قسمت چهارم : الزام به دانستن زبان انگلیسی (نقشه راه)
12 اکتبر 2016 - 18:12
بازدید 483
5

شما هدف خود را از فراگیری زبان دقیقاً روشن ساخته اید؛ بر اساس آن هدف مهارت های زبانی مورد نیاز را شناسایی کرده اید؛ با استفاده از انواع متدهای علمی و مشاوره با متخصصین میزان آمادگی خود در مورد هر مهارت را ارزیابی کرده اید و دقیقاً مشخص ساخته اید که هم اکنون در کجا […]

ارسال توسط :
پ
پ

شما هدف خود را از فراگیری زبان دقیقاً روشن ساخته اید؛ بر اساس آن هدف مهارت های زبانی مورد نیاز را شناسایی کرده اید؛ با استفاده از انواع متدهای علمی و مشاوره با متخصصین میزان آمادگی خود در مورد هر مهارت را ارزیابی کرده اید و دقیقاً مشخص ساخته اید که هم اکنون در کجا ایستاده اید و فاصله اتان با مقصد مطلوب چقدر است؛ گام بعدی چیست؟

 
اگر با متدهای مدیریت زمان و روش های هدف-محور goal-oriented آشنا باشید می دانید که از این لحظه نباید دست به هیچ اقدامی بزنید مگر اینکه در ابتدا یک طرح یا نقشه عملیاتی Action Plan طراحی کنید. طرحی که کاملاً به آن اتکا، باور و التزام داشته باشید و حرکت خود را بر مبنای آن سامان دهید.
 
چرا طراحی چنین برنامه ای مهم است؟
 
  • اول به این دلیل که تجربه ثابت کرده در فقدان آن شما مسیر را طولانی تر و با هزینه بیشتری طی خواهید کرد، بیشتر به بیراهه خواهید رفت و چه بسا زود خسته شوید؛
  • دوم به این دلیل که یک طرح عملیاتی خوب حتماً نقاطی برای بازنگری و ارزیابی ثانویه در نظر می گیرد (گام چهارم) که بهترین زمان برای اصلاح مسیر و کاهش تلفات و هزینه ها هستند. در فقدان چنین امکانی، شما مدت ها وقت و انرژی خواهید گذاشت بدون اینکه معلوم شود چقدر به هدف مورد نظر نزدیک شده اید؛
  • دلیل سوم اهمیت این طرح این است که شما را عادت می دهد درباره سایر موضوعات مهم زندگی خود هم به همین شکل فکر و عمل کنید. چنانچه شما کسی هستید که برای ویزای مهاجرت اقدام کرده اید، مجبورید در یک مدت زمان (تقریباً) مشخص و محدود، خود را در حوزه های دیگر هم آماده کنید و برای ایجاد آمادگی نیازمند طرح های عملیاتی دیگر (مثلاً آمادگی برای ورود به بازار کار کانادا) هستید. حتی چه بسا نیازمند یک طرح عملیاتی کلان تر باشید که این چند طرح عملیاتی در دل آن نظم یابد (در آینده در این باره بیشتر خواهیم گرفت). به هر حال عادت به انجام این کار در آینده و پس از مهاجرت هم برای شما مفید خواهد بود.
  • آخرین موردی که قابل اشاره است نقش انگیزه ساز چنین طرحی است. اگر شما طرحی دقیق، اجرایی و عاقلانه تنظیم کنید و به اجرای آن متعهد باشید خواهید دید که چگونه همین طرح به بزرگترین مشوق شما در پیمودن مسیر مبدل خواهد شد خصوصاً وقتی که مرتباً احساس کنید فاصله شما با مقصد کوتاه تر می شود و آن اهداف اولیه سخت و دشوار چه راحت دست یافتنی شدند.
 
این طرح باید به چه شکلی تنظیم شود؟
 
این طرح در واقع، بر اساس یک جدول زمانی طراحی می شود. شما از نظر توانایی ها و مهارت های زبانی در نقطه الف قرار دارید و هدف خود را نقطه ب قرار داده اید. یک زمان مشخص (مثلاً برای متقاضیان ویزای فدرال در قانون جدید حدود یک سال) فرصت دارید. باید این زمان را طوری تقسیم کنید که مثلاً در حدود ۱۰ ماه به نقطه ب برسید (دو ماه برای اتفاقات احتمالی، تاخیرات اجتناب ناپذیر یا افزایش زمان به دلیل ارزیابی های ثانویه). در تنظیم اولیه، شما نقاط کاملاً کلیدی را مشخص می کنید (زمان هایی که باید از یک مقطع تحصیلی گذر کنید، زمان ارزیابی ثانویه، زمان آغاز کردن یک مرحله جدید از یک مهارت مهم و نظایر آن) سپس در صفحات بعدی طرح، جدول فعالیت ها را به صورت ماهانه تنظیم می کنید. این دو جدول را باید دقیق و با جزییات مرتبط تنظیم کنید اما جدول سوم، جدول هفتگی را فقط به صورت بلوک های زمانی تنظیم می کنید بدین معنا که در هر روز از ایام هفته چه مدت زمان و در چه ساعاتی به فراگیری زمان اختصاص می دهید (مثلاً دوشنبه ها ۸-۱۰صبح، سه شنبه ها ۴-۶ بعد از ظهر و همین طور تا جمعه). شما حتی می توانید برخی از این باکس های هفتگی را جزیی تر کنید مثلاً شنبه ها گرامر، یکشنبه ها لغت و به همین شکل تا آخر. البته بهتر است که همیشه باکس هایی خالی بمانند تا بتوانید برخی از فعالیت های حاشیه ای یا مواردی که اضافه می شود را در آنها قرار دهید تا مجبور نشوید باکس های ثابت را تغییر دهید. بعد از آن در پایان هفته بر اساس جداول کلی، ماهانه و وقایع هفته های گذشته، جدول هفتگی هفته بعد را با جزییات دقیق تر مشخص می کنید. مثلاً اینکه در این هفته در روز شنبه شما درس چهارم گرامر از فلان کتاب را می خوانید یا اساساً موضوع زمان حال کامل استمراری را مرور خواهید کرد، در روز یکشنبه لغات کلیدی مرتبط با موضوع خرید از یک فروشگاه را در قالب های مختلف مورد استفاده قرار می دهید و همین طور الی آخر.
 
شاید در ابتدا کمی سخت و گیج کننده (البته برای کسانیکه به این شکل از تنظیم جداول زمانی عادت ندارند) به نظر برسد اما بعد از اندکی وقت گذاشتن و تنظیم جداول اصلی، خواهید دید که برنامه روتین هفتگی زمان بسیار کمی از شما خواهد گرفت. نکته مهم تر این است که شما با این کار زمان های زیادی را که به دلیل شلختگی برنامه ای از دست می دادید حفظ خواهید کرد.
 
می توانید از انواع نرم افزارهای موجود و در راس آنها از قسمت Calendar نرم افزار Outlook از مجموعه Microsoft Office استفاده کنید که رفته رفته بر این مجموعه نرم افزاری (که در بازار کار کانادا نقش محوری دارد) تسلط بیشتری پیدا کنید.
 
اگر یکی- دو ماه بر این اساس کار کنید، اثرات غیرقابل باور آن را در بهبود وضعیت کاری و تحصیلی خود به عینه مشاهده خواهید کرد. به زودی احساس خواهید کرد که در مورد تمام امور مهم زندگی میل به طراحی چنین جداولی خواهید داشت و همین شما را بیشتر در مسیر موفقیت هدایت خواهد کرد. در آن صورت در خواهید یافت که یک سال زمان زیادی برای انجام خیلی کارهاست، در حالیکه تا کنون سال های بسیاری گذشته و کارهای اندکی صورت گرفته است!
 

این مطلب پیش از این در ۴ خرداد ۸۸ در همین وب سایت منتشر شده است 

 
 
 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar