این پرسشی بود که چند نفر از دوستان در خلال روزهای مختلف نشست پرسیدند. پاسخ دادن به این نوع پرسشها بسیار دشوار است چون گاهی فرد مستعدی با علاقه و پشتکار زیاد میخواهد چنین کاری انجام دهد و عدم اشنایی با شخصیت و روحیات وی سبب میشود که پاسخ دهنده نداند که چه پاسخی مناسب حال و روز وی است.
من سعی میکنم نکات کلی را بیان کنم و تصمیم با خود دوستان باشد.
احتمالا پرسش کنندگان میدانند که دوره تحصیل پزشکی در کانادا شبیه ایران نیست یعنی افراد بلافاصله بعد از دیپلم وارد مدرسه پزشکی نمیشوند بلکه باید در ابتدا یک لیسانس مرتبط مثلا بیولوژی بگیرند و بعد از آن برای مدرسه پزشکی تقاضا دهند. تقریبا همه آنها که از من سوال کردند، دارای لیسانس یا فوقلیسانس بودند و البته برخی از آنها مدارکشان اصلا مرتبط نبود. معنی این سخن این است که این افراد اگر بخواهند پزشک شوند باید از ابتدا برای مدرک لیسانس مرتبط تقاضا دهند و ۴-۵ سالی در آغاز دوره مهاجرت برای کسب لیسانس تلاش کنند.
آنها که تحصیلات مرتبط داشتهاند حکایت دیگری دارد و باید بررسی شود که ایا رشته انها به گونهای بوده که با لیسانس خود بتوانند برای مدرسه پزشکی تقاضا دهند یا خیر. اگر بتوانند حداقل از این خان گذشتهاند.
اما ورود به مدرسه پزشکی خودش حکایت دیگری است. تعداد مدارس پزشکی در کانادا نسبت به تعداد متقاضیان محدود است، برای همین رقابت بسیار شدید است. برخلاف بسیاری از رشتههای تحصیلی در کانادا، مدارس پزشکی از نظر شهرت و اعتبار با هم تفاوت چشمگیری دارند و به همین دلیل آنها که مشهورترند با رقابت بسیار شدیدتری هم روبرو هستند و صف تقاضاها بسیار بلندتر از فضای تحصیلی است.
بدیهی است که شورایی که کار انتخاب را انجام میدهد با دانشجویان تحصیل کرده در کانادا و امریکا که وضعیت تحصیلی روشنتر و قابل ارزیابیتری دارند (به دلیل آشنایی اعضا شورا با سیستم آموزشی این دو کشور، کتب درسی، اساتید و رتبهبندی دانشگاهها) راحتتر است تا با فارغالتحصیل فلان دانشگاه (احتمالا غیردولتی) در یک شهر ایران که اصلا نامش را هم نشنیدهاند. البته اینها به معنای این نیست که مهاجران شانسی نداشته باشند چون ممکن است رزومه خیلی جذابی داشته باشند یا سابقه ذهنی مثبت دانشجویان قبلی روی اعضا شورا تاثیر بگذارد اما هیچکس نمیتواند روی این موارد حساب کند و تا تقاضا ارسال نشود، نتیجه قابل براورد نیست.
اگر هم درخواست پذیرفته شود معنای آن ۴-۵ سال دیگر تحصیل است تا رسیدن به زمان تقاضا برای ورود به دوره تخصص یا پزشک خانواده و چند سال تحصیل دیگر. البته کسانیکه در خود کانادا مدرک پزشکی میگیرند معمولا راحتتر از مهاجران، جذب برنامههای تخصصی در برنامه های استانی میشوند.
به اینها اضافه کنید که پزشکی از رشتههای پرهزینهتر است و برای تامین مخارج آن باید امکانات مالی فراتر از وام دانشجویی داشته باشید (البته شرایط استانها با هم تفاوت دارد)
پس در مجموع، گذراندن دوره پزشکی در کانادا دشوار (از نظر دریافت پذیرش) طولانی و پرهزینه است. شما باید ببینید که در چه سنی وارد کانادا میشوید و برنامه اشتغال شما و هزینههای آن روی چه اعدادی در نظر گرفته شده است. خصوصا اگر خانم هستید باید به وقفههایی مثل زایمان و بچهداری هم فکر کنید. اما اگر در سنین خیلی پایینتر هستید و اصلا مدرک تحصیلی دانشگاهی ندارید، زبانتان خوب است و آدم باپشتکار و پیگیری هستید چرا که نه؟
برای یک مهاجر، ورود سریعتر و موفقتر به بازار کار کانادا یک اصل مهم است اما همه این حرفها معنایش این نیست که این کار را نکنید. معنایش این است که همه جوانب را بسنجید و به صرف اینکه آرزوی این کار را دارید یا پزشکی شغل بسیار پردرامدی است سراغ این کار نروید. درامد کمتر واقعی بهتر از ثروت رویایی است!
این پرسشی بود که چند نفر از دوستان در خلال روزهای مختلف نشست پرسیدند. پاسخ دادن به این نوع پرسشها بسیار دشوار است چون گاهی فرد مستعدی با علاقه و پشتکار زیاد میخواهد چنین کاری انجام دهد و عدم اشنایی با شخصیت و روحیات وی سبب میشود که پاسخ دهنده نداند که چه پاسخی مناسب […]
ارسال توسط : ادمین
ثبت دیدگاه