تغییر زمینه کاری و مشاغل برای بقا  بخش اول: طرح موضوع و اهمیت بحث
07 اکتبر 2015 - 1:25
بازدید 690
13

  مجید بسطامی    یکی از مخاطبان سایت با اشاره به وضعیت پرونده مهاجرتی خود پرسش‌هایی را مطرح کرده‌اند که به دلیل اهمیت آنها و خصوصا ارتباط آنها با دو حوزه مهم مباحث مرتبط با بازار کار کانادا یعنی تغییر فیلد کاری Career Transition و مشاغل برای بقا (یا به زبان ساده، شغلی برای گذران […]

ارسال توسط :
پ
پ

 

مجید بسطامی 
 

یکی از مخاطبان سایت با اشاره به وضعیت پرونده مهاجرتی خود پرسش‌هایی را مطرح کرده‌اند که به دلیل اهمیت آنها و خصوصا ارتباط آنها با دو حوزه مهم مباحث مرتبط با بازار کار کانادا یعنی تغییر فیلد کاری Career Transition و مشاغل برای بقا (یا به زبان ساده، شغلی برای گذران زندگی) Survival Jobs در قالب تعدادی پست مرتبط به آنها می‌پردازیم.  
 

البته پیشتر در برخی مقالات سایت به اختصار به برخی از این بحث‌ها اشاره کرده‌ایم و همچنین در کارگاه کاریابی که در سال ۱۳۸۸ در تهران برگزار شد، هر دو بحث پوشش داده شدند اما در اینجا ابعاد دیگری از بحث به تفصیل مورد بررسی قرار می‌گیرند و خصوصاً به دلایل اهمیت این دو سرفصل پرداخته خواهد شد. 
 

در ابتدا پرسش‌های این مخاطب را که می‌تواند پرسش‌های بسیاری از شما باشد طرح کرده و در ادامه در قالب بیان نکته‌هایی به پاسخ تلویحی و البته تشریحی آنها می‌پردازیم. در پست آخر نیز یک بار دیگر پاسخ‌های کوتاهی به این پرسش‌ها خواهیم داد. پاسخ‌هایی که در فقدان آن پس‌زمینه تشریحی، چندان روشن و کاربردی نخواهند بود لذا به همه دوستانی که در انتظار دریافت ویزای کانادا هستند و همچنین اعضا خانواده آنها توصیه می‌کنیم این پست‌ها را با دقت و حوصله بیشتری مطالعه نمایند. 
 

ایشان در ایمیل خود بیان داشته‌اند: «من از طریق ویزای skill worker  اقدام کرده‌ام ولی شنیده‌‌ام کار پیدا کردن در زمینه کامپیوتر و تدریس آن سخت است و چون مبلغ خیلی زیادی هم نمی‌توانم با خود همراه بیاورم تا جایی که می‌شود باید سعی کنم کاری پیدا کنم. لذا می‌خواستم دوره‌هایی نظیر دوره‌های هنری-فنی و یا غیره یاد بگیرم که بازار کار و درآمد خوبی داشته باشند تا کمتر ریال خرج کنم.» 
 

ایشان سپس پرسش‌های زیر را مطرح کرده‌اند:

  • به عنوان زن، چه مشاغلی یاد بگیرم که سریعا جذب بازار کار شوم؟ مثلا آرایشگری، کار ناخن، کافی‌شاپ، شیرینی‌پزی، موارد هنری دیگر؟
  • همسرم چه مشاغلی بیاموزد؟
  • مهارت‌ها را از طریق سازمان فنی-حرفه‌ای آموزش ببینیم یا صرفا تخصص پیدا کردن کافی است؟
  • برای راه‌اندازی یک کافی‌شاپ کوچک در آنجا چقدر سرمایه لازم است و دولت چقدر وام می‌دهد و چند مدت پس از ورود به کانادا؟
  • وضعیت کار در تورنتو بهتر است یا ونکوور؟

 
 

واقعیت این است که اکثر این پرسش‌ها پاسخ‌های سرراست ندارند بدین معنا که بسته به شرایط شغلی و تحصیلی، تجارب پیشینی، سن، شرایط مالی و روحیات شخصی هر کس، یک جور می‌شود به موضوع نگاه و سپس راهنمایی کرد. در واقع، یکی از وظایف یک مشاور شغلی اگر واقعاً تخصص، تبحر و تجربه لازم را داشته باشد، راهنمایی افراد بر اساس همین پارامترهای مختلف است. لذا در اینجا تلاش می‌شود که با تفصیل به تحلیل موضوع بپردازیم و از مجموعه بحث‌ها به همه این پرسش‌ها تا حد امکان پاسخ‌هایی روشن و کاربردی بدهیم که مورد استفاده طیف گسترده‌تری از افراد قرار بگیرد. 
 

