سنگ تمام دولت هارپر برای شارون
با مرگ آریل شارون بعد از سالها کما، رسانههای کانادایی -منهای آنها که بهطور مشخص حامی اسراییل هستند- در مجموع تلاش کردند همان سیاست میانهروانه کاناداییها را تداوم ببخشند و تصویری چندوجهی از شخصیت شارون ارائه دهند. به عنوان مثال در کنار اقدامات و تاثیر شارون در شکلگیری اسراییل به اقدامات ضدانسانی و کشتار فلسطینیان هم اشاره کردند. رهبران دو حزب لیبرال و NDP هم در یادداشتهای خود همین رویکرد را ادامه دادند. این در حالی بود که استفن هارپر و سایر اعضا ارشد کابینه با تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز از شارون فاصله خود با رهبران دو حزب دیگر و رویکرد رسانهای را نشان دادند.
اما اقدام عجیبتر، سفر بلندپایهترین هیات سیاسی کانادا به منطقه خاورمیانه در هفته پیش رو است که البته اصلیترین و طولانیترین اقامتش در اسراییل خواهد بود و به بهانه ادای احترام به شارون دیدارهای گستردهای با هیات حاکمه اسراییل انجام خواهد شد. تقریبا تمامی اعضا اصلی هیات دولت در این سفر حضور دارند و حضور برخی وزرا نظیر جیسن کنی که حوزه مسئولیت جدیدش چندان ارتباطی با چنین سفرهایی ندارد عجیب به نظر میرسد. علاوه بر این روزنامه گلوب اند میل در جمعه ۱۷ ژانویه خبر داد که حدود ۲۰۰ نفر همراهان این سفر خواهند بود و هزینه بسیار سنگین اقامت آنها را قرار است مالیاتدهندگان کانادایی پرداخت کنند. نکته عجیب این است که این هیات به مراتب بزرگتر از هیاتهای همراه هارپر به چین و هند در سالهای گذشته است درحالیکه حجم ارتباطات تجاری، مالی، آموزشی، شغلی، مهاجرتی و نظایر اینها با آن دولتها قابل مقایسه با اسراییل نیست.
به نظر میرسد در هفته آینده باید شاهد یک جنجال رسانهای-سیاسی جدید در ارتباط با این سفر که گویا بهغیر از دولت، کسی از ضرورت آن در چنین ابعاد عظیمی خبر ندارد باشیم.
انتاریو بوی انتخابات زودرس میدهد
بعد از اینکه خانم کتلین وین، نخستوزیر انتاریو فیلم تبلیغاتی متفاوت و بسیار موفقی با عنوان Never Stop را در آخرین ماههای سال ۲۰۱۳ منتشر کرد و در ایام تعطیلات آخر سال هم نشریات مختلف با انجام مصاحبهها و رپورتاژآگهیها به ابعاد مختلفی از زندگی خصوصی و کاری وی پرداختند احتمال اعلام انتخابات زودرس در بهار ۲۰۱۴ قوت گرفت. این احتمال زمانیکه رهبر حزب محافظهکاران انتاریو، تیم هوداک در دوشنبه ۱۳ ژانویه در قالب یک لایحه، برنامه مفصل اقتصادی حزبش را برای آنچه ایجاد شغل در استان خواند منتشر کرد این احتمال تا قطعیت فاصله بسیار اندکی یافت؛ بهویژه که متن لایحه به گونهای طراحی شده که بعید به نظر میرسد برای تصویب در مجلس فعلی استان تدوین شده باشد و بیشتر حالت نوعی پلتفورم انتخاباتی را دارد.
هوداک در این لایحه بر روی کاهش مالیات شرکتها (از ۱۱.۵ به ۱۰ درصد)، تثبیت freeze حقوق دریافتی کسانیکه خدمات دولتی و شهری ارائه میدهند، همچنین افزایش بودجه برای برنامههای آموزشهای فنی و حرفهای (که در واقع بخشی از برنامه گستردهتری از سوی حزب محافظهکار کانادا است و در ادامه به آن اشاره میشود) و تنظیم یک قرارداد جدید با استانهای غربی کشور تاکید کرده و لایحه خود را یک برنامه برای افزایش شغل در استان معرفی کرده است. انتاریو هماکنون از نظر اشتغال اوضاع خوبی ندارد و نرخ بیکاری آن بالاتر از متوسط ملی است.
البته همین شعار یعنی افزایش شغل بیش از همه مورد حمله اعضا ارشد دو حزب دیگر قرار گرفت و آنها این لایحه را در زمینه تولید شغل مبهم و فاقد کارایی و در مجموع، برنامه اعلام شده را به نفع شرکتهای بزرگ و به ضرر طبقات متوسط و فرودست استان دانستند.
افزایش اعتراضات در مورد پخش آگهی معرفی سرویسی که هنوز وجود خارجی ندارد
رسانههای کانادایی و به ویژه CBC در این هفته بهطور مشخص بر روی یک آگهی تبلیغاتی دولت فدرال تمرکز کردند که به معرفی برنامه جدیدی با عنوان Canada Job Grant میپردازد. این برنامه در واقع تغییر یافته برنامههای دیگری است که در سالهای گذشته برای حمایت و یاری به جوانان، تازهواردان و بیکاران برای فراگیری مهارتهای جدید و جذب شدن به بازار کار انجام میشده است.
دولت فدرال از چند سال قبل اعلام کرده بود که یکی از تغییراتی که در بودجه به منظور کاهش هزینهها و بهینه کردن مخارج در نظر دارد همین برنامه بوده و آن را در قالب بودجه سال ۲۰۱۳ اعلام کرد اما عملا این برنامه تا این تاریخ که در ابتدای سال ۲۰۱۴ هستیم اجرایی نشده چرا که اکثر استانهای کانادا بهویژه استان انتاریو با آن مخالف هستند و معتقد هستند که این برنامه به شکلی که دولت معرفی کرده قابلیت اجرایی ندارد و مشکلساز خواهد شد.
مهمترین نکته این برنامه این است که در قالب ۱۵ هزار دلاری که هر کارآموز برای کسب مهارتهای شغلی تقاضا میدهد دولت فدرال، دولت استانی و کارفرما باید سهم برابر در پرداخت هزینهها داشته باشند. دولتهای استانی نظیر انتاریو که هماکنون با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند معتقدند که نه استان توان پرداخت تمام سهم خود در قالب جدید را دارد و نه کارفرمایان که بهطور طبیعی با استخدام این نیروها و آموزش آنها در کار مشارکت دارند از چنین چیزی استقبال خواهند کرد.
اما نکتهای که بیش از همه جنجالآفرین شده این است که دولت در خلال همه چند ماه گذشته بیش از دو و نیم میلیون دلار صرف پخش این آگهی کرده درحالیکه خود برنامه هنوز عملیاتی نشده است. محتوای آگهی به شکلی است که گویی این کار در حال انجام است و دولت فدرال را دولتی مسئول و بسیار علاقهمند به افزایش اشتغال نشان میدهد.
نکته جالب توجه این است که اصلیترین وزارتخانه مربوط به امور اشتغال هماکنون زیر نظر اقای جیسن کنی اداره میشود که سابقه درخشانی در تبلیغات پر سر و صدا در مورد «فعالیتهای آینده» دارد و یکی از نمونههای آن را هماکنون متقاضیان مهاجرت که با قول ایشان مبنی بر دریافت ویزا در فاصله ۶ تا ۱۲ ماه، بیش از ۴ سال پیش اقدام کردند و بسیاری هنوز منتظرند، بیش از هر کس دیگری درک کردهاند.
ثبت دیدگاه