عقل متعارف میگوید که دانشآموزان فعال باید به یک شکل مرسوم درس بخوانند: بعد از گرفتن دیپلم متوسطه بدون فاصله و معطلی مدارج بالاتر تحصیلات تکمیلی را ادامه دهند. اما تحقیق جدیدی بر اساس یافتههای خود پیشنهاد میدهد که برای گروه خاصی از افراد شاید بد هم نباشد که کمی در این مورد یعنی ادامه تحصیل به شکل پیوسته تعلل کنند.
در گزارشی که در ماه سپتامبر توسط Canadian Labour Market و Skills Researcher Network منتشر شد، تعدادی از اقتصاددانان به این نتیجه رسیدهاند که بسته به این که دانشآموز فارغالتحصیل دبیرستانی وقت خود را چگونه بگذراند، داشتن یک وقفه قبل از شروع تحصیل در کالج یا دانشگاه میتواند در درازمدت به تفاوت درآمدی بسیار چشمگیری منجر شود.
طبق نظر خانم آلیشیا منندز، اقتصاددان از دانشگاه شیکاگو، انگیزه انجام این تحقیق که وی به همراهی خانم آنا فرر، از دانشگاه کلگری، آن را به پایان رسانده این بوده که وی تاثیر وقفه افتادن در امر تحصیل را به خوبی در افزایش میزان درآمد بسیاری از دانشجویان مشاهده کرده و این امر برایش جالب بوده است.
او در اینباره میگوید: «در حدود یکسوم تا یکچهارم فارغالتحصیلان دبیرستان بیشتر از یک سال بین ادامه تحصیلشان فاصله میافتد. بنابر این میبینیم که جمعیت قابل توجهی هستند که تحصیلات خود را بهصورت مداوم و خطی تمام نکردهاند. حالا باید دید که برخی از این افراد در این مدت وقفه چه اتفاقی برایشان افتاده است؟»
خانمها منندز و فرر برای یافتن پاسخ این پرسش به سراغ ۱۹۹۵مورد از پرسشنامههای ملی فارغالتحصیلان رفتند که در آنها وضعیت خروجیهای دانشگاهها، کالجها و مدارس حرفهای در سراسر کشور و میزان جذب این عده به بازار کار ثبت شده بود.
نتایجی که به دست آوردند بسیار جالب توجه بود: در مقایسه با فارغالتحصیلان مرسوم غیردانشگاهی، آن عده از تحصیلکردگان غیردانشگاهی که به همان ترتیب که گفته شد در ادامه تحصیل خود وقفه انداخته بودند، درآمدشان سه درصد بیشتر بود. فارغالتحصیلان دانشگاهی که در روند ادامه تحصیل خود یک وقفه انداخته بودند نیز درآمدشان ۸ درصد از همتایان دانشگاهیاشان که بدون وقفه درس خوانده بودند، بیشتر بود.
میزان اختلاف درآمد برای کسانی که از غیر از دانشگاه و با وقفه مدارک بیشتری گرفته بودند، تا ۱۰ درصد بیشتر از فارغالتحصیلان غیردانشگاهی بود و این مقایسه در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی در چند رشته و با وقفه و فارغالتحصیلان دانشگاهی به صورت پیوسته در چند رشته نیز به ۱۳ درصد میرسید.
خانم منندز میگوید: «این اختلاف چشمگیر است. در مواردی بالاخره دستمزد فارغالتحصیلان پیوسته از دانشگاه با رقبای وقفهای خود برابر میشود اما حتی وقتی به میزان این اختلاف در پنج سال اول آغاز به کار این دو گروه هم نگاه کنید، خواهید دید که تفاوت هنوز وجود دارد.»
البته یک اخطار مهم در این بین ضروری است. افرادی که در تحصیل خود وقفه میاندازند برای این که بخواهند درآمدی بیشتر یا حداقل برابر با فارغالتحصیلان مرسوم داشته باشند، باید این مدت زمان را در بازار کار صرف کنند. جریمه کسانی که این مدت وقفه از تحصیل را صرف کار دیگری کرده بودند این بود که به نسبت همتایان فارغالتحصیل دانشگاهی خود که مستقیما از دبیرستان به دانشگاه رفته بودند، درآمدی ۲۰ درصد کمتر داشتند. آن عده از فارغالتحصیلان غیردانشگاهی که همین شرایط را تجربه کرده بودند به نسبت همتایان خود تفاوت درآمدی زیادی نداشتند.
البته خانم منندز معتقد است که این تحقیق گرچه نتوانسته است دقیقا نشان دهد که چه عاملی در پس این پدیده وجود دارد اما به اعتقاد وی میتوان حدس زد که علت افزایش درآمد در گروهی که وقفه تحصیلی داشتهاند، تجربیاتی بوده که در بازار کار به آن دست یافتهاند.
او میگوید: «به نظر من فرد به هنگام کار چیزهای زیادی در زمینه آن کار میآموزد…بهتر میفهمد که شرایط و جریانها در بازار کار چگونه است، چه چیزهایی خواستار دارند و چه کسانی ارتقای شغلی پیدا میکنند. البته اگر تحصیل خود را متوقف کنید و در مدت این وقفه یک سفر به دور اروپا بروید آن وقت موضوع دقیقا به این شکل پیش نمیرود.»
به اعتقاد خانم منندز در مرحله بعدی این تحقیق باید دید انجام چه نوع کارهایی در طول این دوران وقفه ارزش افزوده مذکور را ایجاد میکنند و بهتر میتوانند فارغالتحصیلان دبیرستانی را از مفهوم واقعی تصمیماتشان مطمئن کنند.
اما به هر حال او میداند که در این میان یک مورد «کاملا خاص» وجود دارد که به دانشآموزانی مربوط میشود که میتوانند قبل از پایان دوره فوقدیپلم یا لیسانس، مدتی را در بازار کار بگذرانند. او میگوید: «این افراد خود را از آنهایی که مستقیما از دبیرستان به دانشگاه یا کالج میروند متمایز می کنند، نه برای آن که درس خواندن را متوقف میکنند بلکه برای این که یک بار درس خواندن را متوقف میکنند و بعد از مدتی برمیگردند و دوباره درس میخوانند و فارغالتحصیل میشوند. این گروه انگیزههای بسیار بالایی دارند.»
برای مشاهده اصل مطلب اینجا کلیک کنید.
ثبت دیدگاه