گاهی برخی از ما میپرسند که انتشار اخباری درباره شرایط اجتماعی یا پیشبینیهای جمعیتی یا احتمالات درباره تغییرات آتی که کلا ترند trend نامیده میشود چه فایدهای دارد. افرادی از جامعه ایرانیان کانادا هستند که بنا به دلایل شخصی، خانوادگی یا عادتی که از زمان زندگی در ایران با آنها باقی مانده است، چشم، گوش و ذهن خود را بر روی منابع اصلی انتشار اخبار بستهاند. تماس آنها با این پدیدهها به اتفاقات مربوط میشود، مشاهده اتفاقی بخش خبر تلویزیون یا شنیدن تصادفی اخبار از رادیوی ماشین یا مطالعه گهگاهی روزنامهها. و البته شنیدن مطالب شفاهی از دیگران. در اینجا میخواهیم توضیح دهیم که چرا پیگیری اخبار و آگاهی از آنها حداقل در حوزه کاریابی و اشتغال از فعالیتهای مهم و حیاتی محسوب میشوند.
حتی اگر شما شغل مناسب و مطمئنی داشته باشید باز هم آگاهی از وقایع روزمره و احتمالات آینده برای آینده شغلی شما اهمیت زیادی دارد. در اینجا به دلیل موضوع بحث، بر روی آینده شغلی و بازار کار تاکید میکنیم در حالیکه اهمیت بحث آگاهی از اخبار و ترندها فراتر از این موضوع خاص است.
چرا چنین است؟ برخی از اخبار و ترندها مستقیما به شغل شما مربوط میشوند. مثلا اگر یک متخصص کامپیوتر در کانادا از حدود یک دهه قبل اخبار تغییرات بنیانی در حال شکلگیری در بازار کار کامپیوتر را با دقت دنبال میکرد بسیاری از حوادث امروز را که برای بسیاری شوکآور و فلجکننده بوده حداقل از ۵ سال قبل میدید. البته هیچکس به شما تضمین نمیدهد که فردا یا ۵ سال دیگر چه میشود اما اگر شما یک حوزه خاص شغلی را با دقت و از طریق منابع موثق و مطمئن پیگیری نمایید به مرور تصویری از آینده خواهید داشت که برای تصمیمگیریهای مهم به کارتان خواهد آمد.
فراموش نکنید که برای بقا در یک شغل و فرار کردن از معضلاتی چون بیکاری موقت لازم نیست که شما تغییرات خیلی مهمی در میزان تواناییهای شغلی، مهارتها و دانستههایتان بدهید. گاهی با گذراندن یک درس یا شرکت در یکی – دو کارگاه یا دریافت یک گواهینامه، به کارفرمای خود کمک میکنید تا در زمان دشوار انتخاب میان شما و دیگران برای ماندن یا رفتن از شرکت، نام شما را به دلیل همین بهروزماندن مهارتها و دانشهایی که با نیازهای جاری بازار هماهنگی دارد، از فهرست رفتنیها قلم بگیرد. و البته این کمترین تاثیر همگامی با ترندها و تحولات بازار است.
اجازه دهید با مثالهای ساده این بحث را بشکافیم. فرض کنید که شما در کانادا میخواهید برای اشتغال در رشته معلمی تلاش کنید. با بررسی ابعاد مختلف به این نتیجه میرسید که پیمودن مسیرهای مختلف تحصیلی و دریافت مجوز در این کار بسته به وضعیت فعلی شما بین ۳ تا ۵ سال طول خواهد کشید. خوب، اگر سری در آمار و اخبار داشته باشید و مثلا بدانید که بر اساس سناریوهایی که مرکز آمار کانادا از وضعیت جمعیت کانادا در ۲۵ سال آینده ترسیم کرده، جمعیت بالای ۶۵ سال کانادا در ۲ تا ۵ سال آینده از جمعیت زیر ۱۵ سال کانادا فزونی خواهد گرفت. به معنای دیگر زمانی که شما به سلامتی از یکی از مسیرهای موجود فارغالتحصیل شده و مجوز تدریس دریافت کنید معلمان مدارس ابتدایی و دوره اول دبیرستان junior high school که بسیار از شما پرسابقهتر و در حال کار هستند نگران تعطیل شدن مدارس فعلی، ادغام کلاسهای کمجمعیت و از دست دادن شغل خود خواهند بود. یعنی در حالی که احتمالا دوستان و آشنایانی که ۱۰-۱۵ سال پیش وارد این حرفه شدهاند همگی به شما از مطمئن بودن و تضمین آینده این شغل سخن گفتهاند به ناگاه به یک تله شغلی تبدیل میشود.
خوب، یک فرد پیگیر خبرها و گزارشها چه میکند؟ یا اصلا از همان آغاز سراغ یک فیلد کاری دیگر میرود؛ یا مسیر تحصیلی خود را به گونهای انتخاب میکند که از تدریس برای مقاطع سنی پایین سر درنیاورد مثلا معلم دبیرستان میشود و یا بهتر از آن، همگام با تغییرات جمعیتی گام برمیدارد. یعنی فعالیتهای داوطلبانه، واحدهای درسی و تحصیلات میدانی (آموزش در محل) و نمونههای مختلف دیگری از موضوعات درسی را در جهتی سامان میدهد که بر حوزه تدریس مهاجران (مثلا معلم ESL) متمرکز باشد چون همان آمار، ارقام و سناریوها و ترندها میگویند اگر کانادا میخواهد وضعیت فعلی بازار کار خود را حفظ کند باید در تمام دو دهه آینده بر آمار جذب مهاجرین بیافزاید که معنای آن اهمیت یافتن موضوع تحصیل مهاجرین و فرزندان آنها به عنوان افرادی که تحصیلات اولیه آنها به انگلیسی نبوده است میباشد.
یا اینکه همه آن فعالیتهای پیشتر بیان شده را بر حوزه تدریس برای بزرگسالان و تجربهاندوزی در مدارس بزرگسالان adult school (یا ترکیبی از این دو یعنی تدریس برای مهاجرین بزرگسال) متمرکز میکند. مثلا موضوعاتی چون روانشناسی آموزش بزرگسالان چیست؟ مهمترین حوزههایی که آنها میخواهند در آن آموزش ببینند چه موضوعاتی را شامل میشود؟ موثرترین منابع و کتب آموزشی برای آنها چیست؟ (مخصوصا) هر یک از قومیتها و زبانها دارای چه ضعفها و قوتهای آموزشی هستند؟ و کدامیک از منابع درسی برای آنها مناسبتر است؟ کدام نرمافزارهای آموزشی در هر حوزه برای کاربران کهنسال و بزرگسال مناسبتر و کاربرپسندتر user friendlier است؟ و مسائلی از این دست.
بدین ترتیب چنین فردی به جای اینکه با یک مدرک تحصیلی نامناسب خود را در ورطه معضلات شغلی دو دهه آینده بیاندازد از همان دوران تحصیل چند گام جلوتر از شرایط حرکت خواهد کرد و به همین دلیل ۴-۵ سال دیگر که درسش تمام شود رزومهاش چشم هر کارفرمایی در حوزه آموزش مهاجران یا بزرگسالان را خیره خواهد کرد.
البته آگاهی از ترندها تنها به این درد نمیخورد، این نتیجه طبیعی آن است. شما با مطالعه و آگاهی از ترندها در واقع آدم متخصصتری میشوید، اگر در جلسات تخصصی کاری شرکت میکنید پیشنهادات موثر و آیندهنگانهتری مطرح خواهید کرد که برای مقامات مافوق شما ارزشمند است، اگر مدیر بخشی هستید با اطلاع از وضعیت پیرامونی و پیش رو تصمیمات دقیقتری میگیرید و مجموعه خود را بهتر اداره میکنید و دهها مورد دیگر.
توجه داشته باشید که برخلاف شرایط کاری، اجتماعی و سیاسی در ایران که اصولا امکان آیندهنگری چندین ساله در آن دشوار یا غیرممکن است، در کشوری مثل کانادا شما میتوانید به گزارشهایی دست پیدا کنید که چشمانداز ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال بعد را ترسیم کردهاند. البته همه آنها جنبه احتمالی دارند اما این احتمالات بر اساس واقعیتهای اندازهگیری شده امروز و معمولا مبتنی بر ۲ تا ۵ سناریو در حالتهای مختلف است که میتواند دورنمای بحث را بشکافد. در واقع شما از مطالعه آن مباحث نه تنها به اینکه آینده در قالب آن سناریوها احتمالا چگونه خواهد بود دست پیدا میکنید بلکه نقش بازیگران اصلی میدان و پارامترهایی که تغییرات آنها را باید زیر نظر داشت درک خواهید کرد که چه بسا از آن تصاویر احتمالی، مهمتر هستند.
در پست بعدی به نکات دیگری از این بحث میپردازیم.
ثبت دیدگاه