گفت و گوی فرحناز سمیعی با فریده جلاییفر
مهاجرت تنها یک واژه نیست. پدیدهای است به قدمت تاریخ بشر که از بدو پیدایش آدمی با او همراه بوده و بیگمان خواهد ماند. مهاجرت واکنشی به کنشهای زندگی است؛ گاه به امید فردایی بهتر، گاه برای گریز از شرایط بد و گاه نیز به ناچار و ناگزیر. انگار اما با تمام قدمتش هرگز آشنای جان انسان نمیشود و پیامدهایش تا همیشه میماند. برای آنان که جلای وطن کردهاند، مهاجرت پسوندی میشود در دنباله نام زندگی: اشتغال و مهاجرت، تحصیل و مهاجرت، فرهنگ ومهاجرت… و حتا طلاق ومهاجرت؛ موضوعی که پرنیان دراین شماره به آن میپردازد.
در وطن یا در غربت، فرقی نمیکند، طلاق خوشایند نیست. برای آگاهی بیشتر از وضعیت جدایی و علل عمده افزایش جدایی زوجهای مهاجر پای صحبت کارشناسانی در این زمینه نشستیم. در این شماره گفت و گوی ما را میخوانید با فریده جلاییفر، مشاور خانواده که بیش از سی سال است از ایران مهاجرت کرده. با ایشان در لابی هتل وستن WESTIN)) قرار دارم.
من به وقت رسیدهام اما او زودتر. آرام و خوشروست. کنج دنجی را پیدا میکنیم و مینشینیم. میخواهم کمی از خودش بگوید. لیسانس روانشناسیاش را از”دانشگاه فرح” گرفته است. پیش از انقلاب ۱۹۷۹ چند سالی را به تدریس در دبیرستان میپردازد و چند سالی هم به عنوان مشاور راهنمای دانشجویان درمدرسه عالی تلویزیون سپری میکند. در ۱۹۸۲ همراه خانواده به اسپانیا مهاجرت کرده و بیست و دو سال است که ساکن کاناداست. میگوید در دانشگاه “یورک” زبان اسپانیولی خوانده و ترجمه موفقی هم از شعرهای “ژیلا مساعد” به زبان اسپانیولی چاپ و منتشر کرده است. اکنون اما سالهاست که به عنوان مشاور خصوصی فعالیت میکند. او معتقد است هر زنی به عنوان یک انسان حق دارد خودش باشد، رشد کند و کاری را که دوست دارد انجام بدهد اما در چارچوب ارزشهای خانواده، بیآنکه به آن آسیب بزند.
سرکار خانم جلاییفر،شما به عنوان یک مهاجر قدیمی و البته یک مشاور کهنهکار، طی سی سال گذشته با جامعه ایرانیان مهاجر ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیکی داشتهاید. مایلم بدانم آیا در این سالها تغییر محسوسی در میزان جدایی و طلاق بین زوجهای ایرانی پدیدار شده است؟
بله، به خصوص طی سالهای اخیر گمان میکنم درصد طلاق زیاد شده است. البته به طور کلی پیشینه فرهنگی ما با غرب خیلی فرق دارد و به همین ترتیب دلایل طلاق هم متفاوت است. ولی متاسفانه میتوان گفت طلاق چه در میان جوانها و چه حتا در بین نسلی که دارای نوه هستند زیاد شده است.
اشاره کردید به تفاوت دلایل طلاق، به نظر شما عمدهترین علل طلاق زوجهای مهاجر چیست؟
ببینید خانوادههای ایرانی بسته به اینکه با چه پیشینه فرهنگی اقدام به مهاجرت میکنند رفتارهای متفاوتی دارند. بنابر همین تفاوتهای اقتصادی و سنتی و فرهنگی و حتا طبقه اجتماعی، مسائل مختلفی دارند. درست مثل این است که یک درخت را از ریشه بکنید و به جغرافیای دیگری منتقل کنید، طبیعی است که درخت صدمه میخورد. حالا ما از جغرافیایی آمدهایم که با اینجا بسیار متفاوت است. مسائل اقتصادی خیلی متفاوت است. ما از سنتی آمدهایم که مرد مرکز قدرت خانواده است اما اینجا ناگهان از نظر اقتصادی و شغلی و هویت فردی دچار سردرگمی میشود و این مسئله به خانم منتقل میشود. به دلایل روحی و شاید هم غریزه مادری، خانمها قدرت سازگاریشان با محیط خیلی بیشتر است. این از نظر روانشناسی و جامعهشناسی ثابت شده است. یعنی خانمی که موقعیت خیلی بالا و شغل بسیار عالی داشته وقتی به اینجا میآید برایش مهم نیست که برود در یک مغازه فروشنده بشود ولی آقایان با این موقعیت دست به گریبان میشوند. چراکه مثلا قبلا مدیر یا کارمند عالیرتبه یا رییس بودهاند و حالا اینجا باید از یک کار پایین شروع کنند که برایشان مشکل است.
متن کامل این مصاحبه را در سایت نشریه پرنیان، در این صفحه بخوانید.
ثبت دیدگاه