ایرانیان کانادا و ضعف در فعالیت‌های خیریه و عام‌المنفعه
30 دسامبر 2011 - 16:40
بازدید 635
15

تابستان امسال، مهندس بهنام راد تنها ایرانی بود که در میان یک گروه از رکاب‌زنان کانادایی برای گردآوری کمک های خیریه برای درمان کودکان سرطانی، تقریبا تمامی عرض کانادا را در مدت ۱۶ روز رکاب زد. به همین بهانه، مجید بسطامی گفتگویی با وی انجام داد که در شماره سوم ماهنامه پرنیان منعکس شد. مهندس […]

ارسال توسط :
پ
پ

تابستان امسال، مهندس بهنام راد تنها ایرانی بود که در میان یک گروه از رکاب‌زنان کانادایی برای گردآوری کمک های خیریه برای درمان کودکان سرطانی، تقریبا تمامی عرض کانادا را در مدت ۱۶ روز رکاب زد. به همین بهانه، مجید بسطامی گفتگویی با وی انجام داد که در شماره سوم ماهنامه پرنیان منعکس شد. مهندس راد در این گفتگو از دشواری‌های آمادگی برای این برنامه و همچنین از خاطرات تلخ و شیرین آن سخن گفته است. در بخشی از این گفتگو به موضوع فعالیت ایرانیان در اقدامات خیریه و کارهای داوطلبانه پرداخته شده است. موضوعی که متاسفانه یکی از ضعف‌های جدی جامعه ایرانی کانادا (و احتمالا ایراینان در همه جای دیگر!) است. به دلیل فرارسیدن روزهای پایان سال مسیحی که انجام چنین کارهایی در آن بسیار معمول است این بخش از مصاحبه را در اینجا بازنشر می‌دهیم. به امید اینکه جامعه ایرانیان کانادا روز‌به‌روز بیشتر بتوانند بر ضعف‌های بزرگ و کوچک خود غلبه کنند.

لازم به توضیح است که برای شرکت در این برنامه، هر رکابزن باید تلاش کند حداقل مبلغ ۲۵ هزار دلار به عنوان خیریه گردآوری کند.

حالا به چالش دوم می‌رسیم یعنی بحث گردآوری کمک‌های مالی. معمولا بقیه افراد در این گروه این ۲۵ هزار دلار را چطور و با چه روش‌هایی تهیه می‌کنند؟

اولین کار برای همه آنها تماس با افرادی است که با آنها در ارتباط هستند از جمله خانواده، دوستان، همکاران و اقوام. اگر جامعه جامعه کوچک‌تری باشد و همه، فرد را بشناسند می‌تواند خیلی موفق‌ باشد. موردی بود که خانمی از یک کامیونیتی کوچک ۳ هزار نفره توانسته بود ۳۰ هزار دلار کمک جمع‌آوری کند. مورد دیگری بود که فردی با حمایت شهردار شهر و چاپ شدن آگهی‌اش در روزنامه شهر و همین‌طور کمک همکارانش موفق به جمع‌آوری ۸۰ هزار دلار شده بود. این سیستمی بود که همه ادامه می‌دادند. من هم همین کار را کردم.

استقبال از درخواستت چطور بود؟ قاعدتا تو هم بیشتر در جامعه ایرانی دنبال حامی مالی بودی. آیا انتظاراتت آن طور که باید در این جامعه برآورده شد و برای ادامه این حرکت‌ دلگرم شدی؟

دوستان نزدیک من که غالبا هم ایرانی هستند کمک کردند و من از حمایت‌هایشان ممنونم. هم از حمایت‌های مالی و هم حمایت‌های روحی‌اشان. اما من از جامعه ایرانی به عنوان یک نماینده و معرف آنها انتظار زیادتری داشتم و فکر می‌‌کردم که بتوانم روی کمک آنها حساب کنم که متاسفانه این‌طور نشد. من هم فهرست بلندبالایی از افراد ایرانی داشتم. اما خیلی از آنها نه تنها کمک مالی نکردند بلکه حتی در این مدت از فرستادن یک ایمیل دلگرم‌کننده هم دریغ کردند. اما از طرفی عده‌ای دوستان کانادایی داشتم که حتی با این‌که در آن زمان بیکار بودند اما به من کمک مالی کردند وحتی از طریق ایمیل به من گفتند که چرا نتوانسته‌اند به‌رغم خواست قلبی‌اشان بیشتر کمک کنند. من این را مقایسه می‌کنم با رکاب‌زن‌هایی که برایم می‌گفتند از کسانی کمک مالی گرفته‌اند که نه آنها را دیده‌اند و نه اصلا می‌شناسند و فقط تنها وجه اشتراکشان این بوده که در یک سالن ورزشی مشترک تمرین می‌کنند و آن فرد بعد از شنیدن این خبر در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ دلار به او کمک کرده است. این را مقایسه کنید با من که به حدود بیش از ۲۰۰ نفر از کسانی که می‌شناختم ایمیل زدم و از آن تعداد فقط ۱۶ نفر مرا حمایت کردند. این تفاوت واقعا بزرگ و قابل توجه است.

به نظرت علت این تفاوت در چیست؟ چرا در جامعه ایرانی همراهی در این‌گونه فعالیت‌ها وجود ندارد یا بسیار بسیار کم است؟ آیا این به یک عادت اجتماعی برمی‌گردد یا یک مسئله ذهنی است؟ مثلا شاید ایرانی‌ها فکر می‌کنند که بهتر است این نوع کمک‌ها را مستقیما در داخل ایران انجام دهند نه در جایی که ممکن است غیرایرانی‌ای هم از آن منتفع شود؟

من فکر نمی‌کنم موضوع این باشد. به نظر من این فرهنگ، یعنی کمک به موسسات خیریه، یک فرهنگ جاافتاده نیست. مثلا خود من چه در زمانی که در ایران بودم و چه حالا که اینجا هستم، هر سال بودجه‌ای را از درآمد شرکتم برای این منظور یعنی اهدا به موسسات خیریه در نظر می‌گیرم. اما متاسفانه شاهد بودم که این فرهنگ در میان جامعه ایرانی جا نیفتاده. حالا شاید اصلا اعتقادی به کمک‌کردن ندارند و یا شاید هم فکر می‌کنند اگر به این طریق کمکی بکنند به دست نیازمند واقعی نمی‌رسد و ترجیح ‌می‌دهند مستقیم وارد عمل شوند. متاسفانه چیزی که مرا نگران می‌کند این است که در این شرایط حتی اگر روزی ایرانی‌ها هم به کمک نیاز داشته باشند کسی نیست که از داخل جامعه خودشان به آنها کمک کند. متاسفانه این ذهنیت در جامعه ایرانی ضعیف است و یا به عبارت بهتر اصلا وجود ندارد. در مقابل در جامعه کانادایی داشتن درآمد و اهدای بخشی از آن به عنوان کمک، یک تلقی جا‌افتاده در زندگی افراد است. در واقع از دوران کودکی این فرهنگ در ذهن افراد شکل می‌گیرد. برای مثال در یکی از کارهایی که این گروه انجام می‌دهند و به Inside Ride معروف است، دوچرخه‌های ثابتی را به داخل دبیرستان‌های کلاس ۶ تا ۱۲ می‌برند و از بچه‌ها می‌خواهند که تیم‌هایی ۶ نفره تشکیل دهند. هر دانش‌آموزی ۵۰ دلار و در مجموع هر تیمی ۳۰۰ دلار کمک مالی می‌کند. بعد این بچه‌ها روی دوچرخه‌های ثابت با هم رقابت می‌کنند. به این ترتیب هم فرهنگ رقابت و هم فرهنگ سخاوت و بخشندگی به‌طور همزمان در ذهن این بچه‌ها شکل‌ می‌گیرد.

با این توصیف‌ها هنوز هم تصمیم به ادامه کار داری یا خیر؟   

نه کار من تمام نشده است. از نظر سیستم مالی، این موسسه تا پایان سال ۲۰۱۱ وقت دارد تا کار خود را نهایی کند. من هم در فکر پی‌گیری کار هستم و حتی به دنبال این هستم که چند برنامه inside ride هم در مدارس اجرا کنم که برای این کار باید با مدیران این مدارس صحبت کنم و تا نوامبر برای این کار فرصت دارم. اما تا پایان سال ۲۰۱۱ همچنان می‌توانم به کار جمع‌آوری کمک مالی ادامه بدهم.

حالا اگر کسی بخواهد در این مدت کمکی بکند از چه طریقی باید این کار را انجام دهد؟

علاقه‌مندان به کمک مالی می‌توانند به صفحه فیس‌بوک من مراجعه کنند و تعداد زیادی از عکس‌های این حرکت ۱۶ روزه را از روز اول تا روز آخر ملاحظه کنند و بعد تصمیم بگیرند. علاوه بر این بلاگ‌پست‌هایی هم بود که من در این مدت آپلود می‌کردم که روی این لینک است   www.lifeendurance.ca و در آنجا امکان اهدای پول هم هست. حتی می‌توانند مستقیما به وبسایت موسسه با نشانی www.searsnationalkidscancerride.com مراجعه کنند. همانجا هم بیوگرافی من هست که می‌توانند کمک‌های خود را از آن طریق به موسسه اهدا کنند.

متن کامل مصاحبه را اینجا بخوانید.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar