ایرانیان به چشم فرنگیان
29 ژانویه 2014 - 0:45
بازدید 322
10

نه مهاجرت پدیدۀ تازه‌ای در جهان است و نه نگاه به دیگری. «دیگری» اصولاً ساخته می‌شود تا «خود» شکل به خوبی شکل بگیرد. در این میان، هزار زمینه در کار است که نگاه به دیگری در تصویری شکل بندد و این تصویر گاه بدل به صورت عامی می‌شود که افراد را قالب می‌زند و برای […]

ارسال توسط :
پ
پ

نه مهاجرت پدیدۀ تازه‌ای در جهان است و نه نگاه به دیگری. «دیگری» اصولاً ساخته می‌شود تا «خود» شکل به خوبی شکل بگیرد. در این میان، هزار زمینه در کار است که نگاه به دیگری در تصویری شکل بندد و این تصویر گاه بدل به صورت عامی می‌شود که افراد را قالب می‌زند و برای شکستن آن بار دیگر هزار زمینه باید در کار شود. ایرانیان و غربیان نیز در درازنای تاریخ همواره تصویری از دیگری در ذهن داشته‌اند که در زندگی روزمره، آنگاه که به هم می‌رسیدند، قالبی برای پیش‌ارزیابی در اختیارشان می‌گذاشته است.

شاید اولین برخورد به واسطۀ تاریخ و متون مقدس باشد. کورش، فرمانروای ایرانی، در عهد عتیق رهانندۀ قوم یهود و بازبرپادارندۀ معبد ویران ایشان است که آنان را از ظلم بابلیان رهانید. این روایت از کورش ایرانی در کتاب مقدس، ایران را به منزلگه وحی و آزادی برای غربیان مسیحی بدل ساخت. از سوی دیگر، در تاریخ یونانیان به فراوانی از ایرانیان یاد شده است، یادمان‌هایی که هر چند بسیار در پی جنگ‌های بین دو کشور نوشته شده‌اند، با این همه نشان از بزرگی ایران دارند. در انجیل نیز از سه مغ ایرانی یاد می‌شود که به دنبال ستارۀ طالع عیسای ناصری به اورشلیم رسیدند و او را زیارت کردند. در کنار این همه، گفته‌اند که مسیحیان زرتشت را در کنار حزقیال نبی می‌گذارند، فیثاغورث متاثر از تعالیم زرتشت بوده است، اندیشه‌های ایران باستان بر غرب کهن بسیار اثر نهاده است، و حتی فاتحان عرب غرناطه و اندلس نیز روایت دلاوران ایرانی را به گوش اسپانیا و اروپا رساندند (فروغی، ۱۳۸۱).

کارزار صلیبی اما با آنکه جلوه‌هایی از تمدن اسلامی و در میانۀ آن ایرانی را برای اروپاییان به نمایش می‌گذارد، اما هول و هراسی نیز در دل ایشان می‌اندازد که تصویر هولناکی از ایران برمی‌سازد؛ تصویری که در آن دوسرسوها و برونوها مصایب ایران را نشانۀ مشیت الهی بر علیه جماعتی کافر محسوب می‌کنند. این تصویر در تضاد کامل با درکی است که از ایران به منزلۀ بهشت روی زمین و ماوای فرشتگان ساخته شده بود و با تعاریف راه‌سپران بازرگان و ماجراجویان و سیاحان قرابت داشت.

این تعاریف دلپذیر بار دیگر در عهد صفوی که پای فرنگیان به صورتی رسمی به ایران باز می‌شود در سفرنامه‌ها و خاطره‌های ایشان، از جمله تاورنیه، برنیه و دومان، شکل می‌گیرد؛ تصویری از راه‌های امن، آفتاب روشن و گرم، و البته عقلانیتی که آن را نزدیک به عقلانیت غربی می‌دانند (فروغی، ۱۳۸۱). ایران افسانه‌ای در دل این سفرنامه‌ها شکل می‌گیرد و بدانجا می‌رسد که گاه آرمان‌شهری که در پی آرزوی بازگشت به گذشتۀ فارغ از هجوم تجدد متصور می‌شود ایران است. با این حال، تصویر ایران افسانه‌ای آنگاه که بر روی زمین و با مردمانی از گوشت و خون درمی‌آمیزد تفاوتی آشکار می‌یابد.

در سفرنامه‌هایی که غربیان از سفر به ایران نگاشته‌اند، «خصوصیت شخصیتی ایرانیان برای بسیاری از سیاحان موضوع عمده‌ترین کنجکاوی‌های آنان را تشکیل می‌دهد. ایرانیان گاهی بسیار خرافاتی، تنبل و دشمن‌کار، ریاکار، دورو و متملق، دروغگو و دغل توصیف می‌شوند ولی اغلب ملتی آگاه‌تر و متمدن‌تر از سایر مسلمانان، روحانی و فیلسوف‌منش نسبت به آینده، بسیار انسانی و با تحمل در زمینۀ مذهب، متمدن، مودب و پرتعارف و غیره قلمداد می‌گردند (شیبانی، ۱۹۷۱ به نقل از فروغی، ۱۳۸۱). حسین میرزایی و جبار رحمانی فرهنگ و شخصیت ایرانیان را در سفرنامه‌های ایرانی بررسی کرده‌اند (میرزایی و رحمانی، ۱۳۸۷). بنا به گزارش آنان، هرچند اغلب سفرنامه‌نویسان مجذوب فرهنگ ایران شده‌اند، ولی عموما در ایران نوعی انحطاط نیز دیده‌اند. «با آنکه فکر و روح مردم ایران در حال رکود و انجماد است… باز در سیرت ایرانیان شادابی دلپذیری هست که موجب شده آنها را فرانسویان مشرق-زمین بنامند» (کرزن، ۱۳۷۳).

شاید این زنده‌دلی موجب دوام و بقای ایران شده باشد، اما از سوی دیگر این زنده‌دلی از دید فرنگیان با محافظه‌کاری و بی‌اعتنایی به امور دنیاوی درآمیخته است، «ایرانیان بیشتر به راحتی تن می‌دهند تا به سختی‌هایی که مقدمۀ ابتکار و اختراع‌اند» (شاردن، ۱۳۷۲). این دعوای دل زنده و شاداب که ایران را بهشتی گمشده می‌سازد از سویی و بی‌اعتنایی و راحت‌طلبی از سوی دیگر ایرانیان را به روایت میرزایی و رحمانی گذشته‌گرا و تقدیرگرا می‌سازد، خاصیتی که به گمانی هنوز هم با ایرانیان همراه است که همۀ ایران را در گذشتۀ پرافتخاری می‌بینند که روی ایشان را به عقب بازمی‌گرداند….

متن کامل این نوشتار را در این صفحات از هجدهمین شماره ماهنامه پرنیان کانادا و یا این صفحه از وبسایت نشریه ببینید.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar