گروه شرکتهای Technology Fast ۵۰ زیر نظر شرکت Deloitte به دلیل مدیریت و تکنولوژی موفق خود روزهای خوبی را می گذراند. شرکتهای وابسته در این گروه با ترکیب میان ابداعات تکنولوژیکی، کارآفرینی و رشد سریع، توانستهاند در بخشهای مختلف صنعت حضور داشته باشند و نیز در بخش سختافزار، نرمافزار، تلهکام و حوزههای نوظهور از جمله تکنولوژی پاک نقشی مهم را به خود اختصاص دهند. آقای ریچارد لی، که از زمانی که در شهر لندن انگلستان بوده یعنی از ۲۵ سال پیش کار مشاوره با شرکت Deloitte را آغاز کرده، در حقیقت رئیس بینالمللی این شرکت در کانادا و مسئول اصلی گروه شرکتهای Technology Fast ۵۰ است. مصاحبه زیر از روزنامه معتبر فایننشالپست با ایشان است که آن را با هم میخوانیم.
فایننشالپست: شما در بخش صنعت کانادا به چه ترندها و جریانهایی توجه دارید؟
ریچارد لی: بخش تکنولوژی در کانادا زنده و پرقدرت است. ما در برنامه Fast ۵۰ خود با ۵۰ تا از بهترین شرکتهای کانادایی که در پنج سال گذشته رشد درآمدی خیلی خوبی داشتهاند همکاری میکنیم و در حال حاضر نیز شرکتهای زیادی مایل هستند که به این گروه بپیوندند که تعداد آنها تقریبا برابر تعداد شرکتهایی است که طی پنج سال گذشته عضو این گروه شده بودند و این امر برای ما بسیار دلگرمکننده بوده است. متوسط درآمد این شرکتها در حال رشد است و طبق بررسیهای ما، همه آنها توانستهاند در چند سال گذشته اشتغال قابل توجهی ایجاد کنند. شرکتهای گروه Fast ۵۰ به طور عمده در حوزه نرمافزار، که یک حوزه نسبتا گسترده است، فعالیت میکنند. ما شرکتهایی داشتهایم که از نرمافزارهای سازمانی تا نرمافزارهای فردی برای مصرفکنندگان را تولید میکردهاند و مدام هم ارتباط و درگیری آنها با رسانههای دیجیتال، چه در قالب پلاتفرمها و چه در قالب محتوا، بیشتر و بیشتر شده است.
به نظر شما در چند سال آینده در بخش تکنولوژی باید منتظر دیدن چه چیزهایی باشیم؟
بزرگترین ترند و جریانی که من پیشبینی آن را میکنم و انتظارش را دارم رشد و ظهور ابزارهای دیجیتالی به غیر از کامپیوترهای PC است، از تبلت گرفته تا اسمارتفون و یا پلاتفرمهای دیگر موبایل و یا حتی پلاتفرمهایی که در ابزارهای دیگری تعبیه شده باشند. استفاده هرچه بیشتر ما از این ابزارها در بیزینس و زندگی روزمره، تاثیر قابل توجهی در شرکتهای بخش تکنولوژی کانادایی خواهد داشت زیرا این شرکتها هم سازنده و توسعهدهنده این ابزارها هستند و هم برنامههای کاربردی برای آنها را تهیه و ایجاد میکنند.
هم امسال و هم در گذشته، حدود یکسوم از شرکتهای گروه Fast ۵۰ را شرکتهای خصوصی تشکیل میدادهاند. به نظر شما چرا این طور است؟
یکی از نکاتی که برای ما اهمیت داشته و خواهد داشت چالشی بوده که شرکتهای کانادایی بخش تکنولوژی برای تامین مالی اولیه خود با آن روبهرو هستند و بعد از این مرحله است که به شرکتهای عمومی تبدیل میشوند. اغلب آنها شرکتهای خصوصی هستند بنا براین تلاش زیادی میکنند و در زمینه امور مالیاشان هم خلاقیتهای فوقالعادهای از خود نشان میدهند. همین اواخر صاحب یکی از این شرکتها به من گفت که برای تامین سرمایه اولیه کار خود از کمکهای دولتی، دوستان و نیز خانوادهاش استفاده کرده و برای رشد شرکت در آینده نیز در نظر دارد تا سراغ سرمایهگذاران امریکایی برود که البته کار بسیار دشواری خواهد بود. این موضوع یکی از مهمترین مسائلی است که شرکت Deloitte به آن توجه دارد و تلاش میکند تا از همان زاویهای به قضیه نگاه کند که سرمایهگذاران برای پرداخت مالیات باید به آن توجه داشته باشند. برای مثال تلاش شرکت این بوده تا به هر نحو ممکن سرمایهگذاری در این بخش بهویژه در شرکتهای تازهتر را برای این سرمایهگذاران جذابتر کند.
