تعدادی از مخاطبان سایت درخواست کرده اند که در این مجموعه از مطالب به معرفی وضعیت مشاغل هنری در کانادا بپردازیم.
برای اجتناب از تکرار برخی مباحث مشترک، در اینجا کلیاتی در این باره این گروه از رشته ها ارائه می شود و سپس در چند پست به معرفی تعدادی از این رشته ها می پردازیم.
همانطور که قاعدتاً اغلب مخاطبان این سایت می دانند رشته های هنری تنوع بسیار زیادی دارند؛ برخی از رشته ها به طور خالص تری هنری هستند یعنی ذوق، سلیقه و استعداد هنری در آنها اهمیت بیشتری دارد نظیر بازیگری یا کارگردانی و در برخی دیگر جنبه های تکنیکی بر جنبه های ذوقی می چربد یا اینکه از اهمیت زیادی برخوردار است نظیر تدوین یا فیلم برداری (البته عده ای از فعالین در این رشته ها با این نظر موافق نیستند اما اینجا محل بحث در این باره نیست)؛ در همین مورد دوم هم رشته هایی هستند که از تغییرات تکنولوژی در دو دهه اخیر تاثیر بیشتری گرفته اند نظیر تدوین یا طراحی انیمیشن. این تغییرات در برخی فیلدها به حدی شدید بوده که به ظهور نسل جدید و کم سن و سالی از خوره های استفاده از ابزارآلات اکترونیکی و کامپیوتری gadget geeks در میان متخصصین طراز اول این رشته ها منجر شده است.
همچنین گروهی از رشته های شغلی میان رشته ای هستند که ترکیبی از هنر- صنعت، هنر- اقتصاد یا هنر- رسانه در آنها شدید است به گونه ای که ممکن است از دسته بندی رشته های هنری خارج شوند نظیر طراحی داخلی interior designing در دسته اول، تحلیلگر مالی سینمایی از گروه دوم و مجری host برنامه های گفتگومحور talk shows (افرادی نظیر آپرا وینفری یا دیوید لیترمن) از گروه سوم.
همین تنوع و گستردگی سبب می شود که امکان معرفی همه این مشاغل در این مجموعه پست ها فراهم نباشد لذا برای آنکه تصویری اجمالی از وضعیت رشته های هنری و رشته های مرتبط با هنر ارائه شود به یک نمونه انتخابی از میان آن خیل عظیم دست زده ایم و این رشته ها را در این مجموعه پست ها معرفی خواهیم کرد:
- تهیه کنندگان، کارگردانان و تدوینگران فیلم
- طراحان داخلی
- موسیقی دانان، آهنگ سازان و نوازندگان
- طراحان گرافیست
- بازیگران تئاتر و سایر هنرهای نمایشی
چنانچه در مورد سایر مشاغل هنری توضیحی نیاز داشته باشید می توانید با کنپارس از طریق ایمیل سایت تماس بگیرید.
آیا هنرمندان یا شاغلین در رشته های هنری می توانند برای ویزای فدرال نیروی متخصص تقاضا دهند؟
در حالت کلی خیر. هیچیک از مشاغل هنری در فهرست ۳۸ رشته فدرال یا رشته های پرامتیاز کبک قرار نمی گیرند. البته شما می توانید برای کبک به صورت عادی تقاضا دهید اما چنین امکانی در مورد کانادا فراهم نیست. البته در مورد ویزای فدرال چنانچه سایر شرایط (سابقه تحصیل یا کار در کانادا یا داشتن پیشنهاد شغلی از کارفرمای کانادایی) را داشته باشید می توانید تقاضا دهید.
همچنین در یک حالت امکان درخواست ویزای فدرال وجود دارد و آن زمانی است که شما در یک دانشگاه یا موسسه آموزش عالی دیگر (دارای مجوز) یعنی مکانی که بتوان حداقل به آن عنوان کالج داد تدریس کرده باشید. از آنجا که بسیاری از هنرمندان یا منتقدان و نویسندگان هنری چنین فعالیت هایی را انجام می دهند می توانند از این فرصت برای تقاضا به عنوان استاد دانشگاه یا استفاده کنند. برای اطمینان از اینکه مشمول چنین عنوانی می شوید یا نه با یکی از مشاوران مهاجرت در دفتر کنپارس تماس بگیرید یا فرم مربوطه را در روی وب سایت تکمیل نمایید.
مهم ترین چالش های پیش رو؟
حقیقت این است که یافتن شغل برای هنرمندان مهاجر و سایر فعالین حوزه های هنری چندان ساده نیست و این افراد وضعیتی به مراتب مشکل تر از سایر مهاجران دارند. اولین مانع زبان است. هر چه رشته هنری رابطه بیشتری با استفاده از زبان داشته باشد این مانع عظیم تر و نفوذناپذیرتر می شود. مثلا یک بازیگر یا نویسنده با مشکلاتی به مراتب بیشتر از یک تدوینگر روبرو خواهد بود. البته در دهه ها و خصوصاً سال های اخیر با گسترش رسانه های صوتی و تصویری یا فرصت اجراهای فرهنگی و هنری به زبان های مادری، امکانات و فرصت های بیشتری برای هنرمندان فراهم آمده تا به زبان های غیررسمی در کانادا دست به خلاقیت هنری بزنند اما به دلیل جوان بودن جامعه مهاجرین ایرانی در کانادا و همچنین برخی موانع فرهنگی و اقتصادی که در اینجا امکان و فرصت تحلیل آنها نیست این موارد هنوز به آن میزانی نیست که افراد بخواهند به امید آنها برای آینده مطمئن شغلی خود برنامه ریزی کنند. طبیعی است کسانیکه در رشته های هنری میان رشته ای تر فعالیت می کنند یا تکنولوژی در مشاغل آنها نقش کلیدی تری دارد از وضعیت بهتری برخوردار هستند.
مورد مهم تر از زبان، فرهنگ است. هنرمند حتی کسی که زمینه های تکنولوژیکی در کارش اهمیت محوری دارد باز هم بیش از هر شغل دیگری از فرهنگ جامعه تغذیه می کند پس کسی که با فرهنگ جاری جامعه رابطه کمتری داشته و دارد کمتر هم امکان موفقیت دارد. ارتباطات و آگاهی های ریشه دار فرهنگی چیزی نیست که از طریق تماس های کوتاه و محدود حاصل شود و حتی برای کسانیکه سال هاست در ایران مشتری دائم محصولات فرهنگی غربی بوده اند چندان قابل دسترسی نیست. خصوصا که بین کالاهای فرهنگی صادراتی با محصولات عادی و روزمره زندگی خانواده های آمریکای شمالی فاصله شگرفی وجود دارد. لذا فرد برای آگاهی از این داده های موثر فرهنگی، باید آمادگی پذیرش سختی و شناسایی و پیگیری فعالیت های مداوم و طولانی مدت را دارا باشد.
میدان رقابت یک نکته مهم دیگر است. بخشی از مشاغل در آمریکای شمالی زمین بازی مهاجران هستند نظیر انواع رشته های مهندسی ها. این اتفاق امروز نیافتاده بلکه در چند دهه گذشته به مرور انجام شده و الان به جایی رسیده که با جدیت می توان گفت حتی مهاجرین نسل اول در همه ابعاد و رشته های مرتبط حرف اول را می زنند. مشاغلی چون خرید و فروش املاک، خرید و فروش خودرو، کارشناسی بانک ها و شرکت های بیمه و نظایر اینها، حداقل در شهرهای بزرگ و مهاجرنشین روز به روز بیشتر در اختیار مهاجرین قرار می گیرند که یک دلیل مهم آن حضور گسترده تر مهاجرین و نیازهای روزافزون آنها در این مناطق است.
زمین ها و زمینه هایی هستند که الان زمین بازی وایت ها (سفیدهای اروپایی) هستند اما به نظر می رسد به مرور و تدریجاً در آینده ای نه چندان دور جولانگاه مهاجرین خواهند شد. حوزه های بهداشت و درمان یک نمونه واضح از این دسته مشاغل هستند چون مهاجرین متخصص در این رشته ها بهترین پاسخ گویان به نیاز شدید امروز و فردای کانادا هستند اما حداقل یک دهه طول می کشد تا با جابجایی نسل قبلی، نسل مهاجر نقاط کلیدی مدیریتی را اشغال کند و بر تصمیمات تاثیر گذارد.
اما زمین هایی هستند که کماکان عرصه جولان وایت ها هستند و بعید است تا مدت ها یک جابجایی اساسی اتفاق بیافتد. مدیریت های ارشد کمپانی های بزرگ، مشاغل مهم مالی و اقتصادی، مشاغل نظامی و امنیتی، حوزه های سیاسی و در پشت آخرین خاکریزها، همه عرصه های رسانه ای و هنری نمونه های شاخصی از این گروه مشاغل هستند. البته نسل دوم یا سوم مهاجرین به دلیل اینکه هم با زبان و فرهنگ کانادایی آشنایی دارند و هم به دلیل تعلق به یک قومیت خاص از پشتیبانی اعضا آن قومیت برخوردارند اما مهاجرین نسل اول عموماً فاقد حداقل های لازم در این حوزه ها هستند. البته این به معنای فقدان فرصت برای چنین افرادی نیست اما فرد باید بداند که ماجرا اصلا ساده نیست و قبل از تصمیم به مهاجرت درباره اینکه چگونه با این مشکل کنار خواهد آمد به خوبی بیاندیشد.
در این میدان رقابت، دو گروه رقبای بسیار جدی و سرسختی هستند:
گروه اول جوانان هستند. عرصه های رسانه ای و هنری از عرصه های بسیار جذاب برای جوانان است. اگر امروز به کالج ها و دانشگاه های کانادا مراجعه کنید می بینید که متوسط سن دانشجویان این رشته ها کمتر از ۲۰ سال است. وقتی از جوان علاقه مند به هنر سخن می گوییم منظورمان کسی که هنری را مثلا در ۱۸-۱۹ سالگی آغاز کرده نیست. بسیاری از این افراد از سنین دبستان با این هنرها آمیخته شده اند و زمینه های مثبت اجتماعی هم به آنها امکان داده به خوبی پر و بال بگیرند. پس کسانیکه مثلا در آستانه ۳۰ سالگی می خواهند با چنین طیفی رقابت کنند باید پتانسیل های ویژه ای در خود یافته باشند.
برای مورد دوم بحث تکنولوژی است. تاثیر تکنولوژی در یک دهه اخیر در بسیاری از هنرها کاملا انقلابی بوده به شکلی که خود فعالین پر سن و سال تر این رشته ها در غرب را کاملا با مشکل روبرو ساخته است. وقتی از انقلاب تکنولوژیکی سخن می گوییم باید بدانیم که در آمریکای شمالی درباره پیش قراولان و رزمندگان صفوف مقدم این جبهه حرف می زنیم. مثلا الان بسیاری از محصولات عظیم و پرفروش هالیوودی که اولین بهره گیر از آخرین تکنولوژی های تصویری و سینمایی در عرصه های زنده و انیمیشن هستند در استودیوهایی در تورنتو و ونکوور تولید می شوند. این موضوع یک بار دیگر به نفع نسل جوانتر که با این تغییرات تکنولوژیکی بزرگ شده اند تمام می شود. البته از نظر ناآشنایی با این تحولات پی درپی، وضع مهاجرین با کانادایی ها و آمریکایی های قدیمی تر شاغل در این عرصه مشابه است با این تفاوت که افراد قدیمی تر به دلیل سابقه حضور در همین کشور و همین بازار کار اگر نتوانند با تکنولوژی های جدید کنار بیایند با شیفت به مشاغلی در همین حوزه که نیاز کمتری به چنین دانش ها و مهارت هایی دارند گلیم خود را از آب می کشند در حالیکه مهاجرین از چنین امکانی برخوردار نیستند.
کوتاه اینکه جستجوی کار در چنین حوزه هایی نیازمند آگاهی و مطالعه عمیق و دقیق است لذا توصیه می کنیم فعالین این حوزه با چنین رویکردی به موضوع مهاجرت بیاندیشند. در پست های بعدی به موارد جزیی تری در هر رشته اشاره خواهیم کرد.
توجه: این مطلب پیش از این در تاریخ 21 آذر 88 در همین وب سایت منتشر شده است
ثبت دیدگاه