بخشی از اهداف وب سایت کنپارس آشناسازی مخاطبان با فضای سیاسی و اجتماعی کانادا و خصوصاً مسائل مورد توجه ایرانیان ساکن کاناداست. این موارد به مرور تصویر روشنتری از نظام حکومتی کانادا در سه سطح فدرال، استانی و شهری برای شما ترسیم میکند. در این پست به تغییرات جدی که در ماه مارچ (مارس) در دو حزب مهم محافظه کار و دموکرات نوین NDP در سطح استان انتاریو رخ داد میپردازیم.
بدرود اندوهناک رهبر حزب محافظهکار انتاریو
جان توری در حالی با سخنان احساسبرانگیز و انبوه طرفداران گریان خود در کنفرانس مطبوعاتی ششم مارچ از صحنه سیاسی استان کنارهگیری کرد که کمتر کسی چنین شکست سختی را در انتخابات میان دورهای استان برای او انتظار میکشید. او البته یک بار در انتخابات اصلی استان در سال ۲۰۰۷ به شدت تحقیر شده بود. زمانیکه با شعارهای جدیدی در زمینه حمایت از آموزش خصوصی گروهها و اقوام از حوزه «دان ولی وست (دان ولی غربی)» در تورنتو کاندیدای حزب شد. جنبه نمادین شکست او در این بود که رقیب وی در این حوزه، کاترین وین، وزیر آموزش و پرورش استان از اعضا اصلی حزب لیبرال بود. در واقع توری میخواست نشان دهد که نه تنها با وین بلکه با سیاستهای آموزشی حزب لیبرال مخالفت دارد و پیروزیاش بر وین نشانه اقبال مردم استان به شعارهای آموزش – محور اوست اما رای بالای وین که منجر به خروج رهبر محافظهکاران از مجلس استان شد تحقیری دوچندان داشت. به نظر میرسید رای دهندگان انتقادات دولت لیبرال به ایده وی را مبنی بر اینکه اینگونه طرحها به گسترش افراطیگری و تضعیف روند یکپارچگی و وحدت ملی میانجامد پذیرفتهاند و نکته جالب اینکه در بسیاری از نقاطی که محل تجمع اقوام مهاجر بود رایها با اختلاف زیاد به نفع لیبرالها به صندوق ریخته شد (حتی در شهر ریچموندهیل با وجود اکثریت قابل توجه چینیها، کاندیدای ایرانیتبار لیبرال، دکتر رضا مریدی، از کاندیدای چینیتبار محافظهکاران با اختلاف فاحش پیشی گرفت.)
قاعدتا باید در همان زمان توری از رهبری حزب کنار میکشید اما به دلایل متعدد که مهمترین آن فقدان جایگزین مناسب بود، بزرگان حزب رای به تداوم حضور وی دادند. توری از محبوبیت خوبی در میان طرفداران حزب برخوردار بود. همچنین اوضاع نابسامان حزب لیبرال در سطح کل کشور به رهبری استفن دیون، که در انتخابات فدرال سال بعد با شکست سنگین آشکار شد، این امیدواری را برای محافظهکاران انتاریو فراهم آورد که با یک روند نزولی در حزب لیبرال استان، آنها بتوانند نقش بهتری به عنوان حزب مخالف در پارلمان بر عهده بگیرند. اوضاع نابسامان اقتصاد انتاریو که با بحرانهای عظیم در صنایع خودروسازی (مهمترین صنایع استان) شدت یافته این فرصت را برای محافظهکاران فراهم آورد که بیش از پیش مکگنتی- نخستوزیر استان و رهبر حزب لیبرال- را زیر آماج انتقادات بگیرند. اما حضور مداوم مکگنتی در میان فضاهای کارگری و تلاش برای حل بحران از طریق ارائه کمکهای تشویقی و تصویب بستههای حمایتی، هر چند که نتوانسته مشکلات را رفع کند اما از او چهرهای پرتحرک و خواهان حل مشکلات نشان داده برخلاف هارپر که حتی نزدیکترین حامیانش هم از بیتحرکی وی و عدم حضورش در مجامع پرمخاطره عمومی انتقاد دارند و همین به ضرر توری، نماینده هارپر در استان شد.
فرصت دوم را اساتید پارهوقت و مربیان دانشگاه یورک فراهم آوردند که اعتصاب ۱۴هفتهای آنها به طولانیترین اعتصاب محیطهای دانشگاهی کانادا مبدل شد. اعتصابی که دانشگاه را برای یک ترم کامل تحصیلی فلج کرد و منجر به انصراف تعدادی از دانشجویان و ضرر و زیان فراوان به بودجه و اعتبار دومین دانشگاه معتبر تورنتو و یکی از بهترینهای کانادا شد. توری در این میان تلاش کرد با جانبداری از خانواده دانشجویان، دولت مکگنتی را به کوتاهی در حل بحران و پایان دادن به اعتصاب از طریق ابزار قانونی متهم کند. در مقابل NDP که به طور سنتی مدافع سندیکاها و اتحادیههای کارگری و کارمندی است از خواسته متحصنین دفاع کرده و فشار بیرونی را غیرقانونی میدانست. در اینجا هم مکگنتی با کیاست عمل کرد و در لحظه درست وارد ماجرا شد و ضمن تلاش برای حل و فصل ماجرا از طریق مذاکره بین طرفین، با یک مصوبه به اعتصاب پایان داد. به دلیل اینکه وی توانست خود را در میانه این دعوا (ما بین طرفین مخاصمه و دو حزب حامی طرفین) و به عنوان بیطرف نشان دهد، در مجموع از انتقادات در امان ماند.
اما تیر خلاص به پایان سیاسی توری را تصمیم خود او در نحوه ورودش به پارلمان استان شلیک کرد زمانیکه خانم لاری اسکات پس از مدتها نمایندگی حزب محافظهکار در حوزه هالیرتون به خاطر توری استعفا داد تا رایدهندگان حامی وی رییس حزب را راهی مجلس کنند. به نظر میرسید که همه چیز درست طراحی شده چرا که کمتر کسی فکر میکرد این حوزه همیشه طرفدار محافظهکاران به یک لیبرال رای دهند اما آنها چنین کردند. در بررسی نظرات ساکنان منطقه چنین به نظر آمد که آنها این شیوه ورود توری را عادلانه نمیدانستهاند. دو ماه قبل زمانیکه استیون دیون میخواست از طریق تشکیل یک دولت اعتلافی به نخستوزیری کانادا برسد، حزب محافظهکار شدیدا او را متهم کرد که در حالیکه رای مردم را ندارد میخواهد خود را به آنها تحمیل کند. به نظر میرسد ساکنان حوزه انتخابی خانم اسکات همین نظر را در مورد جان توری داشتند و بدین ترتیب با رای منفی خود به حیات سیاسی وی در قالب یک رهبر حزب پایان دادند.
باید دید حزب بحران زده در انتخابات داخلی خود در ماه می ۲۰۰۹ کدامیک از چهار نامزد فعلی را به رهبری محافظهکاران انتاریو انتخاب میکند. رهبری که باید با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کند.
رهبری اولین زن در حزب دموکرات نوین انتاریو
اما تغییرات بهاری فقط به محافظهکاران محدود نشد. پس از کناره گیری هوارد همپتون نه چندان محبوب از رهبری حزب دموکرات نوین انتاریو، چهار کاندیدای آن در رقابتی نه چندان جدی شرکت کردند تا خانم آندرا هوروات۴۶ ساله به رهبری حزب برسد. وی گفته که برنامههای جدیدی برای این حزب دارد. به نظر میرسد این حزب میخواهد با گسترش بحرانهای اقتصادی و کارگری در استان که بطور طبیعی منجر به اهمیت یافتن نقش اتحادیههای کارگری میشود از تاثیر خود استفاده کرده و در انتخابات آتی کرسیهای بیشتری را کسب کند تا در صورت اکثریت نیافتن دو حزب اصلی بتواند در یک دولت اقلیت نقش برجستهتری ایفا نماید.
ثبت دیدگاه