نکته اول: موضوع را جدی بگیریم

قبل از هر چیز باید بر این نکته خیلی مهم تاکید کنیم که «این پرسش‌ها پرسش‌های مهمی هستند.» بسیاری از مهاجرین که فقط بر روی مرحله دریافت ویزا متمرکز هستند کمتر به این گونه پرسش‌ها می‌اندیشند یا آنها را جدی نمی‌گیرند و یا برای فرار از از پاسخ‌گویی، زمان حال را برای پرداختن به آنها زود می‌پندارند و تاریخ پاسخ‌گویی جدی و محققانه را مرتباً به آینده‌ای حواله می‌دهند که معمولاً تا زمان سوار شدن به هواپیما فرا نمی‌رسد. در حالیکه ما از طریق مقالات این سایت یا مباحثی که در کارگاه‌های آموزشی، پیشتر مطرح کرده‌ایم و بعد از این هم اگر امکانش فراهم شود خواهیم گفت، موکداً تکرار کرده‌ایم که زمان پرداختن به این پرسش‌ها همین امروز است. یعنی زمانی که

  • شما هنوز در ایران هستید،
  • درآمد نسبتاً ثابتی دارید و لازم نیست برای بسیاری از آموزش‌ها از اندوخته خود خرج کنید،
  • اعضا خانواده شما یا همسرتان می‌توانند در نگهداری فرزندان به شما کمک کنند،
  • آموزش‌ها و آمادگی‌ها به زبان فارسی است و لذا فراگیری آن برای شما ساده‌تر است،
  • هزینه‌های آموزشی به مراتب کمتر است،
  • شما با درد غربت و ده‌ها مشکل ریز و درشت مرسوم در ایام آغازین مهاجرت درگیر نیستید و…

 
 

در واقع، مشکلاتی که در ایران با آنها درگیر هستید به دلیل سابقه طولانی آشنایی و عادت به آنها، موانع جدی در پیش روی شما نیستند. برخلاف مشکلات در محیط جدید که چه بسا هزاران بار کوچکتر از مشکلات در ایران باشند اما به دلیل جدید  و ناشناس بودن آزاردهنده‌تر می‌نمایند. پس نظیر این دوست دقیق، به این موارد توجه کنید و تلاش کنید پاسخ‌های روشن برای آنها بیابید. هر سرمایه‌گذاری واقعی امروز شما بر روی انواع مهارت‌های مرتبط با بازار کار کانادا، در آینده چندین برابر به شما بهره خواهد داد. 
 

نکته دوم: همیشه در «شنیده‌ها» به دیده تردید بنگرید

این دوست ما گفته‌اند: «شنیده‌ام که بازار کار کامپیوتر خوب نیست…»؛ از ایشان می‌پرسم از کدام منبع موثق شنیده‌اید؟ آیا این فرد داشته شنیده‌های کس دیگری را تکرار می‌کرده یا واقعا خودش درگیر در ماجرا بوده؟ اگر خودش درگیر بوده چه وضعیتی دارد؟ آیا یک متخصص در فیلد مربوطه است یا فردی متوسط و حتی تازه‌کار؟ در باره این شغل در کل بازار کانادا اظهارنظر کرده یا در یک کامیونیتی کوچک (مثلا جامعه ایرانیان تورنتو)؟ اصلا بازار کار کامپیوتر یعنی چه؟ سخت‌افزار؟ نرم‌افزار؟ فروش؟ تعمیر؟ کار با شبکه؟ طراحی صفحات وب؟ طراحی بازی‌های کامپیوتری؟ کار با دیتابیس‌ها؟ کمپانی‌های کوچک یا متوسط یا بزرگ؟ فارغ‌التحصیلان تازه‌کار یا افراد سابقه‌دار؟ همه شهرها یا برخی شهرها؟… آیا در همه این موارد اوضاع کاری خراب است یا استثنائاتی وجود دارد؟  
 

