«کدام مناطق تورنتو برای زندگی بهتر هستند؟»
پرسش بالا تا کنون بارها از من پرسیده شده است؛ خصوصا بعد از سلسله مباحث مربوط به زندگی در نورثیورک این پرسش را خیلی از دوستان از طریق ایمیل و کامنت مطرح کردهاند. در همین هفتهها هم دوست عزیزی در تورنتو لندد شدند و همین پرسش را مجدد و به طور خیلی جدی داشتند. به هر حال مسئله این بود که باید در جایی ساکن میشدند! من در اینجا به نکاتی اشاره میکنم که به نظرم برای یافتن مکان اقامتی اهمیت دارند. چون همیشه تاکید میکنم که اینها نظرات یک نفر، با تجربه و دانش محدود است که فقط به عنوان یک نظر مطرح میشود و لزوما بهترین نظر هم نیست اما امیدوارم که مفید باشد. قبل از هر چیز از طولانی شدن مطلب عذرخواهی میکنم اما چون درگیریهای متعدد کاری، منظمنویسی را برایم دشوار کرده و دوستان گله میکنند که چرا دیر به دیر مطالب منتشر میشوند ترجیح میدهم حرفها را با تقطیع کمتری بیان کنم. شما لطفا با صبر و حوصله بخوانید.
اولین پاسخی که من به دوستان پرسشگر میدهم قبل از اینکه وارد بحث انتخاب محل شوم این است که تورنتو «مکانها و مناطق خوب» خیلی زیادی برای زندگی دارد. در واقع، شاید بیشتر باید مراقب باشیم که مکان نامناسبی انتخاب نکنیم تا اینکه با وسواس دنبال یک مکان خیلی ویژه بگردیم. اما به هر حال قرار است در یک جا زندگی کنیم و نه هزار جا؛ این یک جا را چطور انتخاب کنیم؟ من نکاتی که به درد «محدود کردن گزینهها» (narrowing down your options) میخورد بیان میکنم و بعد هم یک منطقه وسیع را که علاقهمندان میتوانند دامنه جستجوهایشان را به آنجا محدود سازند توصیه میکنم.
نکته اول: در چه نوع مکانی میخواهیم زندگی کنیم؟
در این وبلاگ و در سایت پارسکانادا به تفصیل در باره انواع مکانهای اقامتی در تورنتو و دیگر شهرها سخن گفته شده است. قبل از اینکه بخواهیم منطقه یا مناطقی را به عنوان کاندید برای زندگی انتخاب کنیم باید ببینیم که آیا نوع خاصی از مکان اقامتی در ذهن ما اولویت دارد. مثلا اگر میخواهیم در کاندو زندگی کنیم گزینههای ما در مورد محلههای شهر بسیار محدود میشود چون مناطق کاندونشین نسبت به سایر مناطق تنوع بسیار کمتری دارند. البته تعداد این مناطق هم ۱-۲ تا نیست اما به هر حال محدود است. یا مثلا بیسمنتهایی که برای مستاجران قابل اسکان باشند (چون مثلا بیسمنت همه خانهها ورودی مستقل ندارند) در همه جا موجود نیستند و مسائلی از این دست.
اصولا آپارتمانهای اجارهای rental apartments گستردهترین و پرطرفدارترین نوع مکان اقامتی برای مستاجران، چه قدیمی و چه تازهوارد است اما اگر مثلا کسی بخواهد حتی در یک خانه کاملا مستقل هم اجارهنشین باشد امکانش هست فقط مهم این است که فرد بداند میخواهد در چه نوع مکانی اقامت داشته باشد. بدیهی است که در این بررسی، پرسشهای تکمیلی دیگری هم به دنبال خواهد آمد مثلا تعداد اتاقهای خواب، فضا و امکانات آشپزخانه یا حتی سرویس بهداشتی و نظایر اینها که ممکن است برای عدهای مهم باشد (منظور این است که ایا یک سری سرویس بهداشتی کافی است یا به تعداد بیشتری نیاز است.) حتی ممکن است کسی دنبال مکانی باشد که بتواند در آن علاوه بر اسکان، کار هم بکند (اصطلاحا home-office) که باز هم مشخصات خاص خودش را دارد.
نکته دوم: در چه رنج قیمتی میخواهیم یا میتوانیم اجاره بدهیم؟
این مورد بسیار آشکاریست که نیاز به توضیح زیادی ندارد اما به هر حال مهم است؛ مثلا اگر شما یک واحد دوخوابه نیاز داشته باشید که اجاره آن کمتر از ۱۴۰۰ دلار در ماه باشد تعداد انتخابهایتان خیلی محدودتر میشود و پارامترهای دیگری هم اهمیت پیدا میکند اما اگر دوخوابههای بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار بخواهید، رنج بسیار گستردهای از انتخابها را خواهید داشت. همانطور که قبلا هم توضیح دادهام مهم است که بدانیم رنج قیمتی مربوط به خالص اجاره مکان است یا شامل هزینههای متغیر ماهانه (مثلا بابت مصرف برق یا گاز) هم میشود. به عبارت دیگر جمع همه هزینههای ماهانه اسکان چقدر است.
نکته سوم: آیا میخواهید ساختمان امکانات جانبی دیگر هم داشته باشد یا نه؟
در این باره پیشتر زیاد گفتهایم که ساختمانهای مختلف امکانات بسیار متفاوتی دارند. شما حتی با آپارتمانهای اجارهای (و نه لزوما کاندو) روبرو خواهید شد که استخر داخلی، سالن ورزشی بسیار مجهز و سیستم امنیتی دارند و از آن طرف آپارتمانهایی وجود دارند که حتی اتاق لباسشویی laundry room هم ندارند و باید لباسهایتان را ببرید لباسشویی سر خیابان!
از امکانات مرسومی که مهمتر هستند و به نظر من باید مکان اسکان شما حتما داشته باشد پارکینگ سقفدار و سالن لباسشویی است. بقیه موارد به نیاز شما برمیگردد. من شخصا خیلی داشتن سالن ورزشی یا استخر را برای مهاجران تازهوارد ضروری نمیدانم در حالیکه مثلا وجود لاکر locker (انباری کوچک، معمولا در زیرزمین ساختمانها) یا بالکن فضادار خیلی بیشتر به کارتان خواهد آمد.
نکته چهارم: چه زمانی میخواهید وسیله نقلیه شخصی تهیه کنید؟
این مورد بسیار مهم است و میتواند تغییری جدی در مناطق مورد جستجوی شما ایجاد کند. داشتن وسیله نقلیه شخصی به شما امکان میدهد که به خیابانهای دورتری نسبت به خیابانهای اصلی هم فکر کنید و چه بسا گزینههای بهتری بیابید. مثلا در مورد بیسمنتها معمولا بیسمنتهایی که به خیابانهای مشهوری چون یانگ Young نزدیک نیستند امکانات بهتر با قیمتهای مناسبتری دارند چون صاحبخانه باید چیزی برای رقابت با بیسمنتهای نزدیک یانگ فراهم کند اما در بسیاری از موارد اگر حداقل یک وسیله نقلیه شخصی نداشته باشید (چون با همان یکی، ۲-۳ عضو خانواده میتوانند در مورد نحوه استفاده گروهی با هم توافق کنند!) رفتن سراغ این مکانهای دورتر اصلا عاقلانه نیست. توجه داشته باشید که به دلیل هزینههای بسیار بالای خودرو در انتاریو برای تازهواردان، تهیه وسیله نقلیه شخصی برای کسانیکه در اندیشه یک زندگی اقتصادی و کنترل شده هستند خصوصا در ۶ ماه اول ورود، چندان عاقلانه نیست. در واقع، یکی از چالشهای جدی در اینجا شکل میگیرد که آیا بهتر است هزینه خودرو را بدهید اما مکان اسکان بهتر و اقتصادیتری داشته باشید یا محل اسکان گرانتر اما با دسترسی آسان به وسائل نقلیه عمومی داشته باشید تا زمانی که هزینههای خودرو خصوصا بیمه آن برای شما اقتصادیتر بشود.
