با اعلام فهرست جدید مشاغل نیروی متخصص فدرال، پرسشهایی مطرح شده است که در اینجا به تعدادی از آنها پرداخته میشود.
محتوای این فهرست چه میگوید؟ این رشتهها چطور انتخاب شدهاند؟ چرا این تعداد رشته مهندسی در فهرست حضور دارد؟
این فهرست بر اساس تجزیه دادهها و ترکیب نتایج تحقیقات و بررسیهای نهادهای متولی بازار کار از جمله مرکز آمار کانادا و «وزارت منابع انسانی و توسعه مهارتهای کانادا» و به درخواست وزارت مهاجرت تهیه میشود. البته وزارت منابع انسانی…بر اساس وظایف قانونی محوله موظف است که به طور مداوم اطلاعات مربوط به بازار کار از جمله فرصتهای شغلی آتی، جابجاییهای احتمالی در بازار کار، تعداد نیرویهای شاغل فارغالتحصیل دانشگاهها و کالجها و وضعیت مهاجران متخصص تازهوارد را تجزیه و تحلیل کند و چشماندازهای دهه آتی بازار کار را بیان کند.
علت انتخاب رشتههای مهندسی هم این بوده که در چند سال گذشته و از زمان اعلام فهرست ۳۸گانه به این سو، تعداد این دسته از رشتهها در فهرست اداره مهاجرت به شدت کم بوده و به مرور بازار کار با کمبود متخصص در این رشتهها روبرو شده که هماکنون بهویژه در استانهای غرب کانادا به یک بحران منجر شده و سبب افزایش قابل توجه دستمزد مهندسان در رشتههای مختلف و کاهش شدید نرخ بیکاری در این رشتهها شده است و به همین دلیل اداره مهاجرت برای برقراری توازن و جبران کمبود بازار در این نوبت بر تعداد این رشتهها افزوده است. البته تعداد زیادی از ظرفیت مورد نیاز هم از طریق دانشگاههای خود کانادا تامین خواهند شد.
چرا رشتههایی نظیر پزشکی و پرستاری بهرغم نیاز شدید بازار کار کانادا در فهرست فعلی نیستند؟
این رشتهها در تمامی لیستهای گذشته حضور داشتهاند و چون در فهرست ۳۸گانه، محدودیتی برای تعداد پذیرش در هر رشته نبود افراد زیادی از متخصصان این رشتهها برای مهاجرت تقاضا دادهاند که همین منجر به ورود تدریجی تعداد زیادی از این افراد به کانادا شده و همین روند کماکان ادامه دارد. حال که اداره مهاجرت بررسی پروندههای ۳۸گانه را در اولویت قرار داده بر تعداد این افراد باز هم افزوده خواهد شد و به همین دلیل فعلا و تا زمان مشخص شدن نتایج ورود این افراد به کانادا و بازار کار، پذیرش آنها متوقف شده است. همچنین بخاطر داشته باشید که چون این رشتهها رگولیتد هستند، سازمانهای خاصی در استانها وظیفه بررسی صلاحیت متقاضیان را برعهده دارند که برای این بررسی هم ظرفیت مشخص و محدودی برای هر سال دارند تا مشخص کنند که متقاضیان چه شرایطی دارند و باید چه دورهها و یا آزمونهایی را پشت سر بگذارند و همه اینها نیازمند زمان و تاخیرساز هستند. اما از سوی دیگر همین فهرست اعلام شده نشان میدهد که همچنان رشتههای حوزه بهداشت و درمان در کانادا نیازمند ورود مهاجران متخصص برای تامین نیازهای آتی خود است.
پس با توجه به افزایش قابل توجه مهاجران تازهوارد، متخصص در رشتههای حوزه بهداشت و درمان، آیا با اشباع شغلی در این رشتهها روبرو نخواهیم شد؟ به زبان ساده، آیا شغلی برای متقاضیان این رشتهها در آینده باقی خواهد ماند؟
خیر به این زودیها اشباعی در کار نخواهد بود. نیاز بازار کار کانادا خیلی بیشتر از اینهاست اما هجوم تعداد زیادی از افراد یک شغل به بازار بهویژه در مشاغل حوزه بهداشت و درمان که زمان زیادی باید صرف بررسی صلاحیتها، اطمینان از آمادگی افراد برای کار و بازآموزی و تعلیم آنها بشود منجر به تشکیل صفهای طولانی انتظار و تاخیر در بررسی صلاحیتها شده و خواهد شد که خود این ممکن است به غلط تداعیکننده اشباعشدن بازار کار در این رشتهها باشد. البته اگر اداره مهاجرت در زمان اعلام فهرست ۳۸گانه کمی مدیریت و تعقل بیشتری به خرج میداد و متناسب با ظرفیت ورود افراد به بازار، پرونده مهاجرتی پذیرش میکرد و بعد از آنهم برای حدود دو سال روند بررسی پروندههای این گروه را متوقف نمیکرد شاید الان مشکلات کمتری وجود میداشت.
نکته دیگری که عقیده شخصی نگارنده است و هنوز نمیتوان از نظر آماری آن را ارزیابی کرد این است که افراد متخصصی که از طریق فهرست ۳۸رشتهایها اقدام کردهاند به ویژه پزشکان عمومی، پزشکان متخصص و تاحدودی پرستاران به دلایل متعدد (زبان انگلیسی، سن، درآمد خوب در موطن اصلی…) در شرایطی نیستند که حاضر باشند دشواریهای ورود به بازار کار کانادا را به این سادگیها تحمل کنند لذا معتقدم که از این گروه چیز زیادی دست بازار کار کانادا را نخواهد گرفت و بهزودی مشخص خواهد شد که این گروه نتوانستهاند نیازهای بازار را تامین کنند. البته این تنها یک برآورد است و برای بررسی میزان صحت آن باید ۲-۳ سالی صبر کرد.
نکته آخر مرتبط با این بحث هم اینکه بین اشباع بازار کار کانادا و اشباع یک منطقه یا شهر یا استان تفاوت وجود دارد. مثلا ممکن است همین الان در شهرهای بزرگ مهاجرپذیر، کمبود پزشک و یا پرستار آنچنان محسوس نباشد اما در فلان شهر کوچک از استان البرتا موضوع خیلی جدی باشد. پس اگر بیان میشود که در فلان رشته، اوضاع اشتغال خیلی خوب است به این معنا نیست که در هر شهری میتوان برای آن رشته به راحتی کار پیدا کرد.
آیا قرار است کانادا در سالهای بعد به همین میزان محدود در رشتهها (۲۴ رشته) و تعداد پروندهها (۵۰۰۰ پرونده در سال) متقاضی بگیرد؟
در واقع کانادا ۵۰۰۰ پرونده در ۲۴ رشته پذیرش ندارد بلکه همانطور که در این خبر منعکس کردهایم امسال ۸۰۰۰ پرونده در ۶۷ رشته متقاضی جدید میپذیرد. معمولا افراد از یاد میبرند که رشتههای فنی-حرفهای پیشتر بخشی از فهرستهای ۳۸گانه و ۲۹گانه بوده و الان تفکیک شدهاند. با این حساب مجموعه تعداد رشتههای دو برنامه، بسیار بیشتر از فهرست ۳۸گانه است و تعداد پروندههای پذیرفته شده هم ۸۰ درصد ظرفیت آخرین فهرست قبلی است. اما همانطور که بیان شد این محدودیت تنها به دلیل نیاز به بستن پروندههای معطلمانده فهرست ۳۸ رشتهای است که وزیر به آنها قول صدور ویزا در کمتر از یکسال داده بود و الان بعد از بیش از سه سال هنوز تعداد قابل توجهی از آنها باقی ماندهاند.
با این حساب و بعد از کاهش شمارگان پروندههای انباشته شده قبلی، در سال ۲۰۱۴ شاهد پذیرش پروندههای بیشتر و در سال ۲۰۱۵ به احتمال زیاد رسیدن به وضعیت عادی و بدون انباشت پرونده خواهیم بود. البته این به معنای پایان یافتن سقف گذاشتن روی تعداد پروندهها و اعلام فهرست مشاغل در سالهای آینده نیست بلکه به این معناست که از حدود سال ۲۰۱۵ تعداد رشتهها و همچنین پروندههای قابل پذیرش افزایش خیلی بیشتری خواهند یافت و متناسب با نیاز سالانه بازار کار کانادا خواهند شد.
آیا ممکن است بنا به دلایلی تغییرات خیلی جدی در تعداد پروندهها و رشتههای پذیرفته شده در سالهای بعدی پدید آید؟
کسی به درستی نمیتواند در این باره پیشبینی کند. بهویژه که روند جذب نیروهای متخصص جوان در جهان بسیار رقابتی است و با هر تغییر جدی در برنامه یکی از کشورهای مهاجرپذیر، شاهد تغییرات جدی در مابقی کشورها خواهیم بود. اما در مجموع اگر شرایط، تغییرات خاصی نداشته باشد باید به مرور افزایش تعداد مشاغل و سقف پذیرش را شاهد باشیم. البته دو عامل هستند که میتوانند این افزایش را شدت ببخشند:
عامل اول و مهم، شرایط اقتصادی است. الان حدود دو سال است که اقتصاد کانادا و امریکا (در کنار چند کشور صنعتی مهم دیگر) از حالت رکود خارج شده اما وارد دوران رشد نشده است. این روند با الگوی کلاسیک قبلی که معمولا یک دوره رکود دوساله داشتیم و سپس یک دوران ۷ تا ۸ سال رشد با شیب نسبتا بالا، تفاوت اساسی دارد. تفاوت دورههای قبلی این بود که آن افزایش شدید در نرخ رشد اقتصادی تاثیرش را بلافاصله در رشد بازارهای مالی، سرمایه و اشتغال نشان میداد اما الان دو سال است که با یک روند یکنواخت و توام با نوسانات محدود در تمام بازارها روبروییم که اگر چه شبیه شرایط دشوار سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ نیست اما به سالهای رونق پیش از آنهم شباهتی ندارد. به محض اینکه از این دوران گذر کنیم (که بر اساس برآوردها سال ۲۰۱۳ شاهد این امر نخواهیم بود) و با یک تکانه شدید روبرو شویم بازار اشتغال کانادا و امریکا در کمتر از ۵ سال با یک خلا بیسابقه روبرو خواهند شد چرا که بسیاری از افراد شاغل کهنسال، بازنشستگی خود را به دلیل بحرانهای مالی، پایین بودن نرخ بهره و افت کیفیت برنامههای حمایتی دولتی در چند سال اخیر به تاخیر انداختهاند اما با رونق گرفتن اقتصاد و تحرک بازارهای مالی، بورس و اشتغال، علاوه بر ایجاد مشاغل جدید، نرخ بازنشستگی هم افزایش زیادی خواهد یافت و در صورت وقوع چنین خلایی، دولت کانادا چارهای جز افزایش میزان پذیرش مهاجر نخواهد داشت بهویژه که با رونق گرفتن اقتصاد امریکا، نظیر سال های گذشته موجی از مهاجرت نیروی متخصص از کانادا به سمت امریکا شکل خواهد گرفت. از آنجا که در سالهای ۲۰۱۴ به بعد قرار است برنامههای مهاجرتی به تبع تغییرات سالانه اتفاق افتاده و با از بین رفتن انباشت پروندهها، به مراتب چالاکتر از حال حاضر باشند انتظار میرود که چنان خلایی در صورت وقوع با سرعت بسیار بیشتری پاسخ داده شود که معنایش افزایش قابل توجه تعداد رشتهها و تعداد پروندهها خواهد بود.
عامل دوم، سیاسی است. انتخابات سال ۲۰۱۵ یکی از گزینشهای بسیار حساس و پررقابت کاناداست که رای احزاب در آن بسیار نزدیک بوده و به همین دلیل تاثیر رای مناطق مهاجرنشین در آن بسیار بالاست. این مناطق همانهایی هستند که در سال ۲۰۱۱ رای آنها سبب اکثریت یافتن حزب محافظهکار شد. حالا یک بار دیگر چنین رایی بسیار مهم خواهد بود و همه احزاب برای کسب آن تلاش خواهند کرد و احتمالا احزاب رقیب دولت فعلی، شعارها و وعدههای بسیار جذابی هم در این ارتباط خواهند داد. به همین دلیل بعید نخواهد بود اگر دولت فدرال نظیر سال ۲۰۱۰، برای حفظ رای ساکنان این مناطق، روند جذب مهاجران را به صورت جدی در سال ۲۰۱۴ افزایش دهد. اگر بهخاطر داشته باشیم که نظرسنجیهای اخیر از اقبال بالای جاستین ترودو رهبر جدید و جوان لیبرالها برای پیروزی و تشکیل دولت حکایت دارد (اگر این وضع باقی بماند) این احتمال افزایش مییابد که استفن هارپر تا قبل از انتخابات از رهبری حزب کنارهگیری کند تا فرد جدیدی جایش را بگیرد که شانس جیسن کنی از بقیه بسیار بیشتر است. در این صورت وی در دو سال آینده بیش از همیشه تمایل به افزایش بیلان کاری و به دست آوردن دل مهاجران و متقاضیان مهاجرت خواهد داشت و با توجه به اختیارات فراوانی که قوانین فعلی به وی دادهاند بعید نیست که وی از این ابزار برای افزایش شانس خود استفاده کند.
اما نکته آخر…
همانطور که در سه سال گذشته این قلم بارها و بارها تکرار کرده است برنامههای مهاجرتی کانادا و سایر کشورها روزبهروز بیشتر به سمت جذب افراد کاملا آماده (در مهارتهای شغلی و مهارتهای زبانی) پیش میرود و دیگر دوران «حالا بزار ببینیم چی اعلام میشه، بعد یک فکری میکنیم!» به سر آمده است. حتی اگر الان رشته شما در فهرست نیست اما در مجموع از رشتههای شغلی مورد نیاز در کاناداست بدانید که تنها وظیفه امروز شما افزایش آمادگی و انتظار برای زمان مناسب است.
ثبت دیدگاه