در فضای رسانهای کانادا مرتبا درباره نقش و اهمیت جایگاه مهاجران در بازار کار آینده بحث و بررسی زیادی مطرح میشود. گاه به دلیل حساسیت برخی محافل راستگرا، نقدهای جدی مطرح میشود اما زمانیکه گرد و خاکها فرونشست مجدد مقالاتی در تایید این جایگاه مطرح میشود. در اینجا یکی از مقالات طرح شده است.
تعداد بازنشستگان در نسل بیبیبومرهای کانادایی رو به افزایش است. چه کسی قرار است در فضای کار جایگزین آنان شود؟ پاسخ این است که برای پر کردن این فضای خالی به مهاجران بیشتری نیاز خواهد بود.
شرایط اقتصادی در کانادا به گونهای پیش میرود که هر لحظه نیاز برای نیروی کار، بیشتر و بیشتر میشود. انتظار داریم که در سه سال آینده نرخ بیکاری به رقم ۶ درصد کاهش یابد که در واقع این رقم یعنی اشتغال کامل. همین حالا نیز در برخی مناطق و حوزههای کاری، یافتن نیروی کار و احتراز از فشار دستمزدها، به مسئلهای مهم برای کارفرمایان کانادایی بدل شده است.
نقش مهاجرت در توسعه اقتصادی دهههای اخیر کانادا بر هیچ یک از ساکنان این کشور پوشیده نیست. در عین حال آنها نباید از نقش مهمی که مهاجران در دوام و پایداری این رشد اقتصادی خواهند داشت نیزغافل شوند.
در دنیا نسبت به پدیده مهاجرت برخوردها و سیاستهای متفاوتی وجود دارد، که هر یک از آنها نتایج اقتصادی مشخصی را نیز در پی داشتهاند. کشور ژاپن یکی از کشورهایی است که جمعیت کلی آن در حال کاهش است و در انتهای یک طیف قرار دارد. انتظار میرود که سهم جمعیت بالای ۶۵ سال در این کشور، از ۲۲ درصد کل جمعیت در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۳۰ درصد در سال ۲۰۳۰ برسد. به هر حال ژاپن باید سیاستهای جدیدی را مشخص کند که در آن ورود مهاجران به شدت سادهتر شده و آنها را تشویق به این کار نماید. در این مدت با وجود این که برخی محدودیتها برای کارگران خارجی کمتر شده، اما همچنان پتانسیل رشد اقتصادی کشور با توجه به پدیده پیری جمعیت و کاسته شدن از حجم نیروی کار، در حال ضعیفتر شدن است.
در برخی کشورهای اروپایی نیز وضع مشابهی وجود دارد و آنها نیز از تاثیرات منفی پیر شدن نیروی کار و تحلیل پویایی در بازار کار خود دچار صدماتی شدهاند. در اغلب این کشورها یافتن راهی متعادل میان اقتصاد و مسائل اجتماعی در ارتباط با پدیده مهاجرت و پذیرش آنان به کشمکش و جنجال انجامیده است.
سه کشور کانادا، استرالیا و ایالات متحده امریکا در سر دیگر این طیف قرار دارند. هر سه این کشورها به پدیده مهاجرت با نگاهی مثبت و به عنوان یکی از ابزارهای مهم در ساخت و ایجاد نیروی کار و رشد اقتصادی خود مینگرند و آن را تشویق میکنند.
جمعیت متولدین کانادا در حال زیاد شدن است. با وجود این که نرخ باروری در دهه اول قرن بیست ویکم با سرعت کمی رشد کرد و به ۱.۶۶ در سال ۲۰۰۷ رسید، اما هنوز هم این مقدار بسیار کمتر از آن چیزی است که برای حفظ میزان طبیعی جمعیت، یعنی ۲.۱ فرزند در مقابل هر زن، به آن نیاز هست. نیاز کانادا به مهاجران بیشتر برای حفظ تعداد نیروی کار و میزان تحرک و پویایی آن است. از دیگر گروههای جمعیتی که برای تعیین ثبات نیروی کار کانادا به آنها توجه نشان داده میشود، کارگران بالغ، اقوام نخستین، زنان، افراد دارای ناتوانیهای جسمی و جوانان هستند.
