قبلاً درباره بیمه بیکاری در کانادا یا EI نکاتی را بیان کردهایم. این شاخص یکی از معرفهای وضعیت اشتغال در بازار کار محسوب میشود. نگاهی داریم به آخرین اطلاعات مربوط به بیمه بیکاری و تفاسیر آن.
بر اساس آخرین آماری که مرکز آمار کانادا در ۲۵ آگست ۲۰۰۹ منتشر کرد، آمار دریافت کنندگان بیمه بیکاری در ماه جون افزایش یافته و به ۸۱۶ هزار و ۶۰۰ نفر رسیده که ۵.۱ درصد (۳۹۵۰۰ نفر) بیش از ماه قبل از آن است. بیشترین میزان افزایش مربوط به استانهای البرتا، بریتیش کلمبیا و «نیوفاندلند و لبرادور» است.
مقایسه سه ماهههای اول و دوم سال ۲۰۰۹ نشان میدهد که در فصل دوم سال ۲۰۰۹، تعداد دریافت کنندگان این وام ۱۸.۸ درصد افزایش داشته که البته از ۲۵.۲ درصد افزایش فصل اول نسبت به سه ماهه چهرم سال ۲۰۰۸ کمتر است اما همچنان بالا است. به رغم اینکه تقریباً تمام مراکز معتبر اقتصادی کانادا از خروج این کشور از شرایط رکود سخن میگویند اما به نظر میرسد هنوز تا رسیدن به نقطه بازگشت در منحنی بیکاری که توام با کاهش آمار دریافت کنندگان بیمه بیکاری خواهد بود فاصله قابل وجود داشته باشد.
از پاییز گذشته که موج بیکاری مرتبط با رکود اخیر آغاز شد دریافت بیمه هم رشد قابل توجهی یافت به گونهای که از اکتبر سال ۲۰۰۸ تعداد افراد دریافت کننده ۶۳.۲ درصد (معادل ۳۱۶۳۰۰ نفر) رشد کرده است. البته در بررسی نقاط مختلف جغرافیایی مشخص میشود که روند دریافت بیمه بیکاری در برخی مناطق روند کاهشی یافته و مدیران دولتی آنها پس از چندین ماه تحمل فشار تقاضا، شاهد آغاز یک روند کاهشی نسبت به ماه مارچ گذشته هستند. اما این مناطق در میان استانهای مختلف پراکنده شدهاند به طوریکه در مجموع هنوز هیچ استانی نمیتواند از روند کاهشی در دریافت این بیمه سخن بگوید.
در البرتا، نقاط اصلی شهری یعنی کلگری و ادمونتون با رشد شدید دریافت EI روبرو بودهاند و این نشان میدهد که موج بیکاری به این مناطق هم رسیده است. البته اکثر کارخانهها و مراکز صنعتی استان در شهرهای حاشیهایتر قرار دارند که فعلاً از این موج در امان ماندهاند اما به نظر میرسد که البرتا دیگر آن شرایط تثبیت شده چند ماه گذشته را ندارد و نمیتوان آن را به عنوان یک مکان کاملاً مناسب برای مهاجرت اولیه معرفی کرد.
در انتاریو بیشتر، نقاط جنوب غربی و شهرهای وینزور، کیچنر، همیلتون، سنت کترین و لاندن که محل تمرکز عمده صنایع خودروسازی کانادا بودهاند با یک رشد سالانه بسیار بالا در آمار دریافت کنندگان EI روبرو بودهاند که چندان عجیب نیست و بعید است که به زودی سامان یابد خصوصاً اگر فشار احزاب مخالف به دولت فدرال نتیجه دهد و زمان دریافت این بیمه در انتاریو افزایش یابد. البته نشانههای جدیدی از استخدام محدود نیروهای متخصص در صنایع خودروسازی آمریکا بعد از تجدید سازمان آنها دیده میشود اما تا زمانیکه با پایان رکود فعلی، اعتماد به خریداران بازگردد و آنها حاضر باشند برای کالاهای گرانتری چون خودرو هزینه کنند، بعید است موج استخدامی جدیدی در این صنایع شکل بگیرد.
نتایج اولیه پژوهشهای آماری در مراکز کاریابی نشان میدهد که رفته رفته از آمار جویندگان کار در آخرین هفتههای فصل دوم سال نسبت به فصل اول تا حد زیادی کاسته شده و همین نکته این امیدواری را افزایش داده که در فصل سوم نرخ بیکاری یک روند کاهشی را آغاز کند؛ کاهشی با شیب بسیار اندک اما مداوم.
آسیب دیدگان از شرایط فعلی
همچنین در گزارشی دیگر، CBC اعلام کرد که در میان دریافت کنندگان EI در گروههای سنی مختلف، بیشترین درصد دریافت آن به گروه سنی زیر ۲۵ سال مربوط میشود که یک رشد ۱۰۶.۸ درصدی را نسبت به سال گذشته تجربه میکنند. نرخ بیکاری این گروه سنی از ۱۲.۲ درصد در جون ۲۰۰۸ به ۱۵.۹ درصد در جون ۲۰۰۹ رسیده است.
عمدهترین دلیل این موضوع را باید ابتدا در کمتر بودن سابقه شغلی این افراد و آمادگی ذهنی و روحی کارفرمایان در بیکار کردن این افراد دانست از سوی دیگر، به دلیل اینکه اکثر این افراد مسئولیت تامین زندگی یک خانواده را ندارند و حتی هنوز با والدین خود زندگی میکنند اعلام بیکاری آنها فشار روانی زیادی بر کارفرمایان وارد نمی سازد. همژنین این افراد به دلیل تعهدات و تعلقات کمتر، این فرصت را دارند که به محض گشایش فرصتهای شغلی جدید در شهرهای و ساتانهای دیگر برای چنین مشاغلی تقاضا دهند.
بیمه بیکاری و سیاست
در یک تحول سیاسی مهم مرتبط با اوضاع بازار کار و بیمه بیکاری، دیدار استفن هارپر نخست وزیر کانادا با جک لیتون رهبر حزب دموکراتیک نوین NDP در هفته آخر آگست بدون نتیجه به پایان رسید. هرچند از جزییات این دیدار هنوز گزارشی ارائه نشده است اما به نظر میرسد هارپر برای خنثی کردن تلاش لیبرالها در ساقط کردن دولت محافظهکار با آغاز به کار پارلمان در ۱۴ سپتامبر، تلاش داشته تا با رهبر کوچکترین حزب مخالف در مجلس به توافق برسد. این توافق میتوانست فرصت خوبی برای لیتون باشد تا با تحمیل مهمترین خواسته این حزب یعنی تغییر قوانین کار و بیمه بیکاری پایگاه خود در میان هواداران را تقویت کند.
اما سخنان تند و تیز و انتقادی لیتون پس از این دیدار که هارپر را به ناتوانی در درک حساسیت شرایط و فشار فزاینده اقتصادی به گروههای بیکار شده متهم کرد نشان میدهد این تلاش موفقیت آمیز نبوده است. حال تنها فرصت باقی مانده برای هارپر جلب نظر دیگر حزب رقیب دیگر یعنی حزب کبکی به رهبری ژول دوسپ است.
مشکل اینجاست که چند ماه پیش زمانیکه رهبر سابق حزب لیبرال تصمیم داشت با همکاری دو حزب رقیب دیگر، یک دولت ائتلافی علیه محافظهکاران شکل دهد، هارپر بیشترین فشار تبلیغاتی خود را بر روی رابطه احزاب با حزب جداییطلب کبکی متمرکز کرده و آن را خیانت به کشور و در جهت تضعیف منافع ملی قلمداد کرده بود. حال مشخص نیست با چه توجیهی و چه قول و قراری میخواهد خود در جهت «تضعیف منافع ملی» به نفع باقیماندن در قدرت گام بردارد
ثبت دیدگاه