یادآوری: این مطلب قبل از اعلام نتیجه انتخابات هفتم آوریل نگارش یافته است.
بخش اول این نوشته که به شکل گیری زمینههای تاریخی جداییطلبی در کبک میپرداخت در این صفحه همین سایت منعکس شده است.
متن کامل نیز در این صفحه از وبسایت پرنیان منتشر شده است.
اهداف سوورانیته از دیدگاه حزب کبکی
سایت رسمی حزب کبکی به معرفی سوورانیته میپردازد که اجمالی از آن بدین شرح است:
ظرفیتی برای یک ملت تا تصمیمات مربوط به خودش را در کمال آزادی بگیرد، بازتعریف پایههای دموکراسی و مدرن نمودن سیستم سیاسی خود، بازنمودن تمام افقهای خود و مورد شناسائی قرارگرفتن در جهان بهعنوان کبکی، با اتکا بر هیدروالکتریسیته از واردات نفت رها شده و به انتخاب محیط و توسعه پایداردست یابد، استرداد پول خود با داشتن تنها یک اظهارنامه مالیاتی، یک وزارت بهداشت و یک وزارت دارائی، باز سرمایهگذاری مالیات بر اساس انتخاب و ارزشهای خویش بطوریکه پول کبکیها صرف غنی شدنشان شود، انتخاب عدالت اجتماعی، مراقبت از کارکنان فصلی و حمایت از کارکنان خود توسط تنها یک قانون و بهمنظور برابری دستمزد، اطمینان از روابط برابر با ملل اولیه، پذیرش و جا انداختن بهتر مهاجرین در یک فرهنگ مشترک، ایجاد یک کشور فرانسهزبان در امریکا بدون پیچیدگی و ترس از آینده زبانی، صحبت با دنیا از طرف خود و تصمیمگیری درباره سیاست خارجی و روابط برابر با دیگر کشورها، مذاکرات تجاری منطبق با شرایط و به نفع خود، آزادی از هزینههای سلطنت و مدرنیزه نمودن نظام سیاسی، ثبت دستاوردهای علمی و سیاسی بنام خود، مجال ظهور در همه عرصهها برای ساخت جهانی که بجای یکسانسازی، گوناگونی فرهنگی و زبانی را ارج بگزارد، خروج از چندفرهنگی تحمیلی کانادا که ظرفیتهای دفاع از هویت و فرهنگ ملی در نهادهایمان را به مخاطره انداخته و مانع شده که انتخابهای خود همچون جامعه فرانسویزبان و لائیک را برقرار سازیم.
دیدگاه مخالفین سوورانیته
مخالفین سوورانیته نیز به ادلهای تمسک ورزیدهاند. برای مثال، ملل اولیه کانادا استدلال میکنند که اولویت و تقدم در تملک سرزمین و قوه قانونگذاری به آنها اولویت بیشتری از کبک در برخورداری از حق خودگردانی اعطا میکند. یا اینکه یک کبک مستقل چگونه میخواهد به معاهداتی که پیشتر بین ملل اولیه و حکام فرانسوی و بریتانیائی منعقد شده و پس از آن نیز از جانب دولت فدرال کانادا رعایت گردیده وفادار باقی بماند، و بعلاوه چرا این حق برای دیگر اقوام کانادا وجود نداشته باشد. همینطور در نامه سرگشادهای که به امضای جمعی و از جمله لوسین بوشار در۱۹ اکتبر ۲۰۰۵ منتشر میگردد از همگی سیاستمداران، روشنفکران، رهبران سندیکاها، هنرمندان، تجار و همه آنهایی که دوستدار کبک بوده و خواهان آیندهایی کامروا برای این جزیره کوچک فرانسهزبان در امریکا هستند، با توجه به پیری و کاهش جمعیت، رقابت جهانی و موانع اقتصادی در پیش رو، دعوت میشود تا به سه نکته مهم توجه نمایند: روشنبینی و اسیر توهم نشدن، مسئولیتپذیری و همه بارها را بدوش دولت ننهادن، و آزادی و جرات اندیشیدن درمسیری غیر از آنچه که در طول ۴۰ سال گذشته واقع گردیده است.
از نکاتی که بنظر میرسد لازم است مورد دقت نظر قرار گیرد تناقضی است که در بعضی از اهداف سوورانیته در ارتباط با یکدیگر وجود دارد. حزب کبکی از طرفی تمایل دارد جامعهای بسازد که در آن به گوناگونی فرهنگی و زبانی ارج گذاشته شود و از طرف دیگر با تحمیلی نامیدن چندفرهنگی کانادا و مخالفت با آن میخواهد جامعهای لائیک که دارای یک فرهنگ و یک زبان مشترک است بنا نموده و اقدام به پذیرش مهاجرین و جذب ایشان در آن بنماید. این موضع صریح و روشن حزب مذکور به این معنی است که دیگر چندفرهنگی یک ارزش و گنجینه محسوب نگردیده و باید مهاجرین کبک خود را آماده سازند تا به محض ورود با ارزشهای فرهنگی که از ابتدای تولد با آن رشد یافتهاند وداع نمایند. در واقع، در حالیکه در دهههای گذشته بسیاری از پناهندگان سیاسی و اجتماعی تمایل داشتند بهدلیل آزاداندیشی و جو آزادتر سیاسی و فرهنگی کبک در مقایسه با سایر استانها روی به این استان آورند، عملی شدن اهداف سوورانیته معرفی شده توسط حزب کبکی این خطر را خواهد داشت که نه تنها استقبالی از مهاجرت به کبک صورت نگیرد، بلکه قبلیها هم به فکر مهاجرت مجدد بیفتند. بدیهی است که پیامدهای این روند وسیعتر از این مختصر بوده که سعی خواهد شد تا در فرصتهای بعدی بدان پرداخته شود.
متن یکپارچه و کامل را در این صفحه از وبسایت پرنیان و یا این صفحات از نسخه دیجیتالی بخوانید.
ثبت دیدگاه