اگر کانادا بخواهد میزان نیاز و وابستگی خود به مهاجران را افزایش دهد، بدون شک باید سیاستهای مهاجرتی خود را مدرنیزه کند و مدیریت بهتر و ادغام برخی قسمتها را سرلوحه کار خود قرار دهد. حال باید دید که مهمترین نکاتی که در این سیاستها باید در نظر گرفته شوند، چیست؟
- بالا بردن اهمیتی که به فاکتورها و عوامل اقتصادی داده میشود. در یک سیاست احیاشده مهاجرتی باید به اهمیت مهاجرت بر مبنای تخصص و مهارت افراد آنهم بر اساس نیازهای بازار کار کانادا بها داد تا به این ترتیب برای این نیروهای مهاجر این فرصت فراهم شود که بتوانند برای مدتی طولانی در خدمت اقتصاد کشور باشند.
- اطمینان از داشتن یک سیستم مهاجرتی ساده و موثر، هماهنگ و با مدیریت خوب. کانادا نمیتواند هزینههایی را بپردازد که ناهماهنگی سیستمهای مهاجرتی در سطوح دولت فدرال و دولتهای استانی موجب پدید آمدن آنها شده باشند.
- آماده باشیم تا هر گاه که لازم شد برنامه مهاجرت موقت کارگران خارجی (temporary foreign workersیا به اختصار TFW) را بسط و گسترش دهیم تا نیازهای مقطعی و کوتاهمدت بازار کار پوشش داده شود. به عنوان یکی از نکاتی که در سیاستهای دولت باید به آن توجه داشت، لازم است شرایطی فراهم شود که کانادا بتواند همزمان با رفع نیازهای درازمدت بازار کار و رشد و توسعه نیروهای متخصص این بازار، به نیازهای کوتاهمدت آن نیز پاسخ دهد. برنامه TFWکه از طرف دولتهای استانی و با هماهنگی با بیزینسهای محلی هر استان انجام میشود، یکی از همین راهکارهاست.
- بیشتر کردن میزان درگیری و مواجهه مستقیم کارفرمایان. اگر در یک سیستم بهروز شده مهاجرتی به نیازهای بازار کار کانادا به طور متناسب پرداخته شود، موقعیتی منطقی فراهم خواهد شد تا کارفرمایان هم در مقام تصمیمگیرنده و اجراکننده برنامه، وارد این عرصه شوند.
- راههای تازه و مناسبتری برای تبدیل موقعیت کارگران مهاجر موقت یا دانشجویان به وضعیت مهاجرت دائم در نظر گرفته شود.
- روند ارزیابی و تعیین صلاحیت مدارک خارجی بهبود پیدا کند، دسترسی به امکانات آموزش زبان، امکانات استقرار مهاجران و فرصتها برای یافتن تجربه کار مفید بیشتر شود. مهاجران برای این که بتوانند در بازار کار به طور کامل موثر باشند، باید مجموعهای تؤام از مهارتهای نرم و سخت را داشته باشند تا بتوانند با دیگر نیروهای کار در کانادا به رقابت مثبت و سازنده بپردازند.
در حال حاضر نسبت به دو سال قبل تعداد نیروهای کار در بسیاری از بخشها و صنایع بالاتر رفته است، اما نکته اینجاست که در واقع به دلیل رکود اقتصادی، بازار کار به طور مقطعی با فشاری که در سال ۲۰۰۷ و بخشی از سال ۲۰۰۸ با آن مواجه شده بود خلاصی پیدا کرد.
اگر نتوانیم برنامههای مناسبی برای مواجهه با کمبود نیروی کاری که در آینده نزدیک با آن روبه رو خواهیم شد تدوین کنیم، احتمالا موسسات با فقدان نیروی متخصص مواجه خواهند شد و همین امر میتواند مانع رشد کلی در اقتصاد کانادا شود.
مهاجران میتوانند نجاتدهنده این اقتصاد باشند اما فقط در صورتی که چارچوبهای سیاستی و زیرساختهای حمایتکننده بتوانند شرایط درستی برای موفقیت را فراهم کنند.
برای مشاهده اصل مطلب اینجا کلیک کنید.
ثبت دیدگاه