پس از معرفی برنامه منتورینگ کنپارس، پرسشهایی در این ارتباط مطرح شده که پس از تکمیل و دستهبندی در مطلب جداگانهای به آنها پرداخته خواهد شد اما یکی از بنیانیترین پرسشهایی که مطرح میشود این است که این برنامه چه مزیتی بر سایر برنامههای آموزشی دارد. البته بعید است که فرض پرسشگران در مورد برنامههایی در داخل ایران باشد چون در حال حاضر مورد مشابهی در ایران وجود ندارد و بحث درباره مقایسه این برنامه، با برنامههایی است که برای تازهواردان توسط دولتهای استانی در داخل کانادا تدارک دیده شده است. در اینجا مقایسهای اجمالی بین برنامه منتورینگ کنپارس و برنامههای مورد اشاره انجام پذیرفته که در خلال آن مهمترین مشکلات و ضعفهای برنامههای آموزشی برای تازهواردان در کانادا معرفی شده و راهحلهای برنامه منتورینگ کنپارس برای آن مشکلات بیان شدهاند.
[برای آشنایی بیشتر با برنامه منتورینگ کنپارس این مطلب را ببینید.]
مشکل اول: برنامههای آموزشی مورد اشاره عمدتا در تنگناهای زمانی اتفاق میافتند؛ ممکن است در زمان ثبت نام مهاجر برای یک دوره، فضای خالی برای متقاضی جدید موجود نباشد؛ ممکن است برای یک رشته شغلی خاص، ظرفیت تکمیل شده باشد؛ متقاضی باید در زمان محدود چند هفتهای این دورهها را طی کند چون منهای طراحی زمانی، خود وی هم از نظر درآمدی تحت فشار است و… در مجموع وی در یک فشردگی زمانی و با حجم بالایی از فشار و استرس باید یک دوره را طی کند و مرتبا نگران این هم باشد که از اندوختهاش میخورد و بیکار است و…
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس در گستره زمانی فراختر و با تناسب زمانی و بدور از استرسهای یک تازهوارد انجام میشود؛ متقاضی فرصت دارد که آرام آرام زمان آموزشی خود را افزایش دهد و با مدیریت زمان، به بهترین نتیجه برسد درحالیکه درآمدهای مرسوم خودش را هم دارد؛
مشکل دوم: برنامههای آموزشی و آمادهسازی در کانادا به همان دلیل کمبود فرصت و همچنین ضعفهای مهارتی اغلب متقاضیان، بسیاری از روشهای موثرتر کاریابی نظیر کلد کالینگ، استفاده از ابزارهای آنلاین و کاریابی در فضای مجزای را حذف میکنند و یا خیلی گذرا به آنها اشاره میکنند درحالیکه این روشها تاثیر بسیار زیادی بر میزان موفقیت فرد دارند. بدیهی است که در آن فرصت کوتاه همینکه افراد بتوانند در زمینه رزومهنویسی (البته از نوع عمومی و نه targeted) و برخی دیگر از روشهای کاریابی و تهیه ابزارهای تبلیغات شخصی فعالیت کنند انتظاری بیشتر نمیتوان داشت؛
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس تاکید بسیاری بر این روشها دارد و زمان زیادی را صرف آموزش فرد در این زمینهها میکند و در واقع همه آنچه که در آن برنامهها مفقود یا گذراست، در اینجا هسته اصلی کار است؛
مشکل سوم: در برنامههای آموزشی در کانادا هر آن احتمال دارد که متقاضی به دلایلی (ضعف انگیزهها، بعد مسافت، غم غربت و سایر مشکلات خانوادگی، تغییرات جوی، یافتن یک کار پارهوقت…) از ادامه دادن آموزش صرفنظر کند و یا آن را به تعویق بیاندازد که خود منجر به تداوم بحرانهای کاری و اشتغال میشود؛
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس در شرایطی برگزار میشود که این عوامل تهدید کننده نقش بسیار کمرنگی دارند. فرد در حالیکه زندگی عادی خود را دارد برای این دوره آموزشی زمانی را اختصاص میدهد و سرعت پیشرفتش را متناسب با توافق با منتور تعیین میکند؛
مشکل چهارم: برنامههای آموزشی تلاش دارند که در نهایت متقاضی را به یک کارفرمای کانادایی مرتبط کنند تا وی بتواند ولو در قالب کار داوطلبانه یا کار با حداقل دستمزد مشغول به کار شود و تجربه کانادایی را به رزومهاش اضافه کند و بتواند برای یافتن کار اصلی، شانس خود را افزایش دهد؛
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس هدف عمدهاش را آشنایی متقاضی با کارفرمایان کانادایی، راههای دسترسی به آنها، برقراری تماس و یافتن فرصتهای شغلی مناسب گذاشته است؛ در واقع هدف این است که متقاضی حتی اگر در زمان ورود به کانادا شغلی ندارد، آنقدر تماس و ارتباط داشته باشد که بداند باید از کجا و سریع شروع کند. این برنامه اعتماد بهنفس متقاضی برای یافتن شغلی متناسب با داشتههایش در ایران را به شدت افزایش میدهد؛
مشکل پنجم: برنامههای آموزشی در کانادا اصولا به نکاتی چون هدفگیری یک زمینه کاری career، آینده شغلی (برای بیش از یک دهه) و نظایر آنها نمیپردازند چون اینها دغدغههای هر متقاضی به صورت فردی است و به یک دوره آموزشی عمومی مرتبط نیست؛
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس در بخشی از سیلابسش بررسی این نکات را مورد توجه قرار داده و فرض بر این است که متقاضی ابتدا یک برنامه درازمدت شغلی برای خودش ترسیم کند و سپس بر اساس آن برنامه به جستجو و آمادهسازی خود بپردازد. همچنین این برنامه به متقاضی میآموزد و او را ترغیب میکند که چگونه در مورد ترندها و تغییرات بازار کاری خود و عواملی که بر شغلش در دهه آینده تاثیر میگذارد تحقیق و پژوهش کند و با چشمان بسته خودش را به گرداب مشاغل در حال مرگ نیاندازد؛
مشکل ششم: برنامههای آموزشی تازهواردان در کانادا عموما به صورت گروهی است و زمانهای منتورینگ و آموزش تک به تک آنها بسیار کوتاه و در موضوعات محدود است. اهمیت این نکته زمانی بیشتر میشود که دریابیم ایرانیها تصور نادرستی از کلاس درس دارند و میپندارند که صرف گذراندن ساعاتی در یک کلاس، به آنها توانایی رودررویی با مسائل را میدهد.
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس در اساس بهصورت تک به تک طراحی شده است و تنها برخی کلاسها یا کارگاههای آموزشی به صورت جمعی انجام خواهد شد. در دوره منتورینگ، منتور تلاش میکند درک متقاضی از مفاهیم را با هدایت او به مسیرهای درست آموزشی افزایش دهد و مطالعه و درک عمیق و نه سرسری مفاهیم یکی از اهداف این دوره است.
مشکل هفتم: در برنامههای آموزشی مورد اشاره، به همراهی و آمادگی همسر توجه نشده است و متقاضیان بهطور مجزا دیده میشوند در نتیجه ممکن است به دلیل عدم همراهی همسران، زمان آمادگی برای کل خانواده خیلی طولانی شود و چالشهایی بین اعضا خانواده پدید آید؛
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس تاکید زیادی بر آمادهسازی همزمان همه اعضا خانواده دارد.
مشکل هشتم: کیفیت دورههای آموزشی کانادا وابستگی زیادی به کیفیت مدرس دارد و اگر مهاجری کمشانس باشد و با مدرس کماطلاع یا کمانگیزه برخورد کند زمانهای مهمی را از دست خواهد داد؛
راه حل: کنپارس در انتخاب منتورها نهایت دقت و ارزیابی را انجام داده و مرتبا با موکلان در مورد کیفیت آموزش ارائه شده در تماس است؛
مشکل نهم: بخشی از عدم موفقیت برنامههای آموزشی در کانادا به عادات خاص مهاجرین بازمیگردد. مثلا همانطور که اشاره شد ایرانیها عادت کردهاند که تنها «در کلاس شرکت کنند و امتحان بدهند» و این را نشانه یادگیری بحث میدانند درحالیکه در بسیاری از مواقع نه به درک عمیقی از موضوع فراگرفتهشده دست مییابند و نه میآموزند که چگونه از آنچه فراگرفتهاند، عملا استفاده کنند؛
راه حل: اساس روش منتورینگ بر ارائه خروجی است و نه فراگیری و حفظ اطلاعات. منتور به متقاضی چکیدهای از بحث را عرضه میکند و رابطه منطقی آن را با سایر بحثهای مرتبط بیان میکند و سپس به متقاضی منابع مورد نیازش را معرفی کرده و از او خروجی مشخصی طلب میکند، حال متقاضی پس از مطالعه بحث و انجام تکلیف یا خروجی خواسته شده عملا با مشکلات اجرایی بحث آشنا میشود و با نظارت و راهنمایی منتور، راه حل مشکلات را درمییابد.
مشکل دهم: اگر چه ورود به برنامههای آموزشی ویژه تازهواردان در کانادا نیازمند تسلط به سطحی از مهارتهای زبانی است و حتی در برخی از این برنامهها، آمادگیهای زبانی برای محیطهای شغلی هم دیده شده است اما واقعیت این است که مهارتهای زبانی در زمان کوتاه بهصورت عمیق و کاربردی کسبشدنی نیستند و در این دورهها هم تلفیق مهارتهای زبانی با مهارتهای کاریابی جزو نکات اصلی و اولویتدار نیست؛
راه حل: برنامه منتورینگ کنپارس در اشکال مختلف به افزایش مهارتهای زبانی توجه دارد مثلا در معرفی منابع اطلاعاتی به زبان اصلی، در معرفی وبسایتهای تخصص شغل مربوطه، در معرفی منابع زبانآموزی مرتبط با بازار کار مرتبط و از همه مهمتر در اجرا عملی بخشهای مختلف برنامه به زبان انگلیسی.
مشکل یازدهم: اکثر برنامههای آموزشی برای تازهواردان در کانادا کماکان به روشهای سنتی-حضوری و در کلاس و با منابع مکتوب و کاغذی ارائه میشوند که کارایی محدودتری نسبت به ابزارهای آموزشی مدرنتر دارند؛
راه حل: سیستم آموزشی کنپارس با بکارگیری یک وبسایت کاربردی و بر مبنای آخرین تجربهها و روشهای آموزشی، منابع متعدد آنلاین و آزمونهای هوشمند، علاوه بر اینکه در زمان و انرژی متقاضی صرفهجویی کرده و کارایی مباحث آموزشی را افزایش میدهد برای آنها فرصت تجربه تحصیلات آنلاین را هم فراهم میآورد؛
در پایان یادآوری میشود که این توضیحات به معنای بیارزش بودن برنامههای آمادگی و کاریابی تازهواردان در کانادا نیست و کسانیکه آموزش دیگری در ایران نداشته و خود را آماده نکردهاند لازم است که از فرصت این برنامهها برای جبران بخشی از عقبماندگیهای مهارتی استفاده نمایند.
ثبت دیدگاه