مخاطبان این سایت با نام آقای تیم لیهی آشنا هستند. وکیلی که هماکنون مدتهاست برای بازپسگیری حقوق متقاضیان قبل از فوریه ۲۰۰۸ که اداره مهاجرت (از طریق رای نمایندگان محافظهکار مجلس فدرال) در اقدامی نامنصفانه حکم به مردود شدن همه آنها داده تلاش میکند. ایشان در یادداشتی که به تاریخ ۱۶ نوامبر در هفتهنامه انگلیسی-هندی Desi Times چاپ مونترال منتشر شد به برخی ادعاهای وزیر مهاجرت، جیسن کنی پاسخ داده است. به دلیل اهمیت استدلالهای ایشان، ترجمه این یادداشت در اینجا به اطلاع شما میرسد.
پاسخ تیم لیهی به جیسن کنی
آقای وزیر حق دارد که میگوید انباشت پروندهها و انتظار هشتساله متقاضیان مهاجرت، سبب ناامیدی کسانی میشود که قصد مهاجرت در سر دارند. مسئولیت چهار سال از این تاخیر هشتساله متوجه خود اوست چون در ۲۷ فوریه سال ۲۰۰۸ وی اعلام کرد که در نظر دارد تا در وزارتخانه متبوعش سیاست بررسی خارج از نوبت پروندهها را به اجرا درآورد و البته این کار را نیز انجام داد. این رویه سبب شد تا پرونده کسانی که بعد از ۲۷ فوریه سال ۲۰۰۸ برای مهاجرت تقاضا داده بودند، قبل از آنان که پیش از این تاریخ اقدام کرده بودند بررسی شود. کمی بعد آقای وزیر تصمیم گرفتند تا پرونده کسانی که بعد از تاریخ ۲۵ جون سال ۲۰۱۰ تقاضای مهاجرت خود را به اداره مهاجرت ارسال نموده بودند قبل از هر دو گروه پیش بررسی شود. در نتیجه این سیاست بررسی خارج از نوبت آقای وزیر، ۸۶ هزار پرونده تقاضای مهاجرت بدون بررسی به کناری گذاشته شد.
البته ممکن است روزی آقای وزیر بالاخره به سیستمی برسند که در آن همهچیز «سر موقع» انجام شود، اما به چه قیمت؟ اداره مهاجرت کانادا برای مدت زمانی بین چهار تا هشت سال به متقاضیان در گروه نیروی متخصص گفته است که منتظر باشند تا نوبتشان شود. بعد آقای وزیر همه پروندهها را متوقف کرد. به نظر من امانتداری خیلی مهمتر از حفظ زمانبندی گفتهشده است. اگر شما بر این باور باشید که پروندهاتان بررسی میشود، میتوانید صبر کنید. در حالی که اکنون آقای وزیر این نگرانی و ترس را در دل همه متقاضیان بالقوه مهاجرت انداخته است که اگر آنها هم به صف متقاضیان منتظر بپیوندند، این احتمال هست که پیش از این که راه ورود به کانادا برای آنها باز شود، آقای وزیر به یکباره تصمیم بگیرد پرونده آنها را کنار بگذارد. چون من اگر بدانم پروندهام به هر حال بررسی میشود، احتمالا تمایل بیشتری برای ارائه تقاضای مهاجرت به کانادا خواهم داشت تا اینکه به من بگویند اگر آقای وزیر و نظرات ایشان برای مقابله با انباشت پروندهها بگذارد در کمتر از یکسال پروندهام را بررسی خواهند کرد؛ موضوعی که مثلا قرار است راهحلی برای این مشکل باشد اما به هیچ عنوان مرا تحت تاثیر قرار نمیدهد. در عوض این موضوع بیشتر مرا تشویق میکند تا برای مهاجرت به انتخابهای دیگر فکر کنم. آقای وزیر در واقع با این کار یک ضربالمثل معروفshort term pain for long term gain را برعکس کرده و به short term gain for long term pain تبدیل کرده است.
آقای وزیر با این کار توصیه گوبلز، مشاور هیتلر، را رعایت کرده که میگوید: «دروغ هرچه بزرگتر باشد، بیشتر آن را باور میکنند و هر چه بیشتر آن را تکرار کنند، باورپذیرتر میشود.»
اول اینکه بر اساس دادههای منتشره توسط خود اداره مهاجرت، اگر این اداره در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ همان میزان پرونده را بررسی میکرد که در سال ۲۰۰۹ بررسی کرده بود، باید دیگر پرونده انباشتهای باقی نمیماند. اما به جای آن نتیجه کار نصف قبل بود. در واقع تا سال ۲۰۱۱، همه پروندههای موجود میتوانستند در مدت ۳۴ ماه بررسی شوند. بنابراین تنها کاری که لازم بود که آقای وزیر انجام دهد و اتفاقا هم انجام داد این بود که تعداد پذیرش پروندههای جدید را محدود کند. بررسی پروندهها در یک زمان مناسب تناقضی با صداقت ندارد.
دوم اینکه آقای وزیر با این ادعا که مشاغل افرادی که در انتظار فرا رسیدن نوبت خود هستند مورد نیاز کانادا نیست و مشاغل اعلام شده در لیست وی مورد نیاز هست، باعث بدنامی برای این عده شده است. هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. تحقیقات من آن را تایید نمیکنند. دولت انتاریو هم آن با بیان این نکته آن را رد میکند: «مهاجران اقتصادی باید بر اساس ضوابطی برگزیده شوند که بیشتر به سرمایههای انسانی توجه دارد نه مشاغل فعلی…. لیست فعلی مشاغل اولویتدار برای مهاجرت نیروی متخصص فدرال باید کنار گذاشته شود.» در واقع تحقیقات خود اداره مهاجرت کانادا هم نشان میدهد که فقط ۳۶ درصد از مهاجران گروه نیروی متخصص در کانادا در همان تخصص خود به کار مشغول میشوند. بنابراین آقای وزیر به جای اینکه سحری بخواند و ۲۹ رشته را از کلاه بیرون بکشد، بهتر بود خیلی ساده تعداد پذیرش پرونده را کم میکرد و پذیرای مهاجران متخصص در رشتههای متنوعتری میشد.
مسئولان دولت مرکزی و دولتهای استانی به این نکته اشاره کردهاند که ما برای مقابله با معضل نیروی کار در حال پیر شدن خود و خطری که این موضوع متوجه اقتصاد کانادا خواهد نمود، به نیروی کار جوان نیاز داریم و در روشی که آقای جیسون کنی در پیش گرفته، این نیاز اساسی نادیده گرفته شده است. اگر کسی جاهطلبیهای شخصی خود را بر نیازهای کانادا ارجح بداند، نمیتواند آنطور که شایسته است به کشور خدمت کند. آیا ما دوست داریم دنیا هم ما را به همان شیوهای ببینند که نیروی کار متخصص طالب مهاجرت از چین میبینند؟ سینگ تائو در تاریخ هفدهم جولای تصویری را که مربوط به تجمع اعتراضآمیز متقاضیان چینی در مقابل کنسولگری کانادا در هنگکنگ بوده، چاپ و منتشر ساخت. [اشاره به یک پوستر بزرگ با عکس جیسن کنی روی آن که بالای آن نوشته شده: ما رویایمان را از دست دادیم اما کانادا روحش را باخت!]
این تصویر از کانادا نبوده که پدر من و هزاران پدر دیگر را ترغیب کرده تا در جون سال ۱۹۴۴ برای دفاع از آن به قارهای دیگر در آن سوی اقیانوس رفته و قدم بر سواحل نرماندی بگذارند. این تصویری نیست که من تداوم آن را دوست داشته باشم.
برای مشاهده اصل مطلب اینجا کلیک کنید.
ثبت دیدگاه