نکته پنجم: آیا به ما این «جا» را میدهند؟
تلاش و خواسته شما یک چیز است و تمایل صاحبخانهها به اجاره دادن مکان به شما چیز دیگریست. امروزه بسیاری از آپارتمانهای اجارهای و حتی صاحبان بیسمنتهای پرطرفدار، شرایطی را برای مستاجران خواستارند که عملا دست بسیاری را برای تقاضا دادن کوتاه میکند. مثلا خیلی از این صاحبخانهها داشتن نامه کاری از یک کارفرمای کانادایی یا تاییدیه از صاحبخانه قبلی (یا رقم بسیار بالای پول در حساب بانکی) را شرط پذیرش و بررسی تقاضا میدانند که عملا تهیه آنها برای بسیاری از تازهواردان دشوار است.
نکته ششم: برای چه تاریخی این مکان را میخواهید؟
ممکن است شما منطقه خوبی را نشان کردهاید و آپارتمان بسیار خوبی را هم در آنجا پیدا کردهاید اما اگر در فاصله زمانی همین ۳-۴ روز تا دو هفته آینده به مکانی نیاز داشته باشید بعید است که به جایی برسید. در تورنتو اکثر قراردادهای بین مالک و مستاجر، حداقل بعد از یک سال اول، به صورت «ارائه یادداشت، دو ماه قبل از جابجایی» two month notice است و به همین دلیل اگر شما هم مکان خالی نیاز داشته باشید باید بیشتر به دو ماه بعد فکر کنید. یعنی وقتی مثلا در اول ماه سپتامبر (ماه نهم سال میلادی) سراغ آپارتمان میگردید، احتمال اینکه برای ماه نوامبر (ماه یازدهم سال) جای خالی موجود باشد خیلی بیشتر است تا نیمه سپتامبر. به همین دلیل هم من توصیه میکنم که اگر خانوادگی مهاجرت میکنید، پدر خانواده سعی کند چند ماهی زودتر بیاید تا فرصت کافی برای یافتن مکان مناسب داشته باشد.
همچنین هر چه واحد کوچکتر باشد (مثلا استودیو یا یکخوابه کوچک) متقاضی آن بیشتر است و کم نیستند واحدهایی از این دست که در آپارتمانهای محبوب و مشهور، لیست انتظار waiting list دارند. برعکس، واحدهای ۲-۳ خوابه معمولا متقاضی کمتری دارند و اگر خالی شوند احتمال اینکه برای مدتی خالی بمانند زیاد است. اما مسئله اینجاست که واحدهای کوچکتر خیلی سریعتر پر و خالی میشوند و تعدادشان هم در هر بیلدینگ زیادتر است در حالیکه واحدهای بزرگتر دیرتر خالی میشوند. پس اگر در لیست انتظار یک آپارتمان مشهور برای واحد استودیوی آن باشید احتمال زیادی دارد که ظرف چند ماه آینده واحدی خالی شود اما اگر مدیریت آپارتمانی به شما گفت که فعلا سهخوابه خالی ندارد بهتر است کلا قید آن ساختمان را بزنید و به سراغ آپارتمان دیگری بروید.
معمولا در جاییکه با صاحبخانه شخصی روبرو هستید یعنی کاندوها یا بیسمنتها یا تکاتاقها و نظایر اینها، توافق سریعتر و راحتتر است چون امکان خالی بودن این مکانها بیشتر از آپارتمانهای اجارهای است.
نکته هفتم: با چه صاحبخانهای طرفیم؟
اینکه صاحبخانه شما چه شخص حقیقی یا حقوقی است اهمیت زیادی دارد. شخصا معتقدم بهترین صاحبخانهها، شرکتهای معتبر اجاره دهنده آپارتمانها هستند. این شرکتها که معمولا ۳-۴ ساختمان مرتفع اجارهای را در کنار هم ساخته و مدیریت میکنند ضوابط و قوانین مشخص و روشنی را مدون کردهاند که در همان زمان عقد قرارداد با شما مطرح میکنند. همچنین در مورد نحوه ارائه خدمات یا افزایش نرخ اجاره در پایان سال اول هم به صورت دقیق از قوانین مصوب شهر تبعیت میکنند چون نمیخواهند برای خود دردسر درست کنند. اما ساختمانهای اجارهای خیلی کوچکتر (تا زیر ۴-۵ طبقه) که معمولا یک نفر مدیر همهکاره دارند که به همه امور فنی و اداره ساختمان رسیدگی میکند بسیار ریسکی هستند و اینکه آن فرد چقدر توانا و مسئولیتشناس باشد در کیفیت زندگی مستاجران تاثیر زیادی خواهد داشت.
صاحبخانههای شخصی هم که مثل ایران کاملا بسته به روحیات و خلقیات آنها، میتوانند بهترین صاحبخانهها یا بدترینها باشند. البته واحدهای در کاندوها به دلیل اینکه بخش عمدهای از مقررات ساختمان تثبیت شده است و مدیریت کاندو آنها را اعمال میکند، به اندازه اجاره بیسمنت یا واحد شخصی ریسکی نیستند اما در همینها هم بسته به روحیات صاحبخانهای که شما واحد را از او اجاره کردهاید، شرایط متفاوت است.
اینها مواردی بود که مشخص کردن آنها برای انتخاب محل زندگی مهم است. البته ممکن است در مورد برخی از آنها الان ذهنیت نداشته باشید و بعد از دیدن چند نمونه تصمیم بگیرید که کلا قید آن را بزنید یا برعکس در اولویتهای خودتان قرار بدهید.
اما نکات مهم دیگر:
نکته هشتم: چقدر با تورنتو آشنا هستیم؟
اینکه تورنتو دقیقا کجاست برای خیلیها سوتفاهمبرانگیز است. مدتهاست در یک یا دو پست مستقل میخواهم به تفصیل درباره اینکه این شهر تورنتو که همه ما اسمش را به کرات شنیدهایم و بکار میگیریم دقیقا کجاست و چه مشخصاتی دارد توضیح دهم چون خیلی از افراد در بکارگیری این واژه دچار آشفتگی در معنا میشوند! الان کم نیستند کسانی که میپرسند زندگی در میسیساگا یا اوکویل چگونه است و من واقعا درمیمانم که چه پاسخی باید بدهم. در مجموع معتقدم تا زمانی که با این شهر آشنایی اجمالی و مناسبی پیدا نکردهایم (که به نظر من حداقل یک تا دو سال زمان میبرد) باید خیلی با دقت در مورد مکان زندگی تصمیم بگیریم و بهتر است در جایی اسکان پیدا کنیم که در مجموع برای یک تازهوارد بهتر است. البته ممکن است چنین جایی برای کسی که ۱۰ سال است در تورنتو ساکن شده مزیتی نداشته باشد و برای او بهتر این باشد که به مناطق کمتر مهاجرپذیر نقل مکان کند. یک نکته کلی را هم به خاطر داشته باشید که منطقه خوب، تضمین کننده کیفیت بالای مکان اسکان نیست. شما ممکن است در بهترین مکانهای شهر هم با آپارتمانها یا کاندوهایی روبرو شوید که به دلیل مدیریت نامناسب، از فراهم کردن آسایش و رفاه برای مستاجران خود درماندهاند. پس تحقیقات تکمیلی همیشه لازم است.
نکته نهم: از مکانهای با حضور فراوان تازهواردان اجتناب کنیم.
قبلا در بحث نورثیورک به این موضوع پرداختهام و آن را تکرار نمیکنم. در مجموع معتقدم مناطقی که تعداد تازهواردان در آن خیلی زیاد است نظیر منطقه کاندونشین فینچ تا شپرد، منطقه اجارهاینشین دانمیلز بین فینچ تا یورک میلز، چند منطقه در خیابان Bathurst خصوصا در تقاطعهای استیلز و HW7 (که البته این دومی در منطقه یورک است و نه تورنتو) اجتناب کنید. از دردسرهای احتمالی این مناطق، کاهش نسبی امنیت، کیفیت پایین آموزشی در اغلب مدارس، کیفیت پایین استانداردهای آپارتماننشینی (البته منهای کاندوها) و از همه بدتر نرخ بالای بیمه ماشین (به دلیل آمار بالاتر تصادفات رانندگان ناآشنا با عادات رانندگی در کانادا) است که بعضا برای افراد ماشیندار تاثیر قیمتی آپارتمانهای ارزانتر را از بین میبرد! البته از آن طرف بهتر است در مناطقی که تراکم مهاجران نسل اول (دقت کنید! نسل اول نه تازهوارد) در میان آنها خیلی کم است هم اسکان پیدا نکنیم مگر اینکه دلیل خیلی قاطعی (مثلا نزدیکی به محل اشتغال) داشته باشیم. از این نظر نواحی خیلی شرقی، خیلی غربی و خیلی جنوبی تورنتو هم معمولا برای تازهواردان چندان مناسب نیستند.
نکته دهم: امنیت را جدی بگیرید.
اگر چه کانادا از جمله امنترین کشورهای دنیاست اما شهرهای بزرگ در مناطقی از عارضه حضور گروههای خلافکار آسیب دیدهاند. این موارد واقعا محدود است اما به هر حال قرار نیست با زندگی در چنین مکانهایی برای خود دردسر و نگرانی اضافه کنیم. به همین دلیل قبل از اینکه تحت تاثیر قیمتهای بسیار ارزان آپارتمانها در برخی مناطق مثلا در غرب خیابان یانگ، در مناطق رنگینپوستنشین خصوصا در فاصله خیابانهای کیل Keele و جین Jane (و بهویژه در تقاطع خیابانهای اگلینتون Eglinton، لارنس Lawrance و استیلزSteels) و یا در برخی نقاط اسکاربرو قرار بگیرید ببینید که از نظر امنیت چه وضعیتی دارند. توصیه اکید من عدم اسکان در این مناطق است.
نکته یازدهم: هیچ ارزانی بیحکمت نیست.
حتی در یک منطقه خوب و معتبر هم گاهی آپارتمانهای خیلی ارزانتری قرار دارند. عموما این ارزانی به دلیل کمبود امکانات تکمیلی نسبت به سایر آپارتمانهای مجاور است یا کهنگی بیشتر این آپارتمان یا مواردی از این دست. واقعا هم شاید هیچکدام از این موضوعات برای شما مهم نباشد و خود آپارتمان ایراد خاصی نداشته باشد اما با این حال اگر در بررسی یک منطقه، متوجه شدید که چند آپارتمان در آنها اجارههای به مراتب پایینتری دارند تا حد امکان سراغ آنها نروید چون معمولا کسانی در آن آپارتمانها ساکن هستند (زوجهای خیلی جوان ازدواج نکرده، افراد با درآمد پایینتر، دانشجویان…) که از نظر الگوهای زندگی و رفتاری ممکن است با شما فاصله زیادی داشته باشند؛ به ویژه اگر شما به صورت خانوادگی اقامت داشته باشید. مثلا بعدها خواهید دید که به دلیل همین طیف از مستاجرها، تعداد پارتیهای شبانه دیرهنگام در تعطیلات آخر هفته با سر و صدای زیاد و استعمال الکل فراوان در این آپارتمانها بیشتر است و عموما مقررات سختگیرانهای هم برای کنترل این موارد از سوی مدیریت آپارتمان اعمال نشده است. معمولا مناسبترین آپارتمانها در یک منطقه آنهایی هستند که از متوسط طیف اجاره آن منطقه بالاتر هستند اما بالاترین نرخها را ندارند (چون معمولا گرانترین آپارتمانها دارای امکاناتی هستند که به درد شما خصوصا در سالهای اول زندگی در کانادا نمیخورند و فقط اندوخته شما را به باد میدهند.)
نکته دوازدهم: آیا تجربه مورد اعتمادی وجود دارد؟
هیچ منبع اطلاعاتی برای آگاهی از کیفیت یک مکان اقامتی، بهتر از توصیه یک فرد شناخته شده مثلا دوست شما یا دوست دوستتان، یک همکار، همکلاسی یا نظایر اینها نیست. مثلا یک همکلاسی کلاس زبان انگلیسی که چند ماه زودتر از شما به کانادا آمده میتواند یک منبع خوب اطلاعاتی برای انتخاب محل اسکان باشد. اما باید دقت کنید و تنها به این سوال ساده که «کجا بهتر است؟» اکتفا نکنید؛ اینکه چرا این فرد آن مکان را مناسب دیده یا ندیده اهمیت دارد. مطمئن شوید که ملاکها و شاخصهای شما برای انتخاب یک مکان با وی نزدیکی داشته باشد. اما به هر حال اگر شانس بیاورید و چنین منبع اطلاعاتی وجود داشته باشد کار خود را به مراتب آسانتر کردهاید. البته یک منبع اطلاعاتی با ضریب اطمینان پایینتر، جستجوهای اینترنتی و مطالعه کامنتهای ساکنان قبلی یک مکان در مورد آنجاست که تاحدودی میتواند مفید باشد خصوصا در مواردی که تعداد رایدهندهها زیاد و متوسط امتیاز داده شده بالا باشد.
نکته سیزدهم: مکانهای تمرکز اقلیتهای قومی یا مذهبی یا اجتماعی را با دقت بیشتری بررسی کنید.
همانطور که در منطقه کاندونشین نورثیورک یا ویلودیل یا ریچموندهیل تعداد ایرانیان زیاد است در مناطق دیگری هم ممکن است یک اقلیت قومی، اکثریت قابل توجهی داشته باشد. مثلا در مناطقی از اسکاربرو Scarborough هندیها یا پاکستانیها و در برخی دیگر اعراب حضور فراوانی دارند. همچنین در مناطقی از میسیساگا اعراب زیادی ساکن هستند. در خیابان Bathurst تمرکز کلیمیان خیلی زیاد است و یا خیابانهای چرچ و ولسلی در جنوب خیابان بلور محل تمرکز همجنسخواهان تورنتو است.
اکثر این مکانهای نام برده شده برای زندگی هیچ ایرادی ندارند بلکه چه بسا فوایدی هم داشته باشند (مثلا امنیت بیشتر زندگی در محلههای همجنسخواهان برای خانمهای مجرد و جوان) اما مهم این است که قبل از انتخاب این مکانها با مشخصات آنها آشنا شویم و اطمینان یابیم که زندگی در منطقهای که تعداد زیادی از فلان قومیت یا اقلیت در آن سکنا دارند برایمان دشوار نیست. از آنجا که ما ایرانیان کمتر تجربه جدی در زندگی با مردمانی با الگوی زندگی یا باوری یا اخلاقی متفاوت داریم بهتر است در این مورد دقیقتر رفتار کنیم تا برای خود یا دیگران مسئله ایجاد نکنیم. مثلا دوستانی را دیدهام که از معاشرت با هندیها یا پاکستانیها یا سیلانیها (کلا ساکنان شبهقاره هند) چندان لذتی نمیبرند. به هر حال نظیر ایرانیان، هر قومیتی ممکن است روحیات خاص خودش را داشته باشد که به مذاق برخی از ما خوش نیاید؛ خوب تصور کنید چنین فردی بدون بررسی، قرارداد اجاره یکساله واحد آپارتمانی را امضا کند که در منطقهای با اکثریت ساکنان مهاجر از شبهقاره قرار داشته باشد.
نکته چهاردهم: اگر فرزند نوجوان دارید، مدرسه دولتی و سایر مراکز مرتبط اهمیت کلیدی دارند.
چون در بحث انتخاب مدرسه، این مورد را در دست بررسی داریم اینجا به آن نمیپردازم.
جمعبندی: توصیه من کجاست؟
با تجربه شخصی، و جمعبندی بسیاری از موارد مطرح شده در بالا، من منطقه میدتاون mid town تورنتو به ویژه مابین خیابانهای یورکمیلز York mills تا سنتکلر St. Clair (و محدودتر، در فاصله تقاطعهای اگلینتون و دیویسویل) در جهت شمال به جنوب و فاصله خیابانهای Bathurst تا Leslie را در جهت شرقی-غربی بیشتر توصیه میکنم البته با رعایت برخی نکات مطرح شده در بالا چون این توصیه به معنای این نیست که همه ساختمانهای این منطقه یک وضعیت دارند و این توصیه در مورد همه افراد هم صدق نمیکند.
اینکه دلایلم چیست و مشخصات مهم این منطقه در چیست و چگونه در این منطقه انتخابهای محدودتری را برای خود مشخص کرده و آنها را دقیقتر ارزیابی کنیم به فرصت دیگری نیاز دارد.
تا نوبت بعد…
ثبت دیدگاه