بخش تکنولوژی در کانادا چطور توانست خود را از رکود دور نگه دارد و آیا در مقایسه این بخش با دیگر بخشهای اقتصادی کشور تفاوتی میبینید؟
تفاوت زیادی میان این بخشها نمیبینم. کار بخش تکنولوژی کانادا خوب بوده. بزرگترین مسئله حرکت رو به جلو و نگاه به آینده است. بدون شک بحران اقتصادی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ بر این بخش هم اثرات منفی داشته، این دوران دوران خوبی نبود اما این بخش توانست دوام بیاورد و خود را به جلو بکشد و تمام این موفقیت را در حقیقت مدیون آن عده از کارآفرینان و سرمایهگذارانی است که به این بخش قدرت حرکت دادند.
بیثباتی اقتصادی اخیر، بهویژه با توجه به اوضاع نامطمئن در امریکا، منطقه اروپا و نیز احتمال یک رکود مجدد مضاعف، هم موضوع مهمی است. این موضوع سیر سرمایهگذاری و روند هزینهکرد را کند کرده، بر مصرفکنندگان تاثیر گذاشته و همه اینها هم تاثیر مستقیم روی همه بخشهای اقتصادی در کانادا داشته است. اما هنوز بخش تکنولوژی فعال و قوی است و من از دیدن تعداد زیادی از شرکتهای کانادایی موفق در این زمینه که حتی در گستره بینالمللی فعالیت دارند، خیلی خوشحالم.
دانشگاهها، بیزینسها و دولت کانادا برای حفظ و رشد این نوآوریها چه باید بکنند؟
دولت مرکزی به این امر آگاهی کامل دارد و وظیفه خود را با سیاستهای مالیاتیاش به خوبی انجام داده. دولت در مجموع از نوآوری حمایت میکند از جمله در مواردی چون سرمایهگذاری مالیاتی برای تحقیقات علمی و تخصیص اعتبار برای توسعه آزمایشی، که خیلی هم موثر بوده است. اما چیزی که نبود آن حس می شود یک اجتماع یا به عبارتی کامیونیتی از سرمایهگذاران است که به سرمایهگذاری در زمینه تکنولوژی عادت داشته باشند، علم و تکنولوژی را به خوبی بشناسند و با جریانها و مختصات سرمایهگذاری در شرکتهای تکنولوژیکی آشنا باشند. یک مشکل بزرگ ما این است که ما در کانادا جایی مثل Silicon Valley نداریم. آنجا نه فقط از نظر تحقیقاتی و تکنولوژیکی اهمیت دارد بلکه شبکه ای از سرمایهگذاران در این حوزه هم در آن ایجاد شده که بسیار مهم است. ما هم باید چنین اجتماعی را ایجاد کنیم. شرکت ما با ایجاد مجموعه Fast ۵۰ تا حدودی به این هدف نزدیک شده است.
دانشگاهها و بیزینسها هم بخشی از زیرساخت این اجتماع هستند. مدارس بیزینسی نقش مهمی در این میان دارند. شرکتهای بزرگ کانادایی هم میتوانند به کارآفرینان از نظر سرمایه و تخصص کمک کنند. مدارس بیزینسی و این شرکتها باید با هم همکاری کنند. البته این کارها تا حدی هم انجام شده اما باید حجم آن بیشتر شود. شرکتهای کانادایی میتوانند در بازار جهانی جایگاه خوبی داشته باشند. عرضه و تقاضا آنجاست و وجود یک زیرساخت جامع برای تشویق کارآفرینان بسیار ضروری است.
برای مشاهده اصل مطلب اینجا کلیک کنید.
ثبت دیدگاه