱۱ مجموعه سه‌ساله این رقم به ۱۵ هزار دلار می‌رسد (از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱) و افراد متاهل می‌توانند از سهم همسرشان هم استفاده کنند و در واقع جمعا تا سقف ۳۰ هزار دلار در این نوع حساب قرار داده و بابت سودی که از این پس‌انداز در هر سال نصیب آنها می‌شود مالیات پرداخت نکنند. البته روش‌های سپرده‌گذاری در داخل حساب هم متنوع است و می‌تواند به صورت حساب پس‌انداز معمولی saving یا پس‌انداز تضمین شده GIC و یا سبد سهام mutual funds باشد که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارد. برای آگاهی از انواع حساب‌های بانکی می‌توانید به سایر مقالات این سایت و یا وبسایت بانک‌های مشهور کانادایی نظیر TD، CIBC و RBC مراجعه نمایید.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar