این گزارش تحلیلی در دهمین شماره پرنیان کانادا منتشر شده است.
دستیابی مهاجرین به شغلهای مورد نظرشان میتواند یکی از مهمترین مسائل اساسی مهاجرت محسوب گردد که بخش مهمی از نگرانی فکری ایشان را حتی پیش از شروع مراحل این اقدام سرنوشتساز تشکیل میدهد. در ادبیات مرتبط با این موضوع هم بحثی که از آن به انتگراسیون یا جا افتادن شغلی تعبیر میگردد، یکی از پایههای اصلی مبحث کلیتر جا افتادن اقتصادی میباشد. برای محاسبه جا افتادن شغلی و حرفهای متداول اینست که عملکرد مهاجرین و متولدین کشور مهاجرپذیر در بازار اشتغال در مقطعی خاص از زمان مورد مقایسه قرار میگیرند. در واقع، مشخصه یک انتگراسیون موفق کمرنگ شدن تفاوت بین این دو گروه خواهد بود. همچنین، در طول دهههای گذشته، درخواست پناهندگی در خارج از کانادا و نیز داخل این کشور پس از حضور متقاضی در کشور یکی از اشکال مهاجرتی برای بسیاری و ازجمله ایرانیان بوده است. اگر چه هر دو گروه عنوان پناهنده را دارند، اما نخستین گروه پس از موفقیت در اخذ پناهندگی و بدست آوردن حق اقامت، با ویزای اقامت دائم وارد کشور شده و از جهت دستیابی به امکانات کاری و آموزشی با مهاجرین تفاوت قابلتوجهی ندارند. برعکس، نظر به اینکه دومین گروه لازم است مراحل مذکور را در داخل کانادا طی نمایند، این نوشتار بر آن است که تاثیر ویژگی ورودی این گروه را بر روی جا افتادن شغلیشان مورد بررسی قرار دهد. نتایج این بررسی حاصل مطالعه دانشگاهی نگارنده بر روی جمعی از مهاجرین ایرانی میباشد که در دوره مورد مطالعه در شهر مونترال به حرفه رانندگی تاکسی اشتغال داشتند.
وضعیت سالهای ۱۹۸۰
مسئله بررسی درخواست متقاضیان پناهندگی در داخل پدیده نوظهوریست که در آغاز سالهای ۱۹۸۰ نمایان میگردد. بنا بر تحقیق هاوکینز، در حالیکه در سال ۱۹۷۷ تعداد این تقاضاها بالغ بر ۵۰۰ عدد بوده، رشد سریعاشان آنها را در سال ۱۹۸۳ به تعداد ۶۱۰۰ عدد میرساند. همچنین، بدلیل مشکلات موجود در مراحل بررسی تقاضاها و نیز عدم ظرفیت نظام پذیرش پناهندگی کانادا در آن زمان، تعداد تقاضاهای در انتظارپاسخ افزایش مییابند. به منظور بررسی تاثیر مشخصات آموزشی و مدرک تحصیلی پناهندگان در هنگام ورود بر روی خط سیر شغلی ایشان، نمونههای منتخب این مطالعه به دو گروه از اشخاصی که در این مقطع دارای حداقل یک مدرک کارشناسی بودهاند یا نه، تقسیم شدهاند. نتایج نشان میدهند که دارندگان مدرک دانشگاهی اغلب از کشورهائی نظیر هند، فیلیپین و فرانسه به کانادا آمدهاند.
هدف دارندگان مواضع اغلب چپ از انتخاب کانادا، ویژگیهائی نظیر رفاه اجتماعی، آزادی اجتماعی و سیاسی ذکر شده و دلیل انتخاب استان کبک به دلیل مواضع چپ آن در کانادا و احترام روشنفکران برای فعالان سیاسی سایر کشورها عنوان گردیده است. با این حال، فقدان مدرک اقامتی معتبر این افراد که نشانگر ثبات اقامتیشان در کانادا باشد سبب می شود که در طول مدت رسیدگی به پروندهشان امکان دستیابی به شغلهای مناسب را نداشته و نیز راه ادامه تحصیل به جهت الزام پرداخت شهریه دانشجویان بینالمللی به رویشان بسته بماند. این دوران برای بعضی از افراد حتی تا حدود ۶ سال هم به درازا انجامیده است و سبب ایجاد نوعی احساس بیهودگی و اتلاف عمر در ایشان گردیده است. بعلاوه، همزمانی این دوران با ایام رکود اقتصادی و کمبود کار، عدم بهرهمندی افراد زیر ۳۰ سال از مزایای کمک اجتماعی و پرداخت تنها مبلغ ناچیزی به ایشان از سوی سازمانهای خیریه نظیر سلویشن آرمی، همگی سبب میگردند که موقعیت معیشتی سختی برایشان رقم بخورد. در این خصوص، نقل بعضی از اظهارات این هموطنان مشکلات این دوره را ملموستر میسازد.
برای مطالعه متن کامل این گزارش، این صفحه از وبسایت پرنیان را ببینید.
ثبت دیدگاه