برنامه‌ای تبلیغاتی اما در مسیری درست
05 دسامبر 2014 - 6:32
بازدید 192
8

دانکن هوود Duncan Hood سردبیر نشریه کانادایی MoneySense در سرمقاله ماه نوامبر 2014 این مجله نکاتی را درباره برنامه جدید هارپر برای معافیت‌های مالیاتی برخی خانواده‌ها و افزایش کمک‌هزینه‌های کودکان مطرح کرده که می‌تواند برای مخاطبان گروه رسانه‌ای پرنیان هم جذاب باشد. به‌ویژه زاویه‌ی خاص نگاه وی به فعالان امروز بازار کار و مقایسه‌ای که در متن […]

ارسال توسط :
پ
پ

دانکن هوود Duncan Hood سردبیر نشریه کانادایی MoneySense در سرمقاله ماه نوامبر 2014 این مجله نکاتی را درباره برنامه جدید هارپر برای معافیت‌های مالیاتی برخی خانواده‌ها و افزایش کمک‌هزینه‌های کودکان مطرح کرده که می‌تواند برای مخاطبان گروه رسانه‌ای پرنیان هم جذاب باشد. به‌ویژه زاویه‌ی خاص نگاه وی به فعالان امروز بازار کار و مقایسه‌ای که در متن یادداشت وی بیان شده حاوی اطلاعات جالبی است.

 

چرا بچه‌ها سرحال نیستند

اول بار که جزییات طرح هارپر در مورد کاهش مالیات خانواده Family Tax Cut را در ماه گذشته شنیدم کریسمس زودهنگامی را احساس کردم. این طرح که همزمان به والدینی که بچه دارند اجازه می‌دهد درآمدشان را تقسیم کنند تا مالیات کمتری بپردازند و در عین حال رقم‌های پرداختی در سایر برنامه‌های مرتبط Universal Child Tax Benefit  و  Child Care Expense Deduction را هم افزایش می‌دهد یک سنت هم به من نمی‌رساند چون من بچه ندارم. اما همچنان فکر می‌کنم این طرح بهترین ایده مالیاتی در سالیان اخیر بوده است. چرا؟ چون دولت بالاخره درمانی برای کانادایی‌هایی عرضه کرد که بیش از همه به آن نیازمند هستند یعنی خانواده‌های جوان. اگر به جای این، دولت طرحی را برای کاهش مالیات کهنسالان ارائه می‌کرد آن‌وقت شاید جوش می‌آوردم!

کهنسالان پیش از این به اندازه کافی کسورات مالیاتی داشته‌اند. این روزها این جوانان هستند که به‌راستی درفشارند. افسانه‌ی خانم کهنسال ریز و میزه‌ای که غذای گربه می‌خورد دهه‌هاست که بر سر زبان‌هاست اما حداقل از دهه هفتاد به این سو دیگر این افسانه واقعیت ندارد.

می‌دانم که باورش سخت است. وقتی به درآمد ناخالص زوج‌های جوان نگاه می‌کنیم مشکلی به نظر نمی‌رسد. یک خانواده معمول کانادایی دارای فرزند که هر دو زوج شاغل باشند و سالی 100 هزار دلار درآمد داشته باشند فقیر نیستند. اما همان‌طور که مالکام همیلتون یکی از سخنرانان ما در نشست اول نوامبر اشاره کرد، درآمد بالا، این واقعیت را مخفی می‌کند که تقریبا هر پنی که این دسته از خانواده‌ها درمی‌آورند صرف هزینه‌هایی چون مالیات، وام مسکن و بچه‌ها می‌شود. فقط لاشه‌اش آخر ماه باقی می‌ماند!

این وضعیتی است که دوست من پیتر با آن روبروست. پیتر 38 ساله، متاهل با دو فرزند یک و سه ساله است و حدود 4 سال پیش یک خانه در تورنتو خریداری کرد. او و همسرش سالی 130 هزار دلار درآمد دارند (پیتر 100 هزار و همسرش 30 هزار دلار) بنابراین ممکن است فکر کنید که اوضاع‌ مالی‌اشان خیلی روبراه است. اما بعد از پرداخت مالیات و سایر هزینه‌های ثابت در واقع با کمتر از 20 هزار دلار در سال زندگی می‌کنند.

چطور چنین چیزی ممکن است؟….

متن کامل را در این صفحه از وبسایت پرنیان ببینید.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar