اسطوره آرش و بزرگداشت فرهنگ ایرانی
02 جولای 2011 - 8:40
بازدید 333
8

مجید بسطامی همچون سه سال پیش بود؛ با مهرداد آرین نژاد در میانه برنامه ریزی و پیگیری امور اجرایی فستیوال یا جشنواره عظیم تیرگان (با بیش از ۵۰ برنامه متنوع در چهار روز)، تقریبا ۴۵ روز مانده به زمان برگزاری آن، در یک بعدازظهر مطبوع جمعه در نورث یورک تورنتو دیدار کردم. هر دو، سه […]

ارسال توسط :
پ
پ

مجید بسطامی

همچون سه سال پیش بود؛ با مهرداد آرین نژاد در میانه برنامه ریزی و پیگیری امور اجرایی فستیوال یا جشنواره عظیم تیرگان (با بیش از ۵۰ برنامه متنوع در چهار روز)، تقریبا ۴۵ روز مانده به زمان برگزاری آن، در یک بعدازظهر مطبوع جمعه در نورث یورک تورنتو دیدار کردم. هر دو، سه سال پیرتر شده بودیم و در نتیجه نسبت به نوبت قبل کمی تا ای…چاق تر! او چون نوبت قبل سرحال و آماده برای پاسخ گویی و من هم با سماجتی برای پرسیدن. آنچه در اینجا می آید تنها بخشی از آن گفتگوست. بقیه بحث ها خصوصا معرفی برنامه های برگزیده را در این فاصله سه هفته ای تا زمان برگزاری فستیوالی که همه چشم انتظارش هستیم به اطلاع شما خواهیم رساند.

به عنوان اولین سوال برای آشنایی بیشتر مخاطبان با این جشنواره، لطفا به اختصار قدری درباره تاریخچه این جشنواره بگویید؛ اینکه از کی آغاز شده؟ این چندمین دوره آن است؟ اصلا ایده آن از کجا آمده و چرا «تیرگان»؟

ارکان اصلی فستیوال تیرگان

مدیر جشنواره: مهرداد آرین نژاد

مدیر هنری: ماریا صبای مقدم

مدیر بازاریابی: نیما احمدی

مدیر روابط عمومی: بهروز آموزگار

مدیر امور اجرایی و عملیاتی: آرین شجاعی

مدیر امور اداری: فرهاد شهلا

و بیش از ۳۰۰ نفر داوطلب دیگر

جشن تیرگان در ایران باستان یکی از مهم ترین جشن ها و اهمیت آن به اندازه نوروز بوده، جشن باران و جشن آبپاشان بوده و روایت های گوناگونی درباره اش مطرح شده که آقای دکتر ناصر انقطاع به چند مورد از این روایت ها اشاره می کند و از جمله روایتی که خصوصا ما آن را برای نام گذاری برنامه انتخاب کردیم این است که تیرگان روزی است که آرش کمانگیر برای مشخص کردن مرز های ایران آن عمل حماسی را انجام داد؛ در واقع برای اینکه جنگ بین ایران و توران خاتمه پیدا کند، تورانیان می گویند که یک کماندار ایرانی باید به بالای دماوند برود و تیری رها کند تا آن تیر، مرز ایران را مشخص کند. در واقع می خواستند با این کار مرز های کشور ما را کوچک کنند. آرش بالای کوه می رود و جانش را در تیر می گذارد و آن را رها می کند و تیر نصف روز پرواز می کند و مرزهای ایران بسیار بزرگ می شود. تفسیری که ما امروز از این روایت می کنیم این است که با این کار ایران یک کشور چندفرهنگی می شود و ما این چندفرهنگی شدن را جشن می گیریم.

این چندمین جشن تیرگان است؟

این سومین باری است که ما جشن به این بزرگی را در هابرفرانت سنتر تورنتو جشن می گیریم. بار اول در سال ۲۰۰۶، نوروز را آنجا جشن گرفتیم؛ که حدود ۲۵ هزار بازدیدکننده داشتیم. تعداد بازدیدکننده آن قدر زیاد بود که مجبور شدند درهای سالن ها را ببندند و البته حد و اندازه فضای اختصاص داده شده هم خیلی کمتر از حالا بود. بار دوم در تابستان سال ۲۰۰۸ بود که برای اینکه دوباره دچار کمبود فضا نشویم جشن را از نوروز به تابستان آوردیم تا بتوانیم از فضاهای بیرونی هابرفرانت هم استفاده کنیم و در آن تاریخ به رغم بارندگی، چیزی حدود ۶۰ هزار بازدیدکننده از برنامه ها دیدن کردند و این نوبت یعنی جولای ۲۰۱۱ سومین نوبت است که جشن فرهنگی ایرانیان در این مکان برگزار می شود و دومین باری است که با نام تیرگان این جشن برگزار می شود و قرار است از این به بعد هر دو سال یکبار این جشنواره را در این مکان برگزار کنیم.

گویا در سال ۲۰۰۸ هم چنین تصمیمی داشتید و قرار بود این جشن در سال ۲۰۱۰ برگزار شود، چه شد که چنین نشد؟

علت اصلی رکود شدید اقتصاد جهانی بود؛ چون تامین هزینه های چنین برنامه هایی با کمک بیزینس هاست و احساس کردیم که ممکن است به دلیل رکود نشود آنچه که در نظر داریم عملی کنیم بنابر این برنامه را یکسال به تاخیر انداختیم.

این تاخیر یک ساله و فاصله سه ساله بین دو برنامه مشکلی برای شما به وجود نیاورد؟ چون معمولا تداوم برنامه برای معرفی بهتر آن به بیزینس های کانادا اهمیت زیادی دارد.

در جامعه (کامیونیتی) ایرانی مشکل خاصی ایجاد نکرد چون خاطره و تجربه ای که بیزینس های ایرانی از برنامه ۲۰۰۸ داشتند آن قدر مثبت بود که در این نوبت خیلی خوب از ما حمایت کردند و ما توانستیم عمده هزینه های برنامه را از طریق جامعه ایرانی تامین کنیم اما این تاخیر عمدتا سبب شد که برخی گرنت ها یا حمایت های موسسات دولتی از فعالیت های فرهنگی و هنری را که رقم های قابل توجهی هم بودند به دلیل تاخیر از دست بدهیم.

چطور این مشکل را حل کردید؟

ما دفعه قبل چیزی حدود ۶۷ هزار دلار گرنت دولتی گرفتیم که امسال به حدود ۱۸ هزار دلار کاهش پیدا کرد و در واقع حدود ۵۰ هزار دلار کسر داشتیم که خوشبختانه این را از طریق حمایت بیزینس ها خصوصا بیزینس های ایرانی تامین کردیم و از این نظر تاثیر منفی در کیفیت برنامه ها ایجاد نمی شود اما اگر می توانستیم آن گرنت ها را تامین کنیم در جهت توسعه برنامه ها و مکان ها پیش می رفتیم چون هدف ما گسترش این برنامه ها به مکان های فرهنگی دیگر نظیر سالن های سینمایی، تئاترها و نظایر اینهاست.

نشریه تیرگان با تیراژ ۱۰ هزار نسخه به دو زبان انگلیسی و فارسی در ایام جشنواره چاپ و توزیع خواهد شد.

همینجا فرصت خوبی ست تا درباره این حمایت جامعه ایرانی نکته ای را بیان کنم. واقعا این مایه افتخار ماست که افرادی در جامعه ایرانی هستند که این بینش و منش را دارند که باید از برنامه های فرهنگی و هنری مرتبط با ایران و فرهنگ ایرانی حمایت کرد چون اگر حمایت این افراد نبود چنین برنامه هایی اجرا نمی شد همین طور که در هیچ کجای دنیا اجرا نشده است. خوشبختانه در تورنتو پراکندگی ایرانیان زیاد نیست، حضور منسجم تری دارند و ما اینجا در کنار همدیگر زندگی می کنیم و این سبب شده که بیزینس های ایرانی کمک کنند و جا دارد که از تک تک آنها تشکر کنم. در ضمن باید از بزرگ ترین حمایت کننده مالی برنامه یاد کنم که شرکت ساخت و ساز لیبرتی است با ۵۰ هزار دلار و شرکت های دیگر که تعداد آنها زیاد است و از صمیم قلب از همه آنها تشکر می کنم.

تاثیر این تاخیر روی رسانه هایی کانادایی چه بوده است؟ اصلا مدیای کانادا چقدر این برنامه را می شناسد؟

اینکه بگوییم کاملا مدیا این برنامه را می شناسد به این معنا که منتظر این باشد که تیرگان کی اتفاق می افتد هنوز چنین نشده است. البته من فکر می کنم که بعد از برنامه امسال در سال اینده این اتفاق خواهد افتاد چرا که مثلا نشریه Toronto Life قرار است در ماه جولای این برنامه را معرفی کند یا CBC که در سال گذشته برنامه های آقای شنبه زاده را ضبط و پخش کرد [و همین موضوع سبب شد که معرفی خیلی خوبی برای برنامه های ایشان بشود] امسال گفته که می خواهد تمام برنامه های روی سن تیرگان را ضبط کند و این اتفاق مهمی است به همین دلیل من فکر می کنم که ما بعد از برنامه امسال شاهد آشنایی گسترده مدیا با تیرگان خواهیم بود.

نشریات مشهور تورنتو در حوزه های فرهنگی و تفریحی مثل Now Magazine و Eye Magazine چطور؟ آیا قرار نیست اینها برنامه را پوشش دهند؟

این دو نشریه که نام بردید به دلیل اینکه با هاربرفرانت قرارداد کاری دارند حتما برنامه را پوشش می دهند چون هاربرفرانت یکی از مشهورترین مراکز فرهنگی-هنری-تفریحی تورنتو (و کانادا)ست و در ایام سال و خصوصا تابستان برنامه های متعدد با مراجعین زیاد دارد. همینجا یادآوری کنیم که به گفته خود مسئولین هاربرفرانت، تیرگان یکی از دو برنامه مهم این مرکز (به همراه فستیوال اشکناز Ashkenaz که مربوط به یهودیان کاناداست) و از نظر تعداد مخاطبان و تعداد اجراها، بزرگ ترین برنامه در هاربرفرانت است به همین دلیل نشریاتی که برنامه های فرهنگی این مرکز را پوشش می دهند به تیرگان خواهند پرداخت.

گروه شنبه زاده

از آنجا که ممکن است این سوال در ذهن برخی خوانندگان شکل بگیرد، می خواستم کمی درباره کمک های دولتی که اشاره کردید بیشتر توضیح دهید؛ آیا گرنت های دولتی شرط و شروط خاصی دارند؟ یعنی نوعی وابستگی در سیاست ها و برنامه ها به مجریان برنامه تحمیل می شود و شما متعهد می شوید که کاری انجام دهید؟ این را از این نظر می پرسم که ممکن است مقایسه هایی با ایران صورت بگیرد.

مطالب مرتبط اینجا می آیند.

نه به هیچ وجه چنین نیست. چون این کمک ها را حزبی که بر سر کار است ارائه نمی دهد یعنی در اختیار آن حزب نیست که به جایی بسته به سیاست هایش کمک کند یا نکند. این کمک ها توسط نهادهای فرهنگی انجام می شود مثلا نهادی چون Ontario Trillium Foundation که از جاهای مختلفی نظیر تمامی کازینوهای انتاریو درآمد دارد، وظیفه دارد این درآمدها را صرف هزینه های گسترش تحصیلات در مدارس و دانشگاه ها، بودجه تحقیقات، فعالیت های کامینیتی سنترها [مراکز فرهنگی هر محله نظیر خانه های فرهنگ و فرهنگ سراها در تهران] و نهایتا جشنواره ها و فستیوال ها کند و یا Toronto Art Council یا Ontario Art Council و مراکزی شبیه اینها که به صورت تشکیلاتی وابسته به دولت فدرال یا استانی یا زیرمجموعه شهرداری هستند اما فقط بودجه خود را از انجا می گیرند و سیاست ها و برنامه ها مستقل از تشکیلات دولتی و براساس دستورالعمل های مشخص تصویب می شوند. مثلا ممکن است یک گرنتی مشخصا برای حمایت از هنرمندان محلی باشد یا دیگری در حمایت از برنامه های موسیقی یا تجسمی اما بیشتر از این چیزی نمی گویند و مثلا کسی نمی گوید که شما باید فلان شخص را دعوت کنید و دیگری را دعوت نکنید.

یعنی اینها هیچ بایاسی ندارند؛ اینکه شما هنرمندی را بیاورید که عقیده خاصی را ترویج می کند یا اعتقادات مذهبی یا سیاسی خاصی دارد اشکالی ندارد؟

البته وقتی شما فرم های مربوط به گرنت را تکمیل می کنید به برخی موارد متعهد می شوید که همان قوانین حقوق بشر و قوانین پایه کانادا است. مثلا شما متعهد می شوید که تبعیض Discrimination که مخالف قوانین کانادا است انجام ندهید مثلا نگویید این هنرمند چون سیاه پوست است یا چون به فلان دین معتقد است حق ندارد برنامه اجرا کند اما در چارچوب های قانونی کسی به شما چیزی را تحمیل نمی کند و یا مانع اجرای کاری نمی شود.

آیا آماری دارید که مخاطبان ایرانی در برنامه گذشته چقدر حضور داشتند؟ و همین طور غیرایرانیان؟

بر اساس برآوردهای ما، در برنامه قبلی حدود ۲۰ درصد بازدید کننده ها غیر ایرانی بودند یعنی چیزی بین ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر غیرایرانی حضور داشتند و مابقی ایرانی بودند. امسال از یک شرکت مستقل خواسته ایم که آمار دقیقی از مراجعین جشنواره تهیه کند، اینکه چه نسبتی ایرانی هستند و چه نسبتی غیرایرانی، چه میزان از خارج از تورنتو هستند و چه میزان از خارج از کانادا. برآورد خود من همان عددی بین ۲۰ تا ۲۵ درصد برای امسال است. البته اگر رسانه ها نظیر همان مورد Toronto Life برنامه ها را خوب پوشش بدهند بعید نیست که مخاطب غیرایرانی بیشتری هم جذب شود.

نشریه تیرگانو برآورد شما از مجموعه شرکت کنندگان چه عددی است؟

چیزی حدود ۱۰۰ هزار نفر. البته هاربرفرانت تا ۵۰۰ هزار نفر ظرفیت دارد.

سوالی که اینجا برایم پیش می آید بحث یافتن راز موفقیت است. می دانیم که حداقل در بخشی از جامعه ایرانی خارج از کشور نظیر داخل، با تشتت، اتهام زنی و تنگ نظری روبرو هستیم و همین مسائل معمولا انجام کارهای بزرگ را در این جامعه دشوار کرده است. شما در این چند دوره برنامه و خصوصا امسال با چه مسائلی از این دست روبرو بودید و چگونه بر مشکلات فائق آمده اید که توانسته اید یک چنین حمایتی را در جامعه ایرانی هم از سوی بیزینس ها، هم رسانه ها و هم مخاطبان جلب کنید؟

بله ما هم از این دست مشکلات که اشاره کردید زیاد داشته ام خصوصا در نوبت قبل که حتی برخی حرف ها از اروپا شروع شد. اصولا برخی گروه ها یا افراد تندرو در جامعه ایرانی هستند که هر وقت فعالیتی یا کار مهمی یا چیزی شبیه اینها انجام می شود شروع به اتهام زنی می کنند اما ما چون به انجام کارهای فرهنگی اعتقاد داشتیم و باور داشتیم و داریم که هر ملیتی و هر جامعه ای که بخواهد پیشرفت کند باید کار فرهنگی انجام دهد به این تهمت ها توجه نکردیم و کار خودمان را انجام دادیم. البته قطعا این ادعاها روی برخی تاثیر می گذارد اما اکثریت مردم که فعالیت ها را دیدند، هنرمندان را دیدند و اعتباری که مجموعه این حرکت برای جامعه ایرانی خارج کشور فراهم کرد از نزدیک شاهد بودند، از برنامه استقبال کردند و به همین دلیل هم ما یک حضور ۶۰ هزار نفری داشتیم در حالی که اگر غیر از این بود مردم نمی آمدند؛ می گفتند این برنامه سیاسی است و شرکت نمی کردند. خوشبختانه امسال این مسائل بسیار کمتر شده است. فکر می کنم آن دوستانی که حسن نیت داشتند اما شاید به دلیل اطلاعات نادرست یا به هر دلیل دیگری یک حرفی می زدند اینها واقعا دریافتند که این برنامه یک حرکت صرفا فرهنگی است که یک عده آدم علاقه مند به تمدن و فرهنگ کهن ایران داوطلبانه دورهم جمع شده اند و از کار و وقت خود زده اند تا برای اعتلای آن تلاش کنند.

آیا شده که کسی از مخاطبان به برنامه ای اعتراض کرده باشد و آن را خلاف اهداف اعلام شده جشنواره خوانده باشد؟

در میان مخاطبان اینجا که با چنین موردی برخورد نداشته ایم اما از داخل ایران گاهی حرکت های خیلی محدودی بوده مثلا یکی از روزنامه ها در چند سطر گفته بود جشنواره ضدایرانی تیرگان و چند صفت منفی و چند اتهام وارد کرده بود اما سیاست ما همان است که بیان شد یعنی موضع ما سکوت و انجام کار فرهنگی است. ما کار سیاسی نمی کنیم. معنای این سخن این است که اگر فیلمی یا داستانی یا هر اثر هنری در ایران به دلیلی با محدودیت روبرو شده باشد اما از نظر ما کار ارزشمند یا مفیدی باشد آن را عرضه خواهیم کرد و برعکس اگر کاری هم در ایران پخش شده باشد و حتی جایزه گرفته باشد و از نظر ما مفید و مناسب باشد آن را هم نمایش خواهیم داد. یعنی ملاک برای ما ارزش های فرهنگی خود اثر است و نه اینکه موضع فلان و بهمان گروه سیاسی نسبت به آن چیست.

فکر کنم میهمانان و هنرمندان دوره های گذشته هم از همه طیف ها بوده اند؟

دقیقا. اگر نگاه کنید در موسیقی ما از طیف های مختلف هنرمند داشته ایم چه سنتی و چه سایر گروه ها و میهمانانی هم از ایران داشته ایم. از آن سو در زمینه هنرهایی که در ایران ممنوع هستند هم هنرمندان زیادی حضور داشته اند.

برخورد مدیای کانادایی را با جشنواره تشریح کردید، برخورد بیزینس های کانادایی با آن چگونه بوده است؟

از میان بیزینس های کانادایی حضور رویال بانک کانادا RBC یک اتفاق بزرگ بود که خیلی مشتاقانه آمدند و گفته اند که این نوبت قصد دارند که تست کنند و اگر به نتایج دلخواه برسند تصمیم دارند نوبت بعد اسپانسر اصلی برنامه بشوند که اگر چنین اتفاقی بیافتد یک موفقیت بسیار بزرگ است. وست جت WestJet را داریم که خودش آمده است. در حال مذاکره با هواپیمایی ترکیه هستیم که باز خودشان آمده اند و ما سراغ آنها نرفته بودیم که بیشتر به دلیل برنامه های این شرکت در جذب مسافران ایرانی است. من فکر می کنم که بعد از این برنامه و با حضور این شرکت ها تعداد کمپانی های بزرگ کانادایی یا بین المللی در دوره های بعد مرتبا بیشتر شود.

در مورد مخاطبان غیرایرانی چطور؟ بازخوردی داشتید؟

نمونه هایی از این بازخوردها را دیده ایم. مثلا دوستانی از یک رادیوی سانفرانسیسکو آمده بودند و مصاحبه هایی با غیرایرانیان گرفتند و دو تا فیلم هم تهیه کردند و خصوصا در مورد گروه های موسیقی، این مصاحبه شونده ها از کارهای گروه شنبه زاده و آقای لطفی خیلی تعریف کرده بودند و بازخوردهای خیلی خوب گرفته بودند. وقتی مصاحبه گر از یکی از این افراد پرسیده بود شما که شعر آواز را متوجه نشده اید چگونه با آن ارتباط برقرار کردید گفته بود اما آن سوز و حس موسیقی را احساس می کردم. کلا بهترین بازخوردها برای غیرایرانیان در درجه اول مربوط به موسیقی و بعد رقص بود و البته غذا!

بازار ایرانیرسیدیم سر موضوع اصلی! غذا یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال حس و حال فرهنگی یک ملیت و در عین حال امری بسیار جذاب است و جنبه های اقتصادی هم دارد. گویا در برنامه گذشته کارهای مهمی در این زمینه شد. چه تاثیری داشت و این نوبت قرار است چه کارهایی انجام شود؟

در برنامه گذشته غذاهای ایرانی خیلی باب طبع مردم بود خصوصا غیرایرانی ها استقبال زیادی کردند. الان با بسیاری از آنها که صحبت می کنیم یکی از محورهای مهم و جذاب همین بحث غذاهای ایرانی است چون پتانسیل بسیار بالایی دارد برای اینکه در سطح بین المللی مطرح شود اما این نیازمند سرمایه گذاری و برخی فعالیت های ضروری است. مثلا ببینید ما چند تا شف تحصیل کرده ایرانی داریم؟ خیلی کم. به هر حال خیلی از این غیرایرانیان وقتی صحبت تیرگان می شود می گویند ما به خاطر غذا هم که شده می آییم! ما در این نوبت تصمیم داشتیم از خانم باتمان قلیچ که یک شف معروف ایرانی هستند و با کسانی مثل مارتا استوارت برنامه داشته اند دعوت کنیم که بیایند و در زمان جشنواره یک سری food demonstration ترتیب دهند یعنی در جلوی جمعیت دستور پخت چند غذای مشهور ایرانی را اجرا کنند اما متاسفانه به دلیل درگیری های اداری فرصت از کف رفت اما برای برنامه بعد حتما چنین کاری خواهیم کرد.

حضور بیزینس های فعال ایرانی در حوزه معرفی غذاهای ایرانی چگونه است؟ آیا نظیر نوبت قبل است یا گسترش می یابد؟

نوبت گذشته ۶ رستوران ایرانی حضور داشتند که به دلیل استقبال گسترده مردم بسیار راضی بودند و امسال هم تقاضای زیادی در این بخش داشتیم که به دلیل محدودیت فضای هاربرفرانت در این زمینه، نتوانستیم به همه پاسخ بدهیم و بازهم ۶ رستوران ایرانی ارائه سرویس خواهند داشت.

گویا جشنواره میهمانان ویژه زیادی دارد؟

با افراد زیادی تماس گرفته شده، برخی به دلیل درگیری های کاری اعلام کرده اند که نمی توانند حضور پیدا کنند و حضور برخی هنوز قطعی نیست. از کسانی که پذیرفته اند حضور پیدا کنند خانم انوشه انصاری که اولین زن فضانورد ایرانی و اولین زنی در جهان که با هزینه شخصی به فضا (ایستگاه فضایی بین المللی) رفته اند قطعی شده است. تعدادی از شخصیت های برجسته سیاسی نظیر آقای ژان کریتین نخست وزیر سابق کانادا دعوت شده اند که باید ببینیم چه کسانی تشریف خواهند آورد. تعدادی از هنرمندان و مسئولین دولتی هم دعوت شده اند که اسامی قطعی برای اوایل جولای مشخص خواهد شد.

نوبت گذشته مشکلات جدی درباره ویزای هنرمندانی که از ایران قرار بود حضور داشته باشند پیش آمد. آیا برای این نوبت برنامه خاصی در نظر داشته اید؟

بله ویزا همیشه یک مشکل جدی بوده و برنامه ریزی های ما را دچار مشکل کرده چون گاهی تا لحظه آخر معلوم نیست که این هنرمندان می توانند بیایند یا نه و مردمی هم که منتظر دیدار با هنرمندان هستند از عدم حضور آنها خیلی ناراحت می شوند ضمن اینکه پر کردن جدول برنامه ها هم در آن زمان آسان نیست برای همین سعی می کنیم که برنامه های کلیدی را به هنرمندانی که از ایران حضور پیدا می کنند اختصاص ندهیم و البته واقعا جای تاسف است برای اینکه یکی از اهداف ما این است که هنرمندان داخل جامعه ایران و هنر آنها را به شکلی به جامعه جهانی مطرح کنیم یا حداقل شروعی برای این حرکت باشیم.

گویا تمام فعالیت های جشنواره – حالا چه به عنوان نیروی اصلی یا افراد پاره وقت- به صورت داوطلبانه انجام می شود که همین موضوع انسجامی  در میان جوانان ایرانی از نسل های مختلف پدید آورده و خودش یک ارزش است. آماری دارید که چه تعداد داوطلب با این برنامه همکاری می کنند؟

به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. به نظر من فستیوال به تنهایی خودش یک ارزشی دارد و معادل آن (حالا اگر نگوییم بیشتر) ارزش کار جمعی است که این گروه از بیش از یک سال و نیم گذشته دارد انجام می دهد که البته در ابتدا گروه کوچک تری هستند اما هر چه به فستیوال نزدیک می شویم بزرگ و بزرگ تر می شود؛ می توانم بگویم که حدود ۳۰۰ نفر با این فستیوال درگیر هستند البته لیست داوطلبان ما از ۴۵۰ نفر هم بیشتر است اما ۳۰۰ نفر مشخصا با آن درگیر هستند از جمله کسانی که در آن ۴ روز با ما همکاری می کنند چون تمام کارهای فستیوال از جمله تمامی امور مربوط به میهمانان و تمام کارهایی که در شهر انجام می شود، کارهای تبلیغاتی و اجرایی همه را داوطلبان انجام می دهند. به علاوه ما این بار یک برنامه درست کردیم به اسم affiliates که از ارگان ها و تشکل ها مثل انجمن های دانشجویان ایرانی خواستیم که افیلیتس تیرگان شوند که الان ۳۳ تا افیلیتس داریم که تمام دانشگاه های انتاریو هم در میان آنها هستند . همه اینها جامعه ایرانی را به هم نزدیک تر کرده است.

خیلی ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید؛ امیدوارم مثل نوبت های گذشته برنامه خیلی خوبی را شاهد باشیم. اگر نکته ای باقیمانده…

من دعوت می کنم از تمام ایرانیانی که در آن تاریخ در تورنتو هستند تشریف بیاورند و این برنامه را ببینند. این در واقع بزرگ ترین برنامه ایرانی در خارج از کشور است. از دوستان غیرایرانی خود هم دعوت کنند تا بیایند و این برنامه را ببینند تا بتوانیم این فرهنگ را به غیرایرانی ها هم معرفی کنیم. همچنین با مراجعه به سایت جشنواره به آدرس www.tirgan.ca که این نوبت علاوه بر صفحات انگلیسی، مطالب فارسی هم دارد در جریان آخرین برنامه های جشنواره قرار بگیرند. به امید دیدار شما در تیرگان ۲۱ تا ۲۴ جولای.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar