شرایط دریافت بیمه بیکاری، مبلغ و مدت آن هم اکنون به مهمترین چالش میان احزاب سیاسی کانادا تبدیل شده است. با توجه به تعداد افرادی که مشمول این بیمه نمیشوند و آنها که به پایان مهلت دریافت آن نزدیک میشوند انتظار میرود دولت محافظهکار برای مقابله با بحران، سریعاً حرکتی انجام دهد.
سابقه بحث
بیمه بیکاری Employment Insurance که به اختصار EI خوانده میشود در کانادا یک موضوع استانی است یعنی شرایطی که فرد میتواند پس از بیکاری از این بیمه استفاده کند (حداقل ساعاتی که در ۵۲ هفته قبل از بیکاری کار کرده و نظایر اینها) و میزان و مدت دریافت آن بسته به استانهای مختلف تفاوت دارد. مثلاً استان انتاریو که یک استان ثروتمند کانادا محسوب میشود و افراد شاغل در آن درآمد بیشتری کسب میکنند و بعد از بیکاری هم راحتتر میتوانند کار پیدا کنند، دارای شرایط بیمه بیکاری سختگیرانهتری است اما استانهای کوچکتر که بیکاری فصلی در آنها فراوان است از شرایط بهتری برخوردارند به این معنا که افراد با ساعات کار کمتری مشمول دریافت این بیمه میشوند و رقم و مدت دریافت آن هم بیشتر و طولانیتر از یک ساکن انتاریو است.
این موضوع تا قبل از رکود فعلی، مشکل حادی به نظر نمیرسید اما در بحران اقتصادی کنونی که انتاریو (خصوصاً صنایع خودروسازی آن) بیش از همه استانهای دیگر آسیب دیده و تعداد بیکارانش به دلیل جمعیت بالای استان از همه جای دیگر کانادا بیشتر شده است موضوع عدم عدالت در اجرای قوانین EI به یک بحث جدی رسانهها و مردم تبدیل شد و احزاب مخالف دولت محافظهکار – عمدتاً لیبرال و اندیپی – که پایگاه محکمی در میان کارگران و شاغلان کانادایی دارند به دلیل حساسیتهای طرفدارانشان و همچنین استفاده از این فرصت به عنوان یک اهرم فشار بر دولت، موضوع را به سطح رسانهها و جامعه کشاندند.
دولت هارپر در ابتدا به بهانه اینکه تغییر در قوانین هزینههای سنگینی برای کشور ایجاد میکند، کسری بودجه را افزایش میدهد و تنها با افزایش مالیاتها (که در دوران رکود یک سم مهلک است) قابل جبران است، از انجام تغییرات شانه خالی میکرد به این امید که بحران اقتصادی زودتر فروکش کند و با عادی شدن شرایط، حساسیتهای موجود هم کاهش یابد اما عملاً خلاف این اتفاق روی داد و روز به روز بر بیکارانی که یا تحت شرایط EI قرار نمیگرفتند یا ارقام پرداختی کمکی به آنها نمیکرد افزوده میشد و همین کشور را در آستانه بروز سایر بحرانهای اقتصادی (مثلاً حراج شدن یا فروش زیر قیمت خانه به دلیل عدم توانایی صاحبان آنها در پرداخت قسط بانکها که خود میتوانست همانند آمریکا به زنجیرهای از بحرانهای مالی و بانکی منجر شود) قرار داده بود اما نهایتاً با چند سیاست جبرانی (کاهش سریع نرخ بهره به همراه کمک دولت به بانکها برای عدم فشار به کسانیکه توانایی پرداخت قسط خود را ندارند) این بحرانهای تبعی جبران شد اما مشکل اصلی کماکان برقرار ماند.
راههای مقابله با بحران
دولت فدرال در مجموعه گفتگوها و توافقهایی که با اصلیترین حزب رقیب یعنی حزب لیبرال داشت این تصمیمات را درباره بیمه بیکاری عملی کرده است:
- افزایش پرداخت این بیمه برای ۵ هفته بیش از زمان معمول؛
- عدم افزایش و تثبیت نرخ دریافتی این بیمه از شاغلان و کارفرمایان در سال ۲۰۱۰ به منظور کمک به آنها برای مدیریت بهتر هزینههای خود؛
- استخدام حدود ۱۰۰۰ نفر نیروی جدید تعلیم دیده به منظور افزایش نیروهای متخصص و مشاور در مراکز دولتی برای کمک به بیکاران و نیازمندان دریافت بیمه بیکاری؛
- کمک به کارفرمایان دارای مشکل جدی برای پرداخت حقوق به شاغلان به منظور به تاخیر انداختن پروسه لی-آف نیروهایشان؛
- افزایش بودجه برنامههایی که به بیکارانی که قصد تغییر شغل دارند اما مشمول بیمه بیکاری نمیشوند کمک کند؛
در مجموع، در دیدار ماه جون بین دو رهبر حزب رقیب، توافق شد یک کمیته مشترک راههای بیشتری برای حل بحران جستجو کند و به مسئولین پیشنهاد دهد. در این مجموعه طرحها، احتمالاً کاهش ساعات حداقل برای امکان دریافت EI، عادلانهتر شدن سیستم استانی و منطقهای دریافت این بیمه، افزایش رقم دریافتی، افزایش مدت دریافت بیمه و نهایتاً امکان تسری پرداخت این بیمه به خوداشتغالان (خویشفرمایان) Self-employments بررسی خواهد شد.
انتظار میرود این هیات نتایج کار خود را تا پایان ماه سپتامبر ارائه دهد تا مسئولین قبل از اینکه پایان یافتن مدت دریافت EI برای بسیاری از بیکاران فعلی به یک بحران عمومی منجر شود، برای حل مشکل چارهاندیشی کنند. تا آن زمان بعید نیست مشاغل فصلی آغاز پاییز نیز تحرکی به بازار کار کانادا وارد سازند و بخشی از بیکاران را مجدداً بر سر کار بازگردانند.
ثبت دیدگاه