در اینجا نمی‌خواهیم وارد جزییات مربوط به بازار کار کامپیوتر در کانادا شویم اما به تجربه ثابت شده که در بسیاری از موارد، اطلاعات متکی بر شنیده‌ها چندان دقیق و قابل اعتماد نیست. نه اینکه افرادی بخواهند عمداً به ما سخن نادرست بگویند بلکه مشکل اینجاست که یا خیلی‌ها در حال نقل شنیده‌ها یا برداشت‌های خود از (تجربه) دیگران هستند و یا در حال تعمیم دادن تجربه فردی خود به موقعیت‌هایی که لزوماً تعمیم‌پذیر نیستند.  
 

در همین ایام حاضر که به هر حال فعالان در حوزه کامپیوتر یا آی.‌تی عموماً در برخی زمینه‌ها دوران چندان خوبی ندارند در برخی زمینه‌های مرتبط دیگر، بازار خیلی پررونق است. همین چند هفته پیش گزارشی از برنامه‌نویس‌های افزونه‌های نرم‌افزاری apps سیستم‌های تلفن همراه منتشر شد که نشان می‌داد به رغم رکود سال گذشته، چگونه اکثر آنها که عمدتاً به صورت خویش‌فرما اشتغال دارند، شرایط بسیار ایده‌آل شغلی را تجربه کرده‌اند. همین قصه در ابعاد گسترده‌تری برای شاغلین در حوزه‌های مختلف طراحی بازی‌های کامپیوتری صادق بوده است. می‌توان موارد متعدد دیگری از نقض گفته دوست‌مان را مصداق آورد.  
 

ضمن آنکه همانطور که پیشتر به کرات گفته‌ایم اصولا مشاغل این حوزه به دلیل ماهیت خاص خود از نوسانات بازار تاثیر خیلی زیادی می‌گیرند. معمولا با شروع دوران رکود، قبل از همه مشاغل و شاید بیش از همه آنها، مشاغل این حوزه آسیب می‌بینند و پس از آن هم با آغاز دوران رونق از اولین مشاغل هستند که درها به روی‌شان باز می‌شود. شاهد بوده‌ایم که افرادی در این حوزه، در فاصله ۶-۷ سال چندین نوبت از کار بیکار و دوباره به کار بازگشته‌اند و البته کسانی را هم دیده‌ایم که بیش از ۱۰ سال است بدون توقف ادامه داده‌اند.  
 

اتفاقا این جابجایی‌ها و نوسانات زیاد بازار کار به همان نسبت که برای افرادی که به ثبات و رکود در یک محیط علاقه و عادت دارند، آزاردهنده است، می‌تواند برای جویندگان کار و خصوصا تازه‌واردان نویدبخش کاریابی سریع‌تر نسبت به سایر مشاغل باشد چرا که شدت نوسانات به معنای باز شدن مداوم فرصت‌های جدید است.  
 

به هر حال اگر رفتار بازار در این نوبت نیز چون گذشته باشد با رونق گرفتن مجدد بازار، بعید نیست که زمانی که این دوست ما پا به کانادا می‌گذارند، شرایط بازار در حالت عادی و حتی انبساطی قرار گرفته باشد و ایشان بتواند بر اساس میزان توانایی‌ها و مهارت‌های حرفه‌ای، به راحتی کاری مرتبط با تجارب گذشته خود بیابند. البته یک شرط مهم در اینجا این است که با رصد کردن آخرین تغییرات و نیازهای بازار، خیلی آماده و متناسب شرایط بازار کانادا به این کشور پا بگذارند. صرف‌نظر از همه این مباحث، آنچه که به عنوان یک نکته کلیدی باید به خاطر سپرد این است که قبل از هرگونه تصمیم‌گیری بر اساس اطلاعات کسب شده، از خود بپرسید: «اطلاعات من چقدر دقیق است؟» 
 

در پست بعدی به نکات اصلی دو موضوع مورد بحث خواهیم پرداخت. 
 

توجه: این مطلب برای اولین بار در همین وب سایت در تاریخ ۴ جون ۲۰۱۰ منتشر شده است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar