توضیحاتی درباره چند واژه متداول در بازار کار کانادا
در پستهای قبلی به تفصیل درباره معنای اصطلاحی واژههایی چون laid-off، firedیا quitکه هر سه به معنای شکلی از خاتمه یافتن اشتغال است مطالبی عرضه شد. در این توضیحات بیان شد که مرجع تصمیمگیری برای خاتمه دادن همکاری و احتمال موقت یا همیشگی بودن این قطع ارتباط مهمترین ملاکها برای گزینش واژگان فوق هستند. همچنین توضیح دادیم که خیلی مهمتر از اصطلاح بکار رفته برای خاتمه کار، با دلیل یا بیدلیل بودن آن اهمیت دارد. در این پست به بیان برخی نکات تکمیلی میپردازیم.
نکات تکمیلی
باید توجه داشت که جزییات قوانین در این باره در همه استانهای کانادا یا ایالات آمریکا خصوصا درباره مفهوم با دلیل یل بیدلیل بودن خاتمه یافتن کار یکسان نیست و لازم است تا شاغل به مرور با این نکات و تفاوتها آشنا شود. مثلا در برخی از استانها یا ایالات ممکن است ختم کار از سوی کارفرما راحتتر از مناطق دیگر باشد و بالعکس.
نحوه ختم کار و تبعات حقوقی مرتبط با آن علاوه بر قوانین مادر و استانی، تابعی از توافقات داخل محیط کار است. در این مورد خصوصا دو نوع توافقنامه جنبه کلیدی دارند.
توافقنامه اول، توافق بین یونیون (اتحادیه) و کارفرما است البته اگر در محل کار شاغل، یونیون فعال باشد. یکی از مهمترین بندها در این توافقات نحوه ختم کار است. همچنین در زمانی که به دلایل اقتصادی لی-آف در حجم زیاد انجام میشود نقش توافقات بین یونیون و کارفرما اهمیت زیادی پیدا میکند چرا که یک فرض اصلی این است که در اینجا واقعا لی-آف در حال وقوع است یعنی کارفرما به محض خاتمه مشکل، حل بحران اقتصادی و یا تجدید سازمان، حداقل بخشی از نیروهای بیکار شده را فرا خواهد خواند پس اینکه یونیون و کارفرما چه مسیری در این باره ترسیم کرده باشند اهمیت زیادی پیدا میکند. خیلی مهم است که کارفرما از این فرصت برای اخراج افراد و استخدام افراد جدید با دستمزدهای خیلی پایینتر سواستفاده نکند.
توافقنامه دوم، متن قرارداد بین شاغل و کارفرما است. خصوصا اگر سازمان مربوطه فاقد یونیون باشد این متن به عنوان تنها متن قانونی توافق بین شاغل و کارفرما اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند و معمولا کارفرمایان با مشاوره وکلا و مشاوران تلاش میکنند تا حداکثر منافع را برای سازمان خود و علیه شاغلان اعمال کنند.
مثلا در شرکتهای کوچک زیر ۱۰۰ نفر، کارفرما تلاش میکند همه راههایی را که از آن طریق شما بعد از جدا شدن از شرکت، به رقیبش تبدیل شوید یا برای رقبایش کار موثری بتوانید انجام دهید مسدود کند. همه این موارد در بخش شرایط خاتمه کار منعکس میشود. در مواقعی کارفرما در متن قرارداد عبارت without causeرا برای خاتمه دادن کار به عنوان یک مورد توافق آورده است بدین معنا که حتی اگر شما هیچ تقصیری نداشته باشید و تصمیم به خاتمه دادن کار شما کاملا به کارفرما مربوط باشد، شما قادر به بهرهگیری از بسته مزایای بیکاری موسسه نخواهید بود (البته بیمه بیکاری که صندوق مربوطه در دولت پرداخت میکند حساب جداگانهای دارد). این گونه عبارات خصوصا وقتی کارفرمایی میخواهد شاغل را برای یک کار با محدوده زمانی، به صورت پروژهای و یا فصلی استخدام کند زیاد به کار میآیند.
چه باید کرد؟
موضوع خاتمه یافتن کار، پدیده عجیب و نادری نیست. در دهه گذشته به طور متوسط هیچ فرد شاغلی در آمریکای شمالی هیچ پستی را برای بیش از سه سال اشغال نکرده بوده و در زمانی کوتاهتر از این زمان، تغییر شغل یا تغییر پست داده است. البته بسیاری از این تغییرات در داخل یک موسسه انجام میشود و شاید نتوان آن را خاتمه دادن کامل ارتباط کاری تعبیر کرد اما به هر حال در آن صورت هم در واقع شما از یک پوزیشن شغلی با شرح وظایف روشن استعفا داده و شغل جدیدی را آغاز میکنید.
همچنین پدیده اخراج یا لی-آف شدن در دو سال اخیر به دلیل بحران عظیم اقتصادی یک پدیده عادی و معمولی بوده است. قطعا در سالهای آتی باز هم چنین بحرانهایی حادث خواهد شد و سیل لی-آفها به راه خواهد افتاد. پس خیلی خودتان را در این باره به ناراحتی نیاندازید. تنها توجه به چند مورد مهم است.
اول اینکه قبل از امضای قرارداد کاری، متن آن را با دقت مطالعه نمایید و ابهامات احتمالی را از طریق مطالعه یا پرس و جو رفع کنید. توجه داشته باشید که شرایط خاتمه دادن یک پوزیشن شغلی میتواند بر روی میزان آزادی عمل شما برای شغل اینده هم تاثیر بگذارد پس آن را دست کم نگیرید.
دوم اینکه پس از اشتغال و کسب یک موقعیت شغلی، اگر موسسه شما دارای اتحادیه است و شما خواستید عضو آن بشوید (که معمولاً ۱۰۰ درصد افراد چنین میخواهند) حتما مفاد توافقنامه یونیون و کارفرما را با دقت مطالعه کنید.
اگر در وضعیتی قرار گرفتید که به یکی از سه حالت بالا از کار بیکار شدید حتما با مطالعه مجدد متون قرارداد و توافقنامه و کمک گرفتن از افراد خبره، با دقت شرایط جدید را بررسی نمایید. اگر کارفرما حق و حقوق شما را پرداخت کرده بود (که اکثرا چنین میکنند) نگرانی باقی نمیماند اما اگر احساس کردید در حق شما اجحافی صورت گرفته مورد را از طریق مراجع مسئول پیگیری کنید. اکثر این امور هیچ هزینهای برای شما ندارد اما به صرف اینکه کارهای اداری در یک موسسه و توسط افراد خبره آنها انجام شده لزوما به معنای بازنده بودن شما نیست. آنها چه بسا از برخی خلاهای قانونی یا احتمال عدم پیگیری شما تصمیمی گرفته باشند و بعد که پیگیری شما را ببینند اگر واقعا حق با شما باشد یا احتمال اینکه شما بتوانید چنین چیزی را ثابت کنید زیاد باشد، آنها تغییر رویه خواهند داد. تاریخچه دادگاهها یا شوراهای حل اختلاف کانادا سرشار از پروندههایی است که در آن افراد معمولی و ساده بر شرکتهای بزرگ و معتبری پیروز شدهاند.
با همه اینها امیدواریم هیچگاه مجبور نشوید صحت چنین مواردی را تجربه کنید.
ثبت دیدگاه