توضیحاتی درباره چند واژه متداول در بازار کار کانادا
در پست قبلی به تفصیل درباره معنای اصطلاحی واژههایی چون laid-off، fired یا quit که هر سه به معنای شکلی از خاتمه یافتن اشتغال است توضیحاتی ارائه شد. مثلا دیدیم که اینکه چه کسی از دو طرف، شاغل یا کارفرما خواهان این خاتمه است یکی از ملاکهای تفکیک است. همچنین اینکه خاتمه موقت و به امید تجدید همکاری باشد یا به معنای قطع تمام پیوندها باشد هم ملاک دیگری است. در اینجا به تفکیکی اشاره میکنیم که در واقع مشخص کننده ارزشهای حقوقی این خاتمه دادن است.
«با دلیل» یا «بدون دلیل»
خیلی مهمتر از عنوانی که شاغل یا کارفرما برای خاتمه دادن به یک کار میدهند صفتی است که بر آن بار میشود یعنی cause یا without cause در اینجا منظور از «دلیل یا علت» (یک تفاوت مهم منطقی-فلسفی بین این دو واژه و معادلهای انگلیسی آنها reason و cause وجود دارد که در اینجا ما به آن نمیپردازیم و علت و دلیل را مترادف هم فرض میکنیم) از سوی شاغل است و شاید بهتر باشد از واژه تقصیر استفاده کنیم: با تقصیر، بیتقصیر.
یعنی چه؟ یعنی اینکه ممکن است علت لی-آف شدن یا اخراج شدن به خود شاغل و عملکرد وی برگردد یا بیدلیل باشد مثلا وقتی شاغلی راندمان بالای کاری ندارد اخراج یا لی-آف شدن وی به همین دلیل انجام میشود و تقصیر خود وی است اما وقتی مثلا موسسه به دلیل برچیدن شعباتش افرادی را بیکار میکند این امر دخلی به شاغل ندارد و عملکرد وی دلیل این ختم ارتباط کاری نبوده است.
چرا این مفهوم مهمتر است؟ چون مبنای بررسیهای حقوقی و قانونی این مورد است نه صرف استفاده از واژگان مصطلح در محیط کاری. اجازه دهید با مثالی بحث را روشن سازیم. فرض کنید کارفرمایی شما را فرا میخواند و توضیح میدهد که بنا به دلایلی دیگر نمیتواند با شما ادامه همکاری دهد (امیدواریم این اتفاق هیچگاه برای شما رخ ندهد اما به هر حال امر عجیبی نیست و باید برای آن آماده بود) چون این یک موقعیت انسانی است و بیان این سخنان هم بسیار دشوار است در یک فضای عاطفی که احتمالا چشمان نگران و یا اشکبار شما یا تن صدایتان یا نظایر اینها هم مزید بر علت شده، وقایع آینده و نتیجه این بحث خیلی به چالش کشیده نمیشود و او هم چندین بار از عبارت لی-آف استفاده میکند. شما غمگین و ناراحت به منزل میروید اما بعد از مدتی و سخن با این و آن به این نتیجه میرسید که دنیا به آخر نرسیده و حداقل اینکه تا یافتن شغل جدید شما میتوانید از مزایای بیمه بیکاری و احتمالا بسته تشویقی خود شرکت بهره ببرید.
اما بعد از انجام کارهای اداری و تکمیل فرمهای مربوطه نامهای به دستتان میرسد که در آن توضیح داده شده به دلیل اینکه شما از کار اخراج شدهاید مزایایی به شما تعلق نمیگیرد. شما برمیآشوبید و به زمین و زمان دشنام میدهید اما وقتی موضوع را با مدیر بخش خود که آن خبر نحس را به شما داده بود موضوع را در میان میگذارید ناباورانه در مییابید که وی هم از شنیدن موضوع شوکه شده است. زمانی که موضوع را از کانالهای رسمی با دقت بیشتر دنبال میکنید میبینید که مدیر شما در زمان تکمیل فرمهای مرسوم اداری به مواردی نظیر خطاهای کاری یا برخی کوتاهیها یا تذکرات در عدم رعایت استانداردهای شغلی و نظایر اینها از سوی شما اشاره کرده که از سوی مرجع تصمیمگیری در مورد اینکه نوع پایان یافتن کار شما با موسسه چگونه بوده، از نوع cause یا مقصر تشخیص داده شده است. به عبارت دیگر شما خود مقصر این کار بودهاید و لذا بسته به محتوای قراردادها یا مقررات کاری قادر به بهرهگیری از مزایای قانونی یا تمامی آن نخواهید بود.
برعکس، بیایید دوباره به مثالی که در پست قبلی در مورد نحوه اخراج فرد مذکور بیان شد بازگردیم. در تمام مدتی که مدیر آن فرد شاغل در حال عاصی کردن وی و تحمیل تصمیم استعفا به وی است، او هم دارد مدارک و مستندات گردآوری میکند. نهایتا استعفا میدهد و خیال کارفرما خوش است که از شر این فرد شاغل و حقوق و مزایای سنگین وی خلاص شده است اما چندی بعد نامهای از سوی نهاد قانونی و حقوقی ناظر (که بسته به کار و شرایط ممکن است متفاوت باشد) به دستش میرسد که در آن اعلام شده فرد شاغل به رغم استعفا دادن از موسسه پرداخت حقوق قانونی خود را مطالبه کرده است. وقتی کارفرما یا نماینده وی به جلسه شورای حل اختلاف میرود میبیند شاغل بر اساس آن مدارک اثبات کرده است که تصمیمش برای استعفا نه از سوی وی بلکه به دلیل رفتار و عمل کارفرما بوده است (در واقع این ختم کار از نوع cause نیست). مثلا وی نشان میدهد که حقوق دریافتی نسبتی با وظایف محوله نداشته است یا ساعات کاری متناسب با عنوان شغلی یا توافق اولیه نبوده است یا کارفرما شرح وظایف شاغل را به طور یک طرفه و بدون اخذ توافق با وی به اندازهای تغییر داده که عنوان شغلی وی از محتوا خالی شده است و یا وی به کارهای طاقتفرسا و بدون رعایت نکات ایمنی مجبور شده و نظایر اینها. در این صورت اگر کارفرما نتواند دلایل محکمهپسند بیاورد با وجود اینکه فرد شاغل استعفا داده میتواند بر اساس رای شورا از بخشی از مزایای مربوطه بهرهمند گردد.
البته امروزه برخی کارفرمایان دارای سابقه و تجربه در متن قرارداد از عنوان without cause به عنوان شرط خاتمه کار بدون پرداخت حق و حقوق یاد میکنند. در این باره و سایر موضوعات مرتبط در پست اتی بیشتر خواهیم گفت.
ثبت دیدگاه