تغییر شرایط سیاسی در برخی کشورها گاه سبب می شود که سیل مهاجران به سوی کشورهایی که مقصد عمومی مهاجران است سرازیر شود و کانادا یکی از این کشورهاست. در میان کسانی که در میانه این سیل، کشور مادر را ترک می کنند هستند افرادی که پرونده شفاف و قابل دفاعی از رفتارهای گذشته خود نداشته اند. حتی برخی از آنها متهم به مشارکت در جنایات جنگی یا اقدام علیه بشریت هستند اگر چه ممکن است حتی خود آنها چنین احساسی نداشته باشند و رفتارهای خود را صرفا اطاعت از فرامین مافوق بدانند. البته سیستم پذیرش مهاجر کانادا در این زمینه رویه های کاملا روشن و دقیقی دارد و با مشخص کردن عناوین و مصادیق مرتبط با جنایت علیه بشریت، از همه متقاضیان می خواهد که فقدان سوابقی در این زمینه را رسما اعلام کنند تا بتوانند واجد شرایط مقیمان دائم در کانادا شوند و سپس حق تابعیت و شهروندی این کشور را به دست آورند.
مطالب مرتبط اینجا می آیند.
اما چون شناسایی همه این موارد برای تمامی افراد امکان پذیر نیست، کسانی هم هستند که از این فیلترها گذر کرده و زندگی آرام و راحتی را در کانادا آغاز می کنند به امید آنکه آن روزهای سخت و جهنمی را جایی در گذشته ها دفن کنند. مشکل اینجاست که آنها تنها مهاجران به کانادا نیستند و گاهی قربانیان آنها هم پا به این سرزمین می گذارند و در جایی آنها را شناسایی می کنند. اگر چنین مواردی شناسایی و در دادگاه اثبات شود مهم نیست که فرد خاطی چند سال شهروند کانادا بوده و چه شهروند خوب، سربراه و قانون مداری هم بوده است. این عنوان از وی بازپس گرفته شده و بنا بر رویه قضایی با وی برخورد خواهد شد.
در ادامه با چند نمونه از همین وقایع که اخیرا یکی در استان بریتیش کلمبیا و بقیه در انتاریو به وقوع پیوسته است آشنا خواهید شد.
یکی از شهروندان کانادایی به نام برانکو روگان که در شهر پورت کوکیتلم استان بریتیش کلمبیا ساکن است، اخیرا به دادگاه فدرال فراخواند شده تا اتهام وی به دلیل مشارکت در جنایات جنگی کشور بوسنی مورد بررسی قرار گیرد. این احتمال وجود دارد که پس از اثبات جرم برای این فرد، حق شهروندی کانادا از وی سلب شود.
مسئولان مهاجرتی مدعی هستند که وقتی آقای روگان برای شهروندی کانادا تقاضا نموده این نکته را اعلام نکرده که مدتی در یکی از بازداشتگاه هایی که در سال ۱۹۹۲ برای بازداشت مسلمانان بوسنیایی از آن استفاده می شده، به عنوان نگهبان به کار مشغول بوده است.
اگر ادعاهای مطرح شده علیه این صرب سابق ۴۹ ساله به اثبات برسد، پرونده این فرد نخستین پرونده شهروندی خواهد بود که پس از جنگ جهانی دوم به دلیل ارتکاب به جنایت جنگی در دادگاه های کانادا مورد رسیدگی قرار گرفته و منجر به سلب تابعیت کانادا شده است.
یکی از شاهدانی که علیه آقای روگان به دادگاه خواهد آمد، آقای رامیز پروان است که به همین منظور از کشور سوئد به کانادا آمده است. پروان مدعی است که ۲۲۰ روز را در آن بازداشتگاه شلوغ نزدیک به شهر بیلسای بوسنی-هرزگووین گذرانده و روگان نیز در همان محل به عنوان نگهبان به کار مشغول بوده است.
پروان گفته است که خود شاهد بوده روگان مردی سالخورده را به طرف یکی از سلول ها هدایت می کرده و بعد هم شنیده که آن مرد به مدت یک ساعت تمام فریاد می کشیده است. او مدعی است که به مدت یک هفته کامل هر روز همین اتفاق برای آن مرد می افتاده است. و او مدتی بعد که آن مرد پیر را دیده متوجه شده که او را به شدت کتک می زده اند. پروان به قاضی این پرونده، خانم آن مک تاویش گفت :«همه جای بدن آن مرد سیاه و کبود شده بود.» وقتی دادگاه از پروان پرسید که آیا مطمئن است که روگان آن کار را انجام داده، او با صراحت این نکته را تایید کرد.
آقای پروان یکی از چهار شاهدی است که دادگاه برای این پرونده در نظر گرفته و امیدوار است که شهادت آنها بتواند خانم قاضی را نسبت به اتهام روگان و گذشته او یعنی زمانی که در سال ۱۹۹۴ برای دریافت پناهندگی از کشور کانادا اقدام نمود، قانع سازد.
ماجرای این پرونده زمانی آغاز شد که همسر یکی از زندانیان آن بازداشتگاه به طور تصادفی در یکی از مراکز خرید شهر ونکوور با آقای روگان برخورد کرد. این پرونده یکی از پرونده های مدنی است که در آن دادگاه می خواهد مطمئن شود که زمانی که روگان برای دریافت حق شهروندی کانادا اقدام نموده، اظهاراتش صادقانه بوده یا خیر. البته آنها باید ثابت کنند که روگان در انجام اعمالی که ناقض حقوق انسان ها بوده دخالت مستقیم داشته است.
روگان نیز در این مدت از وکیل استفاده کرده و خود شخصا در جلسات دادگاه حاضر نشده است. او به تماس های شبکه تلویزیونی CBCبرای انجام مصاحبه نیز پاسخ نداده است.
در یکی از آخرین پرونده های مربوط به جنایات جنگی در اوایل دهه حاضر نیز دولت کانادا دو تن را به دلیل اظهارات خلاف واقعشان در مورد داشتن رابطه با نازی های آلمان در زمان جنگ جهانی دوم و دریافت حق شهروندی کانادا به دادگاه فدرال فراخواند. به گفته قاضی این پرونده، مورد این دو تن برای مدتی طولانی در دست بررسی قرار داشت و فراز و نشیب بسیاری را نیز طی نمود.
آقای اوبرلندر یکی از این افراد بود که در سال ۱۹۵۴ و از کشور اوکراین به کانادا مهاجرت کرده و گفته می شد که در مورد رابطه خود با یک گروه نازی به دولت کانادا دروغ گفته است. البته در بررسی های بسیار بالاخره معلوم شد که آقای اوبرلندر هشتاد ساله، در آن زمان به عنوان مترجم با آن گروه همکاری می کرده و همکاری مستقیم با رفتار غیرانسانی آنها (کشتار بیش از یک میلیون نفر و غالبا هم یهودی) نداشته است. حق شهروندی آقای اوبرلند که در سال ۲۰۰۱ باطل شده بود، بالاخره در سال ۲۰۰۴ دوباره به وی بازگردانده شد.
نفر دوم یعنی آقای فست نیز که یک کارمند بازنشسته شرکت جنرال موتورز بود، به دلیل اظهارات خلاف واقع مشابهی در سال ۲۰۰۳ مورد پیگرد قانونی قرار گرفت. وی در سال ۱۹۴۷ با مخفی ساختن تابعیت آلمانی خود و نیز ارتباطش با یک گروه پلیسی نازی به کانادا مهاجرت کرده بود. وی نیز که در سن ۹۰ سالگی به سر می برد و به بیماری آلزایمر هم دچار شده بود، به جنایت جنگی متهم شد.
ثبت دیدگاه