در بخش اول این مقاله تحلیلی به معرفی مقطع دکترای تخصصی در جهان و انتقادات مربوط به و در بخش دوم، بهصورت ویژه به وضعیت این مقطع در امریکای شمالی پرداخته شد. اینک در آخرین قسمت به شرایط مالی و شغلی و جمعبندی مباحث پرداخته میشود.
شرایط مالی و شغلی دانشجویان دکتری در کانادا
به گزارش سایت آمار کانادا، اکثریت دانشجویان مقاطع دکتری در کانادا از طریق دانشگاه یا موسسه محل تحصیل خود تامین بودجه مینمایند. حدود ۶۵% از دانشجویان این مقاطع کمکهزینه تحصیلی و یا دانشجویی دریافت مینمایند، ۶۳% حقوق به عنوان کمک مدرس و ۳۲% حقوق به عنوان کمک محقق دریافت مینمایند. کمکهزینههای تحصیلی و دانشجویی از طریق انجمنهای پژوهش ملی کانادا (NRC)، دولتهای استانی و یا سایر منابع ارائه میگردد. ۲۵-۴۰% از دانشجویان نیز از طریق وام، پسانداز، کمکهای خانواده و یا درآمد از طریق شغلهای جانبی هزینه تحصیل خود را فراهم میکنند.
با توجه به منابع مالی که در اختیار دانشجویان مقطع دکتری قرار میگیرد، فارغالتحصیلان این مقطع به مراتب کمتر از سایر دانشجویان مقروض میباشند و در زمینههای علوم فیزیک و مهندسی تقریبا ۷۰% از آنها بدون هیچ قرضی تحصیلات خود را به پایان میرسانند.
آمار همچنین نشان میدهد که ۷۳% از فارغالتحصیلان مقطع دکتری در کانادا، در زمان پایان تحصیل دارای برنامههای مشخص شدهای برای آینده کاری خود هستند. در بین ۲۷% باقیمانده، ۱۸% در حال جستجو برای یافتن شغل هستند، ۷% در حال مذاکره با یک شرکت و یا موسسه و حدود ۱% هیچگونه برنامهای برای کار یا ادامه تحصیل ندارند.
در این آمار آمده است که، از بین دانشجویانی که دارای برنامههای مشخص برای آینده شغلی خود بودهاند، ۳۸% مشاغل مرتبط با پژوهش و توسعه را برای خود در نظر گرفتهاند و یک سوم از آنها در زمینه آموزشی مشغول به کار خواهند شد. همچنین بیش از ۲۲% برنامهای برای استخدام در سرویسهای حرفهای داشتهاند.
بیش از ۶۴% از فارغالتحصیلان با برنامهای مشخص برای اشتغال، انتظار داشتهاند که دستمزد یا حقوقی ۵۵۰۰۰ $ و یا بیشتر داشته باشند. اختلاف زیادی در انتظار کسب درآمد بین افراد با زمینههای تحصیلی متفاوت وجود داشته. برای نمونه اکثر کسانی که انتظار درآمدی بالای ۵۵۰۰۰$ داشتهاند در زمینههایی مانند آموزش، زمینههای حرفهای و یا مهندسی تحصیل کرده بودند و افرادی که در علوم انسانی تحصیل کرده بودند انتظار دستمزدی به مراتب پایینتر را داشتهاند. در نمودار زیر توزیع حد انتظار درآمد فارغالتحصیلان دکتری با برنامه اشتغال مشخص نسبت به زمینه تحصیلی آنها نمایش داده شده است.
تقریبا سهچهارم از کل فارغالتحصیلان که به دنبال تحصیلات بیشتر میروند، دورههای فوق دکتری را انجام میدهند. طبق آمار بیش از ۹۲% از فارغالتحصیلان در زمینه علوم انسانی دوره فوق دکتری را سپری کردهاند. فارغالتحصیلانی که مایل به ادامه تحصیل بودهاند، بیشتر به حضور در محیط دانشگاهی تمایل داشتهاند به نحوی که ۸۶% از آنها برای ادامه تحصیل در یک موسسه آموزشی برنامهریزی داشتهاند.
ترک خاک کانادا پس از پایان دکتری برای یافتن آینده شغلی بهتر یکی دیگر از موضوعاتی است که در بین متولدین کانادا گزینه با بخت بیشتر است. شاید این موضوع را بتوان از این زاویه نگاه کرد که مهاجرانی که به کانادا آمدهاند و حداقل یکبار سختیها و موانع همسو شدن و یکسان شدن با محیط و جامعه را کم و بیش پشت سر گذاشتهاند، پس از پایان تحصیل به دنبال زندگی کمهیاهوتری هستند. همانطور که در نمودار بعدی نشان داده شده، زمینه تحصیل نیز در این امر دخیل است. زمینههایی که بازار کار مناسبتری در کانادا دارند، فارغالتحصیلان دکترای بیشتری را برای ماندن مجاب میکنند.
جابهجاییهای بینالمللی فارغالتحصیلان مقطع دکتری به خاطر طبیعت بینالمللی بودن پژوهشهای علمی بسیار اهمیت دارد. بر اساس آمار سال ۲۰۰۵، حدود ۲۳% از فارغالتحصیلان مقطع دکتری در کانادا، زندگی خارج از کانادا را در برنامه خود قرار دادهاند. از دیگر نکات جالب توجه تمایل به ادامه تحصیل در بین کسانی است که قصد ماندن در خاک کانادا را دارند. گزارشها نشان میدهد که ۴۶% از کسانی که پس از اخذ مدرک دکتری در کانادا میمانند، به ادامه تحصیل خواهند پرداخت. همچنین تمایل به ترک کانادا در بین مردها بیش از زنان به چشم میخورد. شایان ذکر است که این آمارها به میزان دانشجویان بینالمللی و خارجی در مقطع دکتری در هر سال نیز بستگی فراوانی دارد.
ارزیابی و سنجش
همانطور که در بخشهای نخستین اشاره نمودم قضاوت درباره این آمار را بر عهده خواننده میگذارم ولی به عنوان گردآورنده این مطالب، اولین نتیجهگیری شخصی که از این آمارها میتوانم بیان کنم، وضعیت قابل قبول کانادا به عنوان کشوری برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری، چه از لحاظ امکانات و رفاه نسبی، مخارج و درآمد در حین تحصیل و چه بخت یافتن کار و یا ادامه اقامت پس از پایان تحصیلات است. این در حالی است که اگر پای درد دل دانشجویان ایرانی که در کانادا مشغول به تحصیل در مقطع دکتری هستند بنشینیم، درصد قابل توجهی از آنها ابراز ناخشنودی و یا برخی مواقع نارضایتی از تصمیمی که گرفتهاند مینمایند. این ناخشنودی در بین دانشجویانی که در سال اول تحصیل هستند کمتر و با گذشت زمان و در سالهای بعدی بیشتر میشود. گرچه بررسی دقیق این مساله نیاز به مطالعات جامعتر و با کارشناسی بیشتر دارد، ولی در نگاه اول میتوان شاخصترین دلایل این مشکل را فهمید.
تعدادی از دانشجویان بینالمللی ایرانی هدف اصلی بهجز ادامه تحصیل داشتهاند ولی دریافت پذیرش را راحتترین و سریعترین راه برای اخذ ویزا یافتهاند و پس از ورود به خاک کانادا ادامه تحصیل را راهی برای دریافت اقامت دائم، پس انگیزه لازم برای ادامه تحصیل را ندارند. درصدی از آنها با توجه به طرز فکر و فرهنگ مدرکپرستی داخل ایران، ادامه تحصیل در مقطع دکتری را بالاترین هدف زندگی خود قرار داده بودند و پس از اینکه در محیط جدید قرار میگیرند و درمییابند در این جامعه دیگر از آن افکار پوسیده و مدرکپرستی و القاب گاه کاذب «استاد» و «دکتر» و «مهندس» خبری نیست و حتی دانشجویان استادان خود را با نام کوچک صدا میزنند یا خارج از محل کار هیچ کس از لقب یا مدرک تحصیلی خود استفادهای نمیکند، احساس پوچی به سراغشان میآید که هیهات از والاترین هدف زندگی من! گرچه این تحولات خود نگرش جدیدی در انسان ایجاد خواهد کرد که میتواند برای جامعه ایرانی مفید باشد و چه بسا کسی که دیدگاهی متفاوت از تحصیلات داشته و حال با دیدگاه جدید به حصول علم ادامه دهد، پیشرفتهایی به مراتب بیشتر را شاهد خواهد بود.
اما عدهای دیگر هم از شایعات و سخنان اطرافیان درباره بازار کار نامناسب برای فارغالتحصیلان دکتری سرخورده میشوند و افسوس میخورند از عمری که در راه تحصیل علم گذراندهاند! البته در این بین افرادی هستند که پس از کسب اقامت دائم از کانادا و ورود به خاک این کشور به علت نداشتن سابقه کاری قابل قبول شرکتهای کانادایی به ناچار به دانشگاهها برمیگردند. شاید این افراد در بدو ورود اجباری خود به دانشگاه انگیزههای کمتری داشته باشند اما سیستمهای متفاوت آموزشی میتواند انگیزه آنها را افزایش دهد.
بیان این مطالب اخیر به منزله بیاحترامی و یا تحقیر هموطنان نیست و نگارش این مقاله در اساس به منظور ایجاد دیدگاهی متفاوت در بین افرادی است که تصمیم به شروع دوره دکتری گرفتهاند و یا مشغول به تحصیل در این مقطع در کشور کانادا هستند. آمارها و گزارشات ارائه شده نه تنها میتواند نقشه راهی باشد برای افراد تازهوارد و یا متقاضیانی که در ایران هستند، بلکه امید است در ذهن دانشجویان این اصل قوت بگیرد که آینده شغلی و تحصیلی خود را بر اساس شایعات و یا سخنان غیر کارشناسی افراد بنا ننمایید چرا که همیشه امکان دستیابی به آمار و اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیری برای آینده وجود دارد کما اینکه از قشر تحصیلکرده بیش از سایر اقشار جامعه انتظار میرود.
اگر قصد دارید که آینده شغلی شما تضمین شده باشد درباره زمینهها و مقاطع تحصیلی بیشتر کنکاش کنید و خود بهترین راه را بیابید. اگر به ادامه تحصیل علاقهمندید اما کمی نگران یافتن شغل هستید، همیشه آمار را دنبال نمایید تا نقاط ضعف خود را برای یافتن کار تقویت نمایید. طبق آماری که در این مقاله ارائه شد، در حدود ۷۳% از فارغالتحصیلان مقطع دکتری در کانادا، در زمان پایان تحصیل دارای برنامههای مشخص شدهای برای آینده کاری خود هستند، چرا شما در بین این ۷۳% نباشید؟ شاید از مهمترین نکات برای افرادی که تمایل به ادامه تحصیل در مقطع دکتری را دارند مسائلی همچون کیفیت علمی و تجهیزات آزمایشگاهی دانشگاه محل تحصیل آنها و همچنین موضوع پروژه و یا پژوهشی است که در طی دوران تحصیل باید در آن زمینه تحقیق نمایند. چرا که، همانطور که در ابتدای مقاله عنوان شد، منتقدان زیادی وجود دارند که دانشگاههای با سطح علمی پایین و یا پروژههای بیپایه و یا بیهدف را مورد نقد خود قرار میدهند. یقینا چنانچه تلاش کنید تا در پژوهشی گام بگذارید که نیاز آینده بازار کار است به افزایش بخت خود برای ایجاد آینده شغلی بهتر کمک شایانی نمودهاید. استعداد و تلاش و توانایی ایرانیان نشان داده که قابلیتهای زیادی برای در دست گرفتن پستهای مختلف در زمینههای گوناگون را دارند. پس بهتر است گاهی این سخن به ظاهر کلیشهای را در ذهن خود مرور کنیم که "آینده در دست خود شماست".
متن کامل این گزارش در شماره یازدهم پرنیان منتشر شده است.
مراجع:
Fix the PhD, Nature, Vol. 472, p. 259, 2011.
Reform the PhD system or close it down, Nature, Vol.472, p. 261 ,2011.
The PhD factory, Nature, Vol. 472, p. 276, 2011.
What is a PhD really worth?, Vol. 472, p. 381, 2011.
http://www.international.gc.ca
Education at a glance, OECD Indicators, 2006.
Trends in Higher Education, Association of Universities and Colleges of Canada, 2007.
A profile of Doctoral Degree Recipients, Statistics Canada and Human Resources and Skills Development Canada, 2005.
.
ثبت دیدگاه