کارفرمایان از ما تجربه کار کانادایی می خواهند، با مشکل نداشتن چنین تجربه ای چه کنیم؟
28 جولای 2016 - 1:21
بازدید 729
7

  به قلم مجید بسطامی،   از اولین عباراتی که هر تازه وارد به کانادا آن را بارها و خصوصاً در زمان جستجوی اولین شغلش می‌شنود و چون مانعی بزرگ بر سر راهش در می‌آید، اصطلاح «تجربه کانادایی» Canadian Experience است. کارفرمایان کانادایی از وی می‌خواهند که حداقل یک محیط کار کانادایی (و در واقع، […]

ارسال توسط :
پ
پ

 

به قلم مجید بسطامی،
 
از اولین عباراتی که هر تازه وارد به کانادا آن را بارها و خصوصاً در زمان جستجوی اولین شغلش می‌شنود و چون مانعی بزرگ بر سر راهش در می‌آید، اصطلاح «تجربه کانادایی» Canadian Experience است. کارفرمایان کانادایی از وی می‌خواهند که حداقل یک محیط کار کانادایی (و در واقع، یک کارفرمای دیگر کانادایی) را معرفی کند تا نشان دهد که با محیط کار کانادا آشناست. چگونه می‌توان از این مانع گذر کرد؟
 
تجربه کانادایی دو معنای تا حدودی متفاوت دارد. گاهی تفسیر این عبارت عام است به این معنا که هر گونه تجربه کاری به صرف ارتباط با محیط‌های کاری کانادا مورد پذیرش است. معنای دوم و خاص آن، سوابق کاری در یک فیلد کاری مشخص را جستجو می‌کند.
 
در معنای عام، راه حل‌ها نسبتاً ساده و روشن هستند. شما به عنوان یک تازه وارد اگر تلاش کنید که از اولین فرصت‌های اشتغال در یک شغل فصلی Seasonal یا برای بقا Survival به صورت پاره وقت بهره ببرید این مانع را پشت سر گذاشته‌اید. در بسیاری از زمان‌ها که این گونه مشاغل فراوان می‌شوند (آخر فصل بهار برای مشاغل تابستانه، دو هفته آخر ماه اگست برای پر کردن خلاهای شغلی ناشی از بازگشت دانش آموزان به مدرسه در ماه سپتامبر و انتهای ماه نوامبر برای مشاغل پیش از تعطیلات آخر سال و به اصطلاح خودمانی شب عید) ورود به این گونه مشاغل دشوار نیست و شرکت‌ها و موسسات بزرگی که به طور گسترده دست به استخدام پاره‌وقت نیرو می‌زنند پذیرفته‌اند که بخشی از این نیروها سابقه کانادایی ندارند.
 
مهم این است که شما حداقل توانایی زبانی (در حدود دوره متوسط زبان عمومی) را دارا باشید و بسته به شغل مربوطه برای فراگیری توانایی‌ها و مهارت‌های شغلی مرتبط (مثلاً کار با دستگاه‌های دریافت و پرداخت پول) در مدت زمان کوتاه آمادگی داشته باشید. واضح است که عموم فارغ‌التحصیلان ایرانی به سادگی قادر به انجام چنین کارهایی هستند. در مورد سطح زبان انگلیسی، حتی بسته به شغل، سطوح پایین‌تر هم قابل قبول است. چیزی که در کسب این مشاغل مهم است ۱- آشنایی اولیه با تکنیک‌های مصاحبه و ۲- معرفی چند نفر به عنوان معرف Reference است که می‌توانند دوستان، صاحب‌خانه یا معلم کلاس زبان شما در کانادا باشند.
 
استخدام در این مشاغل عملاً با حداقل ۳ ماه کار، شرط تجربه کانادایی را تامین می‌کند و شما این فرصت را خواهید داشت که برای مشاغل با درآمد بیشتر در همان شرکت یا سایر موسسات تقاضا دهید. ما در آینده درباره این گونه مشاغل بیشتر خواهیم گفت چون بی‌توجهی به برخی ظرایف می‌تواند این گونه فرصت‌ها را به موانع جدید برای مهاجرین مبدل سازد. در میان این گونه مشاغل، کارهای با متقاضی کمتر مثل کارهای شبانه، حتی می‌تواند به صورت تمام وقت انجام شود و تمام هزینه‌های یک زوج جوان را (اگر بدانند چطور باید اقتصادی زندگی کنند) تامین کند.
 
اما برای تحقق تجربه کانادایی لزومی به شروع از نقطه قبلی نیست. شما به عنوان یک متخصص در رشته خود (به شرط تحقق واقعی این شرط ولو در سطوح نه چندان بالا) و داشتن توانایی زبانی (در اینجا، آشنایی در سطح پایان متوسط intermediate یک ضرورت است) می‌توانید از مکانیزم‌هایی که فرصت فعالیت به صورت داوطلبانه یا کوآپ فراهم می‌آورند برای شکستن سد مورد نظر استفاده کنید. این مکانیزم‌ها متعدد هستند اما دو گروه از آنها بیش از بقیه کاربرد دارند.
 
در گروه اول، شما با ثبت نام در یک دوره کوآپ در یک کالج ارائه دهنده این گونه خدمات، یک دوره بین ۳ تا ۴ ماه را پشت سر می‌گذارید. حدود یک سوم این دوره در داخل کالج و در سر کلاس می‌گذرد که در آن مباحث مختلفی چون آماده‌سازی ابزارهای تبلیغاتی و معرفی شخصی (رزومه و کاورلتر …) و اصول حاکم بر محیط‌های کاری کانادا به شما آموزش داده می‌شوند و در پایان تلاش می‌شود تا بر اساس رزومه‌ای که خودتان آماده می‌کنید یک مکان برای گذراندن باقیمانده دوره بسته به تخصص شما شناسایی شود. شما برای این موسسه شناسایی شده حدود ۲ ماه یا بیشتر بدون دریافت مزد (یا در مواردی با حداقل دستمزد) کار می‌کنید و در پایان این مدت یا با شرایط جدید و با حقوقی بیشتر ادامه کار می‌دهید و یا اینکه این تجربه کانادایی را برای یافتن کارهای دیگر به کار می‌برید. در واقع، همین میزان کار برای اینکه شما دارای تجربه کانادایی شده باشید کفایت می‌کند. مسلم است که هر چه شما بیشتر بدرخشید و در مصاحبه‌های بعدی نبوغ و جلوه بیشتری از خود نشان دهید احتمال یافتن شغل بهتر افزایش می‌یابد.
 
در شیوه دوم، شما یک فرد یا ایجنت را که در یک محدوده شغلی مشخص دارای ارتباطات کاری کوآپ است می‌یابید و با مراجعه به وی و ارائه رزومه از او می‌خواهید که شما را به یک موسسه مرتبط برای انجام کار کوآپ معرفی کند. این فرد البته یک مصاحبه اولیه انجام می‌دهد و معمولاً نام شما را در لیست خود قرار می‌دهد و در فاصله‌ای زمانی بین چند هفته تا چند ماه با شما تماس می‌گیرد و شما را به یک موسسه معرفی می‌کند. معمولاً کارهای این گروه به صورت پاره وقت هستند و مدت طولانی‌تری هم ممکن است منتظر بمانید اما تخصصی‌تر از کارهای گروه اول هستند و احتمال تداوم آنها یا یافتن کارهای بهتر بعد از پایان دوره کوآپ بیشتر می‌شود.
 
باید توجه داشته باشید که هر یک از این دو روش دارای جزییات، نکات و ظرایف زیادی هستند که باید به طور جداگانه به آنها پرداخت. به عنوان مثال رشته شغلی فرد در انتخاب کالج یا ایجنت مربوطه اهمیت بسیاری دارد. در آینده در این باره بیشتر خواهیم گفت.
 
برای کسانیکه به تخصص خود اعتماد زیادی دارند، زبان‌ آنها در سطوح بالاتر است، آمار نشان می‌دهد که به تخصصشان در کانادا نیاز زیادی وجود دارد و قدرت جابجایی دارند یک راه گذر از این مانع مراجعه مستقیم به بنگاه‌های تخصصی کاریابی در آن رشته است (ایجنت‌ها یا بنگاه‌های کاریابی انواع مختلفی دارند که در آینده به آنها اشاره خواهیم کرد). شاید این نکته عجیب به نظر برسد چون احتمالاً از اهل فن باید شنیده باشید که ایجنت‌های تخصصی اصلاً وقت خود را برای کسی که کمتر از دو سال سابقه تجربه کانادایی مرتبط نداشته باشد تلف نمی‌کنند.
 
این سخن به طور کلی درست است اما تبصره‌هایی دارد و شما از همان تبصره‌ها استفاده می‌کنید. یکی از این تبصره‌ها اشتغال با درآمد پایین‌تر در شهرهای حومه است. مثلاً در شهرهای اطراف تورنتو تعداد زیادی شرکت و کارخانه وجود دارد که عموماً در زمانه‌های رونق کسب و کار دچار کمبود نیروی انسانی متخصص هستند چرا که این گونه نیروها به محض کسب تجربه کافی و اطمینان از یافتن کارهای بهتر برای مشاغل در شهرهای بزرگتر یا حتی آمریکا تقاضا می‌دهند و به همین دلیل در میان این شرکت‌ها مواردی هستند که حاضر باشند مهاجرین تازه وارد را با رعایت آن دو شرط (تخصص بالا و تسلط کافی بر زبان) با حقوق پایین‌تر از رقم واقعی (و البته بسیار بالاتر از حداقل حقوق قانونی) استخدام کنند و راه این استخدام از طریق همین ایجنت‌های تخصصی است.
 
روش دیگر این است که ما صورت مسئله‌امان را تغییر دهیم و وارد سطح دیگری از موانع شغلی شویم. مثلاً فارغ‌التحصیلان کالج‌ها و دانشگاه‌ها هم با معضل فقدان تجربه کاری مواجهند اما نوع آن و راه‌حل‌های آنها هم به تبع آن با مهاجرین تازه وارد تفاوت دارد. اگر یک مهاجر ادامه تحصیل دهد در واقع از یک سطح از موانع به سطح دیگری می‌رود و با این کار فرصت‌های بیشتری برای خود فراهم می‌آورد. البته موضوع ادامه تحصیل به دلیل هزینه‌های مالی، ذهنی و زمانی که برای فرد پدید می‌آورد نیازمند دقت زیاد است و نباید در مورد آن بی‌گدار به آب زد. همچنین رشته مورد نظر و فرصت‌های شغلی احتمالی که موسسه آموزشی مربوطه فراهم می‌آورد از اهمیت زیادی برخوردار است که نیازمند بحث جداگانه است.
 
لازم به یادآوری است که برای کسانیکه بسته‌های شخصی اطلاعات شغلی را به کنپارس سفارش می‌دهند جزییات این مباحث بر اساس رشته و شهر مورد نظر به متقاضی ارائه می‌شود.

 

 

مهاجرت به کانادا تخصص ماست

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar