علی مختاری؛
روز دوشنبه ساعت ده صبح با پرونده ای پر از اطلاعات و فکتهای روشن در مورد آنچه می خواستم بگویم به اتفاق یکی از وکلای همکار طبق قرار قبلی برای دیدن ژوستین ترودو Justin Trudeau یکی از معدود نمایندگان لیبرال پارلمان و فرزند نخست وزیر اسبق در دفتر وی در مونترآل حاضر بودم. دستیار آقای نماینده خانم کریستین بین ونو Christine Bienvenue به استقبال آمد و با روی گشاده ما را به اتاق ملاقات راهنمایی کرد. تصور من این بود که شاید باید منتظر قدوم مبارک نماینده جوان پارلمان باشیم اما او اظهار داشت که متاسفانه ژوستین نتوانسته است امرز را بر اساس قرار قبلی در مونترآل باشد و ضمن عذرخواهی مرا مامور کرده است که اظهارات شما را بشنوم و انتقال دهم.
این موضوع البته به مذاق من خوش نیامد و انتظار دیگری داشتم اما ظاهرا چاره ای نبود جز طرح موضوع با آن خانم دستیار و من با طرح چند سوال سخن آغاز کردم. می خواستم بدانم آیا اساسا مخاطب من در باغ است و می داند ما راجع به چه چیز صحبت می کنیم که خوشبختانه اظهار داشت که بله از وضعیت برنامه نیروی متخصص فدرال مطلع است و می داند چه می گذرد و اوضاع چگونه است. ظاهرا درخواست از دوستان برای تماس با این نماینده و ارسال نامه های متعدد از سوی ایرانیان کار خود را کرده بود و خانم دستیار که ظاهرا مسیولیت بررسی ایمیلهای رسیده نماینده جوان را نیز برعهده دارد می دانست که دقیقا برای چه آنجا هستیم.
کار کمی آسان شد و من به اصل موضوع پرداختم یعنی موضوع تبعیض و رها کردن انبوهی از متقاضیان بدون دلیل قابل توجیه که خوانندگان این سطور از آن آگاهند. خانم دستیار اما ظاهرا دل پردردی داشت و شروع کرد به انتقاد از وزیر مهاجرت و اینکه به راحتی دروغ می بافد و راست گفتن نمی داند. اما جان سخن را گفت که اساسا این دولت محافظه کار را سر ستیز با مهاجران است و این بازی ها از آنان ریشه در بی اعتقادی به موضوع مهاجرت دارد حال آنکه ما در حزب لیبرال کاملا بر عکس آنان می اندیشیم.
به خانم دستیار گفتم این ها که گفتی را می دانیم شما چه کرده اید؟ آیا تلاشی برای رسانه ای کردن تخلفات آشکار وزیر مهاجرت کرده اید؟ خانم آهی از سر نومیدی کشید و اظهار داشت که متاسفانه به این نتیجه رسیده ایم که این وزیر برای رسانه ها تره خرد نمی کند و اصلا بنا ندارد به فشار رسانه ای توجه کند و چون نتیجه ندارد ما هم نکرده ایم.
صحبت به اینجا که رسید با ترشرویی به خانم دستیار گفتم: و با این طرز فکر می خواهید به قدرت بازگردید و این دو تا و نصفی نماینده را به دویست نفر برسانید؟ شما تلاش خود را بکنید به نتیجه چکار دارید؟ دست روی دست گذاشته اید به این دلیل که نتیجه نمی دهد؟ جامعه مهاجرین باید به چه چیز شما دلخوش کند تا باز به شما رای دهند؟ چه دفاعی از حقوق آنها کرده اید؟ اینکه می دانید مشکل چیست خوب است ولی دانستن و حرف زدن مهم نیست عمل کنید.
خانم دستیار انتظار این برخورد مرا نداشت و تلاش کرد موضوع را جمع و جور کند. قول داد که با دو نماینده دیگر کوین لامورو Kevin Lamoureux و اروین کاتلرErvin Cotler وزیر دادگستری پیشین کانادا در مورد موضوع صحبت کند و جلسه ای را با آنان در اتاوا برای ما هماهنگ کند. نظر شخصی خانم دستیار البته این بود که به نظر ما تنها راه متوقف کردن این وزیر قانون شکن مراجعه به دادگاه است.
در حال بیرون آمدن از دفتر نماینده جوان به دوست همراهم گفتم که الان بهتر می فهمم چرا لیبرالها در این انتخابات شکست سختی خوردند و اینگونه مفتضح شدند. به هر حال منتظر دیدار دو نماینده دیگر این حزب هم می مانم و حتما به دیدارشان می روم. روز چهارشنبه نیز با یکی از قویترین نمایندگان ان دی پی قرار ملاقات داریم. آقای توماس موکلیر Thomas Muclair و امیدوارم به جای ایشان خانم دستیاری از ما پذیرایی نکند.
ثبت دیدگاه