در پستهای مرتبط قبلی به دلایل اهمیت پیگیری اخبار مربوط به ترندها و تحولات آتی در همه حوزهها و خصوصا حوزههای متاثر کننده بازار اشتغال در کانادا اشاراتی کردیم. در این پست به موضوع اهمیت چنین اخباری در خلق ایدههای جدید میپردازیم.
اگر همه گزارشات و آمار و ارقام ریز و درشت روزانه،هفتگی و سالانه موسسات دولتی و خصوصی کانادا درباره شرایط حال و آینده کشور را به کناری بگذاریم، تنها رویت سه سرفصل به ظاهر مختلف میتواند دریچهای از آینده برای ایدهپردازی بگشاید و همگامی ما با تغییرات پیش رو برای حرکت در جهت موفقیت را تضمین نماید. این سه سرفصل،
- تغییرات در حوزه بهداشت و درمان کانادا،
- تغییرات عظیم جمعیتی در حوزه اقلیتهای آشکار در کلان شهرهای کانادا و
- تغییرات عظیم جمعیتی (با تاکید بر چرخش هرم جمعیتی و افزایش چشمگیر کهنسالان)
در دو دهه ٱینده در کل کاناداست. خوشبختانه ما در این وب سایت اخبار این سه حوزه را مرتباً تحت پوشش قرار داده و خواهیم داد.
شما اگر فقط انواع اخبار ریز و درشت مرتبط با این سه سرفصل را با دقت مرور کنید و در سایر زمینهها و اخبار و اطلاعات خصوصا در زمینههایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به شغل شما مربوط هستند تفاسیر خود را بر مبنای این حوزهها سامان دهید دریچههای جدیدی از آینده در مقابل خود خواهید گشود که ذهن و فکر شما و زاویه دیدتان را نسبت به پدیدههای پیرامونی تغییر خواهد داد و به شما در سامان دادن برنامههای آتی خود یاری خواهد رساند.
مثلا در گزارش مرکز آمار کانادا که در نیمه ماه می ۲۰۱۰ در قالب یک گزارش آماری- تحلیلی و با معرفی سه سناریوی مختلف جمعیتی منتشر شد شما میبینید که در دو دهه آینده هر کانادایی شاغل در بازار کار باید به طور متوسط هزینههای زندگی ۴ تا ۵ نفر را پوشش دهد. در بدو امر ممکن است چنین تصور کنیم که منظور این است که یک زوج فعال در بازار که مثلا در آن زمان ۲۵ تا ۴۰ سال دارند (کودکان، نوجوانان یا جوانان امروز) در شرایطی قرار دارند که علاوه بر فرزند یا فرزندان خود باید والدین هر دو (۴ نفر) و بالاتر از آن والدین والدیننشان (۸ نفر) را هم تر و خشک کنند چون با بهبود شرایط زندگی و بهداشت و درمان و افزایش امید به زندگی، در کنار این واقعیت که بالاترین طیف سنی جمعیت در آن زمان متعلق به کهنسالان و بیبیبومرها خواهد بود چنین امری بدیهی است.
اما مسئله فراتر از این است. حتی کسانی که مجرد هستند یا والدین خود را از دست دادهاند هم در مجموع داخل قواعد و ضوابط این بازی هستند بدین معنا که برای آنکه کشور بتواند تعهدات خود به همه شهروندانش را در قالب بیمههای تامین اجتماعی، حقوق بازنشستگی، کمک هزینههای تحصیلی و … انجام دهد، هر عضو فعال جامعه باید علاوه بر خودش بار ۴ نفر دیگر را بکشد. توجه داشته باشید که قرار نیست کانادای ۲۵ سال آینده به دلیل این واقعیت سنگین دچار فقر و کمبود شود بلکه همزمان باید استانداردهای زندگی کانادایی در تمامی حوزههای بهداشتی، تحصیلی، شغلی و امنیتی ارتقا پیدا کند به گونهای که جایگاه این کشور در میان کشوران صنعتی و پیشرفته اگر بالاتر نمیرود، پایین هم نیاید.
پوشش دادن به ۴ یا ۵ زندگی دیگر فقط یک عدد روی کاغذ است اما ابعاد واقعی آن غیرقابل تصور به نظر میرسد. اولین معنای این حقیقت این است که نقش تکنولوژی در بازار کار و نیازهای زندگی در دو دهه آینده باید چند برابر شود. اگر به این نکته دقت کنیم که همین امروز گفته میشود تاثیر و گسترش تکنولوژی در دهه گذشته در زندگی بشر به تنهایی از تمامی دوران قبل از آن بیشتر بوده میتوان تا حدی حدس زد که دو دهه بعد که باید این تاثیر چند برابر شود چه اتفاقی قرار است بیافتد. و این امر اختیاری نیست، یک اجبار است. معنای این سخنان را شما میتوانید در صدها حوزهی مختلف شغلی جستجو کنید مثلا اتوماسیون صنایع و سرویسها ابعاد گستردهای خواهد یافت پس کسانی که در رشتههای مرتبط با این فیلد کار میکنند پیش خواهند رفت. در مقابل تمام مشاغلی که از طریق اتوماسیون بتوان آنها را به شکل اقتصادی حذف کرد (چون فعلا هزینه اتوماسیون در بخشهای زیادی بیش از هزینه برای نیروی انسان است) در خطر انقراض قرار میگیرند.
در همین حوزه اتوماسیون، هر نوع بحثی که بتواند رابطه ماشین و انسان را سهلالوصولتر کند، آموزش را فراگیرتر سازد، تعمیر و رفع عیب troubleshootingرا برای کاربران وسائل سادهتر کند، ارائه خدمات را از طریق راه دور و خصوصا به صورت انترنت-بیس انجام دهد و…در موضع بهتری قرار خواهد داشت. تنها همینها نیست، اتوماسیونی بهتر جواب میدهد که انرژی کمتر و آنهم به صورت سالمتری مصرف کند و در پلتفرمهای گستردهتر و قابل ارتباط و هماهنگی با سایر سیستمها قرار بگیرد و… حال خود قضاوت کنید پرداختن به هر یک از این موضوعات چه حجم و زمانی میبرد و به چه میزان پژوهش و تخصص نیازمند است.
در کنار اینها موضوع مهاجرین قرار دارد که تعداد آنها هر روز بیش از روز قبل میشود و مرتبا در حال تغییر رنگ و لعاب ظاهری و تنوع بخشیدن به اعماق فکرها، فرهنگها و اندیشهها در کانادا هستند. این تنوع غیر قابل باور خود منجر به پیدایش صدها گونه سرویس و برنامه میشود. جامعهای که به جای مثلا ۲۰ مدل غذا، ۲۰۰۰ منوی مختلف غذایی دارد و پوشش شهروندانش، باورهای مذهبیاش، ایام جشن و شادمانی یا غم و اندوهش، رنگها و فورمهای مورد پذیرشاش و…متفاوت است به همان نسبت هم فرصت و مجال بیشتری برای خلق خدمات و سرویسهای جدید پدید میآورد. و جامعه ۲۵ سال بعد کانادا چندین برابر متکثرتر و متنوعتر از امروز است.
اجازه دهید مثال دیگری بزنیم. دو دهه بعد فعالین باید مسائل ۴-۵ نفر دیگر را حل کنند، تعداد کهنسالان بیشتر است، جامعه تکنیکیتر است اما کهنسالان معمولا میانه خوبی با تکنولوژیهای جدید ندارند، به دلیل کمبودهای بخش بهداشت و درمان این بخش از نظر نیروی متخصص در فشار خواهد بود …تنها یک معنای این سخنان این است که دهها شغل جدید یا تغییر یافته مشاغل قدیمی پدید خواهد آمد که کارش حل و فصل این مسائل است. مشاورینی فعال خواهند شد که به این آدمهای پر مشغله راهنمایی میدهند و چه بسا به آنها در حوزههای مختلف یاری میرسانند تا بهتر بتوانند فشارهای زندگی و خصوصا چگونگی کنار آمدن با کهنسالان را تحمل کنند.
طراحی داخل منازل، نورپردازی، رفت و آمد به طبقات بالاتر و ابزار و وسائل درون منازل تغییرات چشمگیری خواهد کرد تا بیشتر متناسب با شرایط کهنسالان باشد نه جوانان. مراکز ارائه خدمات عمومی، سینماها و مراکز تفریحی، بانکها و موسسات مالی و بیمهای شرایط و سرویسهای خود را به گونهای تغییر خواهند داد که پاسخگوی این تغییر و تحول سنی باشد. دوستیابیها و جلسات نشست و تفریحی شکل دیگری خواهد گرفت. وقتی اکثریت مخاطبان سرویسهای شهری بالای ۵۰ سال سن داشته باشند شما نمیتوانید با الگوها، روشها، ابزارها و برنامههایی که برای ۲۵ سالهها طراحی شده به نیاز آنها پاسخ دهید. در عین حال جامعه باید برای ۲۵ تا ۴۵ سالهها برنامهها و سرویسهای ویژهای تدارک ببیند چون خروج هر یک از آنها از بازار کار به معنای ایجاد مشکل برای ۴-۵ نفر دیگر سر بار است.
در کنار این چند موضوع، بحث انرژیهای پاک و اصولاً صنایع سبز و دوستدار محیط زیست از ترندهای جدی آینده است به گونهای که هر نوع تغییرات و ابداعات جدید اگر این شرط را رعایت نکرده باشند، اگر از همان ابتدا ابتر نمانند قطعا عمر زیادی نخواهند داشت.
همه این برنامهها و ایدهها و هزاران برابر اینها که در اینجا فرصت و مجال طرح آنها نیست از کرات و سیارات دیگر اتفاق نخواهند افتاد؛ افراد دقیق، خردمند و خلاقی که در حال پیگیری سیر اتفاقات و وقایع هستند و اخبار روز را در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، بهداشتی و تکنولوژیکی دنبال میکنند از دیروز برای چنین فردایی درگیر کار شدهاند و همینها هستند که بیشترین منافع ۲۵ سال آینده را خواهند برد. شما هم میتوانید یکی از اینها باشید. بیش از ۳۰ سال پیش چند جوان دانشجوی آس و پاس که مجموع حساب بانکیاشان سبب شرمساری بود، این ایده را پرورانند که میتوان کامپیوترها را که در آن زمان ماشینهایی بزرگ با زبانهای ارتباطی غیر قابل فهم برای عامه بود به ابزاری عامهپسند و حلال مشکلات روزمره تبدیل کرد و به جای پولهای درشت اما محدود، به فروش میلیونی اما ارزان اندیشید این چنین بود که زبان «مقدماتی» Basicو کامپیوتر شخصی PCخلق شد و کمتر از دو دهه بعد همان دانشجویان به ثروتمندترین مردان جهان تبدیل شدند. به همین دلیل است که ایدهپروری و حفظ و حراست قانونی از آن خود موضوع مهمی است که ما در جای دیگر به آن خواهیم پرداخت.
ما به جهت اهمیتی که این موضوعات دارند و به جهت پایبندی به شعاری که از گام نخست در جهت پیگیری موفقیت شما در کانادا اعلام کردهایم اطلاعات و اخبار مربوط به این حوزهها را در صدر برنامههای خود قرار داده و همچنان خواهیم داد. پس با ما همراه باشید.
ثبت دیدگاه