طوفان‌های بازار کار و هماهنگی با آنها
11 نوامبر 2014 - 4:25
بازدید 582
12

تغییرات جدی در بازار کار برای همه شاغلان یا آنها که در جستجوی کار هستند نگرانی‌آور است و برای مهاجران تازه‌وارد بیشتر، چون آنها نه تنها باید دغدغه یافتن کار را داشته باشند بلکه مرتبا نگران این هم باشند که نکند آنچه برای سال‌ها به عنوان یک مسیر شغلی برگزیده و در آن تبحر کسب […]

ارسال توسط :
پ
پ

تغییرات جدی در بازار کار برای همه شاغلان یا آنها که در جستجوی کار هستند نگرانی‌آور است و برای مهاجران تازه‌وارد بیشتر، چون آنها نه تنها باید دغدغه یافتن کار را داشته باشند بلکه مرتبا نگران این هم باشند که نکند آنچه برای سال‌ها به عنوان یک مسیر شغلی برگزیده و در آن تبحر کسب کرده‌اند خریدار زیادی نداشته باشد. شاید از این زاویه، مهاجران تازه‌وارد غافل و بی‌خبر، خوش‌شانس‌ترند که از این تغییرات مطلع نیستند تا نگرانش باشند؛ اگرچه آنها هم دیر یا زود با تبعات این تغییرات روبرو خواهند شد.

عموما زمانی‌که درباره تغییرات بازار کار سخن به میان می‌آید اکثر مخاطبان تصویری انتزاعی از آن دارند. بدیهی است که همه وجود تغییر را قبول دارند و بیان این نکته که فلان نمونه از صنایع دستی و مشاغل مرتبط با آن رو به انقراض است چندان تعجب‌برانگیز و هشداردهنده به نظر نمی‌رسد اما اینکه بگوییم تغییرات بازار کار به دلیل ورود برخی تکنولوژی‌های زیربنایی در یکی-دو دهه اخیر منجر به تغییرات انقلابی در بازار شده -که تازه این بخش کوچکی از کوه یخی است که به سوی کشتی می‌آید- برای اکثر مخاطبان چندان محسوس نیست و به همین دلیل اندیشیدن درباره آن و اینکه این موضوع چه تبعاتی برای آنها می‌تواند داشته باشد معمولا در برنامه کاری و اقدامات ضروری to-do-list شاغلان یا کارجویان قرار نمی‌گیرد.

 

نمونه‌ای از یک تغییر بنیانی در صنعت سرگرمی‌سازی

اجازه دهید یک نمونه روشن بیان کنم آنهم در صنعتی که موفقیت آن ردخور ندارد و بعید است خیلی از ما زمانی‌که صحبت از تغییرات بازار مشاغل است اصلا به آن فکر کنیم یعنی صنعت فروش و کرایه نوارهای فیلم و بازی اعم از DVD، Blu-Ray و فرمت‌های دیگر.

زمانی‌که من به کانادا آمدم یکی از تفریحات علاقه‌مندان به فیلم و موسیقی نظیر من پرسه‌زدن در مکان‌های کرایه و فروش این محصولات بود. شما می‌توانستید به یکی از شعب Blockbuster یا راجرز یا مشابه آنها سر بزنید و ساعت‌ها در میان آثار مختلف سینمایی یا موسیقی خود را غرق کنید. ده سال پیش، فقط بلاک‌باستر که یک کمپانی امریکایی با گستردگی در سراسر امریکای شمالی بود بیش از 9000 شعبه و 60 هزار کارمند داشت. مکان‌هایی از این نوع یکی از بهترین فضاها برای اشتغال جوانان و تازه‌واردها هم بود چون در آنها تعداد زیادی شغل صندوق‌داری یا کمک به مشتریان و نظایر اینها وجود داشت و اگر مدتی در آنها باقی می‌ماندی رسیدن به پست‌های بالاتری چون سوپروایزری و مدیریت فروشگاه دور از دسترس نبود. تعداد این نوع مراکز هم در کانادا و امریکا فراوان بود و برندهای مختلفی با هم رقابت می‌کردند. برخی تمرکزشان بر کرایه فیلم بود و محصولاتی هم می‌فروختند و برخی چون HMV فقط فروشنده فیلم و سی‌دی موسیقی و بازی بودند. بدون اغراق امکان نداشت شما وارد یکی از آن فروشگاه‌های عظیم –مثلا در نزدیک تقاطع یانگ و دندس- بشوید و بعد از 5-6 ساعت چرخ زدن دلخور نباشید که چرا زمان کافی در اختیار نداشته‌اید! دوران رونق بود و فروش و مشاغل فراوان به ویژه فصلی seasonal برای کارجویان.

همان زمان چند شرکت داشتند محصولات تصویری (بیشتر DVD) را از طریق پست عرضه می‌کردند. شما یک مبلغ ثابت ماهانه می‌دادید و تعداد بی‌شماری فیلم می‌توانستید در ماه ببینید؛ فقط مسئله این بود که هر تعداد که به صورت اشتراک دریافت می‌کردید باید می‌دیدید و پس می‌فرستادید (هزینه پست با کمپانی بود) تا سری بعدی را دریافت کنید. از موفق‌ترین کمپانی‌های این عرصه در کانادا zip.ca بود. همان زمان که امثال من فکر می‌کردیم آن فروشگاه‌های عرضه مستقیم چقدر رونق دارند در واقع آنها با مشکلات عظیمی دست و پنجه نرم می‌کردند و جای خود را به شرکت‌هایی چون zip.ca می‌دادند که در تمام طول سال، در گرما و سرما، با یک قیمت ثابت به شما دسترسی فوق‌العاده بی‌نظیری از فیلم و سریال می‌دادند. فقط کافی بود یک بار سری به آرشیو چند هزار فیلمی آنها بزنید تا احساس کنید آن فروشگاه‌های عظیم خیابان یانگ چقدر محدود و کم‌ظرفیت هستند. فقط zip.ca، ۸۲ هزار عنوان فیلم در دیتابیس خود داشت.

از حدود ۵ سال پیش کوچک شدن آن گروه اول یعنی شرکت‌های فروشنده و کرایه‌دهنده نسخه سخت فیلم و موسیقی آن چنان شدت گرفت که دیگر نمی‌شد آن را مخفی کرد و بعد هم یکی بعد از دیگری اعلام ورشکستگی کردند به‌طوری‌که امروزه دیگر هیچ نشانی از آن شرکت‌های کرایه‌دهنده فیلم نیست مگر باکس‌های کوچک داخل فروشگاه‌ها که به‌صورت اتوماتیک کار می‌کنند و فقط تعداد محدودی از عناوین روز یا آثار پرمخاطب را عرضه می‌کنند. رسانه‌های تورنتویی برای بسته شدن فروشگاه محبوب و عظیم SAM (که زمانی بزرگترین شرکت ضبط موسیقی کانادا بود) سوگواری فراوانی کردند اما واقعیت این بود که دوران عرضه محصولات روی دیسک سخت به پایان رسیده بود.

اما ستاره اقبال شرکت‌های عرضه‌کننده پستی هم بعد از اوجی که در دهه گذشته داشت به همان دلیل پایان دوران دیسک سخت، رو به افول رفته و به عنوان مثال همین اگست ۲۰۱۴، zip.ca اعلام کرد دیسک‌هایش را جمع می‌کند و دیگر به این کسب و کار ادامه نمی‌دهد. زمانی‌که شما می‌توانید از طریق Netflix با پرداخت همان میزان آبونمان، به هزاران عنوان فیلم و سریال دسترسی داشته باشید که مستقیما از طریق اینترنت به خانه شما می‌آید چرا باید زحمت دریافت و ارسال فیلم از پست را بکشید با این احتمال که شاید دیسک آسیب دیده باشد و درست کار نکند و …می‌توان گفت آخرین مجموعه از این گروه که کیوسک‌های عرضه‌کننده دیسک سخت هستند (بزرگ‌ترین‌شان Redbox در امریکا و کانادا) حداکثر تا ۵ سال دیگر ادامه حیات دهند.

شما فقط در همین یک دهه می‌توانید در همین عرصه‌ی تولید و توزیع محصولات سرگرم‌کننده روی دیسک‌های سخت یک انقلاب اساسی را ببینید. انقلابی که بازیگر اصلی آن اینترنت بوده است. نتیجه این انقلاب حذف هزاران شغل در کارخانه‌های تولید این دیسک‌ها، شرکت‌های بازاریابی و توزیع، کارکنان فروشگاه‌ها و…است. در عرصه موسیقی که حتی این تغییرات به مراتب عظیم‌تر بوده چون چیزی به نام «آلبوم موسیقی» که برای دهه‌ها عنصر اصلی عرضه شده در موسیقی است (در صفحات، کاست‌ها، سی‌دی‌ها و…) به مرور در حال اضمحلال است. حالا خوانندگان آثار می‌توانند با تولید هر قطعه موسیقی، بلافاصله و مستقیما آن را به صورت منفرد روی فروشگاه‌های آنلاین عرضه کنند و از منافع مادی آن برخوردار شوند و دیگر نیازی به صبر و تحمل برای تولید حداقل ۶-۷ ترانه نیست. به این معنا یک بیزینس کاملا قدیمی و استخواندار به نام شرکت‌های پخش با همه دفتر و دستک و نیروهای فعال در آن به مرور در حال محو شدن از عرصه بازار به صورت تمام و کمال است.

به این فکر کنید که چه تعداد کارمند ثابت در بخش‌های میانی‌تر و راس این تشکیلات برای سال‌ها فعال بوده‌اند و حالا با پدیده تعطیلی‌های پی در پی در کل این صنعت روبرو هستند به این معنا که نه تنها در محل کار فعلی به آنها نیازی نیست، بلکه شرکت یا کمپانی دیگری هم موجود نیست که آنها را بخواهد. آنها وارد خلایی شده‌اند که تکنولوژی‌های نوین در بازار کار پدید آورده‌اند و کماکان در حال انجام آن هستند. آنها فقط شغل job خود را از دست نداده‌اند بلکه رشته شغلی career خود را نابود شده می‌یابند.

اما آیا این پایان قصه است؟ مگر همین تکنولوژی‌های جدید هزاران شغل جدید هم خلق نکرده‌اند؟ آیا معنای ایجاد هزاران شغل جدید این است که آن افراد بیکارشده می‌توانند به سرعت جذب این بازارها و مشاغل جدید شوند؟

معمولا این مشکلات و دردسرها برای مهاجران به‌ویژه آنهایی که از کشورهایی نظیر ایران می‌آیند بیشتر است چون گسستگی میان بازار کار و تولید در ایران با جهان، درک و انطباق با تغییرات سریع بازارهای جهان را زمان‌بر کرده است. به عنوان نمونه برای من جالب است که در ایران هنوز دارند فیلم‌های سینمایی را روی «سی‌دی» چاپ و منتشر می‌کنند! پدیده‌ای که به سختی می‌توان باور کرد از روز اول در امریکای شمالی اتفاق افتاده باشد!

برای اینکه تصویر روشن‌تری در این ارتباط درباره شغل و کریر خود به دست آوریم بهتر است در جستجوی پاسخ به پرسش‌هایی نظیر آنچه اینجا آمده باشیم:

اول، وضعیت رشته شغلی من در امریکای شمالی الان به چه شکل است؟ آیا در معرض تغییرات طوفانی و جدید است؟ این تغییرات طوفانی را به پایان برده است؟ آیا این تغییرات تاثیرات زیادی رویش نداشته است؟

دوم، تکنولوژی‌های جدید به ویژه، ۱- اینترنت و امکانات فزاینده روی آن، ۲- از جمله ابزارهای Web 2.0 و گسترش سوشال نت‌ورکینگ، ۳- اتوماسیون و فرایند حضور ماشین‌آلات هوشمند در رشته‌های شغلی مرتبط و ۴- ۳D Printing چه تغییرات احتمالی در حوزه کاری من در یک تا سه دهه آینده (که من در این بازار کار فعالیت می‌کنم) ایجاد می‌کند؟ آیا در این باره پژوهشی انجام شده است؟ آیا ترندهای این بازار مشخص شده‌اند؟

سوم، در نتیجه این تغییرات (به‌وجود آمده و پیش‌بینی‌شده) در فیلد کاری من، چه مهارت‌های جدیدی مورد نیاز است و یا احتمالا تقاضا برای آنها تشدید خواهد شد؟ وضعیت من در این باره چگونه است؟ آشنایی و فراگیری این مهارت‌ها به چه میزان زمان، هزینه و انرژی نیاز دارد؟

چهارم، با توجه به سه بند قبلی آیا بهتر است که من در همین فیلد کاری خودم به تقویت مهارت‌ها وزمینه‌های مورد نیاز بپردازم و یا اصولا به تغییر فیلد کاری فکر کنم؟ اگر این دومی پاسخ من است، کدام فیلد کاری؟ چقدر هزینه و زمان و انرژی لازم است؟ در این دوره انتقالی من از کجا باید ارتزاق کنم؟

پنجم، و مهم‌ترین پرسش این است که پاسخ به این سوالات را باید از کجا بیابم؟

در این باره گفته‌ایم و در آینده هم بیشتر خواهیم گفت.

 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar