در پست مرتبط قبلی، در پاسخ به دوستی که از «کارهای مفید در یک اقامت خیلی کوتاه در کانادا با نیت بازگشت مجدد در یک فرصت مساعدتر» پرسیده بودند به بخشی از کارهای ضروری اشاره کردیم. در این پست بیشتر به معرفی برخی فعالیتهای مفید میپردازیم.
در مورد انتخابهای ممکن قبلاً توضیح دادیم که سلیقه و دیدگاه افراد بسیار متفاوت است و هر کس ممکن است به دستهای از کارها بیشتر توجه نشان دهد. نباید از یاد ببریم که شما در این فاصله یکی- دو ماهه بیشتر یک توریست هستید. پس هیچ یک از تجربیات و دادههای این دوران را مطلق فرض نکنید و فکر نکنید که بر اساس آنها میتوانید تصمیمات بزرگ بگیرید. شما تنها فرصت دارید که کمی زندگی در کانادا را لمس کنید. فقط همین.
شخصاً توصیه میکنم که در زمان حضور چند هفتهای در کانادا سعی کنید با محیط شهری که ساکن آن هستید بیشتر آشنا شوید. ببینید سیستم خیابانکشی، شبکه حمل و نقل عمومی و منطقهای که به آن داونتاون شهر میگویند چطور جایی است. ببینید آیا از محیطهای شهری کانادا خوشتان میآید. سیستم خیابانکشی تورنتو با مونترال بسیار متفاوت است و تفاوت زیادی با ایران دارد. خود فضای شهری که بعداً میخواهید در آن زندگی کنید اهمیت زیادی دارد. یاد بگیرید که مهمترین مناطق و خیابانهای شهر کدامها هستند؟ چرا مهم هستند؟ آیا این اهمیت بعداً به کار شما میآید (مثلاً به دلیل اسکان، یا علاقه به ادامه تحصیل یا کار در یک فیلد خاص)؟
اگر به ادامه تحصیل علاقه دارید، سری به یکی-دو کالج و دانشگاه شهر بزنید. با فضای آنها و امکاناتی که دارند، طیف افرادی که در آن درس میخوانند، فرم پوشش و رفتارهای آنها آشنا شوید. ترجیحاً سعی کنید به دپارتمانی که احتمال ادامه تحصیل در آن را میدهید سرکی بکشید. کاتالوگها یا بروشورهای مختلف مربوط به دورهها و برنامههای تحصیلی پاره-وقت یا تمام-وقت و سایر برنامههای تکمیلی و امکانات تحصیلی و تفریحی را بردارید. معمولاً خیلی از آنها به صورت آن-لاین هم در دسترس هستند اما تورق مکتوبات چیز دیگری است. همین موارد میتواند اطلاع جامعی به شما درباره احتمالات ممکن درباره آینده تحصیلی به شما بدهد. حتی میتوانید با مشاور تحصیلی گروه ملاقات کنید و وضعیت تحصیلی خود را برای وی تشریح کرده و از او برای ادامه تحصیل مشورت بخواهید. همه اینها رایگان است. در آینده به طور مستقل به همه اینها خواهیم پرداخت.
به انواع مختلف فروشگاهها سرک بکشید (بدون آنکه خرید بیفایده و غیر ضروری انجام دهید) و با زندگی روزانه یک شهروند کانادا بیشتر آشنا شوید. فروشگاههای بزرگ و زنجیره ای طیف بسیار گستردهای در کانادا دارند و آشنا شدن با حوزههای تخصصی هر یک و محاسن و معایب هر یک زمان زیادی میبرد. شما با آشنایی با مشهورترین آنها میتوانید ضمن تامین برخی از نیازهای موقت خود، با این سیستم گسترده فروشگاهی که معادلی در ایران ندارد بیشتر آشنا شوید.
به کتابخانههای عمومی مراجعه کنید و با گستره خدماتی که ارائه میدهند آشنا شوید. شما در همین فاصله کوتاه هم میتوانید نیازهای بسیاری چون فیلمها، کتب راهنمای مسافرت به شهرها و نظایر اینها را از کتابخانه دریافت کنید و از خدمات اینترنت پرسرعت آنها برای انجام امور روزانه خود بهره ببرید. اگر در ایران اینترنت پرسرعت نداشتهاید، اولین برخورد شما با این پدیده میتواند خیلی جذاب باشد.
حتماً به فرنچایزها و مراکز تغذیه ارزانتر نظیر کافیشاپهایی چون تیمهورتونز Tim Hortons و فست فودهایی مثل سابوی Subway کیافسی KFC و سوییسشله Swiss Chalet بروید و طعم اغذیه آنها را بچشید. فکر نکنید که همه عالم فقط مکدونالد است! البته رستورانهای خیلی متنوعی در شهرهای کانادا وجود دارند که برخی هم خیلی گرانقیمت هستند اما منظور من سیستم خدماتدهی این مراکز است. ببینید که نوع رابطه فروشندهها با مشتریان چگونه است.
سعی کنید از لحظه لحظه حضور خود برای آموختن، بدون اینکه در این کار به خودتان فشار وارد کنید بهره ببرید. مثلاً همین نکته که کارتهای بانکی چگونه عمل میکنند. چگونه باید اطلاعات را به دستگاه کارتخوان داد؟ تفاوت دبیتکارت با کارت اعتباری چیست؟ در مراکزی که دستگاههای self-checkout وجود دارد چگونه باید عمل کرد؟ و نظایر اینها.
اگر فرصت و علاقه دارید به محیطهای تفریحی چون باغوحش یا موزههای مطرح یا نقاط دیدنی شهر بروید. اگر در تورنتو بودید، برج مخابراتی آن را که تا چند ماه پیش بلندترین ارتفاع دست ساخته بشر بود را فراموش نکنید. دیدار از آبشار نایاگرا (یا بنا به تلفظ ایرانیاش، نیاگارا) هم که در فاصله حدود ۹۰ دقیقهای تورنتو و در مرز بین کانادا و آمریکاست و خودش به تنهایی حداقل، یک روز کامل برنامه است را فراموش نکنید. برای صرفهجویی در هزینهها راههایی هست که در آینده به آنها اشاره میکنیم. این گونه مراکز تصویر نسبتاً روشنتری از شهر به شما میدهد. ضمن اینکه شما به عنوان یک توریست باید تا حدی هم شبیه توریست عمل کنید! لطفاً تماشای یک فیلم روز را خصوصاً بر روی پرده عظیم آیمکس از دست ندهید.
اگر تمایل دارید که قفلهای جیب را کلید بیاندازید، به شهرهای نزدیک دیگر هم سری بزنید. اگر گواهینامه معتبر و کارت اعتباری داشته باشید، میتوانید ماشین اجاره کنید. استفاده از این امکان هم بد نیست؛ ببینید چگونه میشود آخرین مدل یک ماشین محبوب را با رقمی که باورتان نمیشود برای ۲-۳ روز کرایه کرد و هر چه بیشتر، ارزانتر؛ هم جنبه تفریحی دارد و هم آشنا شدن با بخشی دیگر از امکانات موجود.
اگر بخواهید و برایتان از نظر مالی صرف کند حتی میتوانید در این مدت به شهرهای مهم دورتر کانادا هم بروید. من شخصاً این کار را برای کسانیکه میخواهند واقعاً ساکن کانادا شوند توصیه نمیکنم چون هم فرصت دیدارهای جذابتر بعدی را از خود میگیرند و هم متاسفانه غرور کاذبی درباره آشنا شدن با کانادا به آنها دست میدهد! برای یک ماه، همین آشنایی با شهر اصلی و احیاناً نقاط دیدنی اطرافش کفایت میکند.
و یک درخواست، اگر کمتر از ۲-۳ ماه در کانادا بودهاید، حتی اگر در این فاصله چند شهر مهم کانادا را هم دیدهاید، لطفاً در تهران و در محافل دوستانه طوری سخن نگویید که انگار کانادا را مثل کف دستتان میشناسید (معنای این ادعا این است که شما دارای کف دست بسیار بسیار بزرگی هستید!) افراد عاقل و منصفی که سالهاست در این کشور زندگی میکنند این ادعا را حتی در مورد یک شهر مثل تورنتو بیان نمیکنند. آشنایی با تمامی زوایای زندگی در یک کشور جدید اعم از مباحث اجتماعی، آموزشی، فرهنگی و سیاسی، آنهم در یک قاره دیگر با فرهنگ و زبانی بسیار متفاوت با ایران به زمانی بسیار، بسیار طولانی تر از یک ماه نیازمند است. تکرار زیاد اینکه فلان شهر را خوب شناختهاید در شما یک احساس کاذب پدید میآورد و این در آینده، تصمیمات شما را فاقد پشتوانههای قوی میسازد. هر زمان که رخت توریستی را از تن به در آوردید و جامه اقامت را به تن کردید دوران آشنایی واقعی شما با مکان جدید آغاز میشود. دورانی که چون یک زایمان طبیعی میتواند توام با درد و فغان اما جذاب، شیرین و فراموشناشدنی باشد. در این میان، اطلاعات قبلی شما میتواند تنها اندکی این آشنایی واقعی را تسریع کند اما نمیتواند جایگزین آن شود.
ایام خوبی در کانادا داشته باشید.
ثبت دیدگاه