در ادامه سلسله بحثهایی که به موضوع «نحوه رصد كردن فرصتهای شغلی در شهرهای مختلف كانادا»میپردازد و در معرفی روشهای دیگری از کسب اطلاع و ورود به بازارهای پنهان، در این قسمت به اهمیت شبکهسازی networkingدر شناسایی و نفوذ به بازار پنهان میپردازیم.
در اینجا به برخی از روشهای شناسایی و کاریابی بازارهای پنهان اشاره شد. این روشها عمدتا به تلاش متقاضی در کنار شانس و اقبال او وابستگی دارند یعنی متقاضی باید رزومه مناسبی آماده کند و آن را در محلهای واقعی یا مجازی قرار دهد و منتظر باشد تا در زمان مناسب به فرصت مناسب دست یابد. اما این روشها و امکانات توام با نوعی بختآزمایی است. روش درستتر (در کنار آن روشها) تلاش برای ورود جدیتر و موثرتر به بازار است.
اگر بخواهیم دو عنصر کلیدی را در ورود به بازارهای پنهان معرفی کنیم اولی «شناسایی بازار» و دوم «شناساندن به بازار» است. یک متقاضی آگاه و آماده باید برای هر دوی اینها برنامه، روش و ابزار داشته باشد یعنی هم به دنبال فرصتهای شغلی مناسب که در آن ۸۵ درصد ظرفیت بازار، پنهان شدهاند بگردد و هم مقدمات را به گونهای آماده کرده باشد که با یافت شدن آن فرصتها، امکان عمل مناسب یعنی رخنه در بازار و تلاش برای گرفتن زمان مصاحبه فراهم شود.
این دو اتفاق لزوما همزمان نیستند. یعنی گاه با صبر و حوصله باید برای شناسایی فرصتها مدتها وقت گذاشت و سپس چون شکارچی صبور در یک زمان مناسب اقدام کرد و گاه با صبر و حوصله باید به شناساندن خود به فرصتهایی که راحتتر شناسایی شدهاند پرداخت و از بارها تکرار این کار خسته و مایوس نشد. مواقعی هم هست که این دو اتفاق همزمان در حال وقوع هستند؛ یعنی متقاضی در حالی که بازار را شناسایی میکند خود را هم میشناساند. در ادامه این مباحث به ترکیبی از این روشها اشاره خواهیم کرد اما قبل از آن جا دارد مجددا به مورد بسیار مهم شبکهسازی بپردازیم و در چند و چون آن تامل بیشتری داشته باشیم.
شبکهسازی گسترده networking
تصور خیلیها از شبکهسازی (شبیه آنچه در ایران پارتیبازی مینامند) تا حدی ابتداعی و سطحی است مثلا فکر میکنند باید بگردند و در میان دوست و آشنا ببینند چه کسی دقیقا در فلان شرکت مرتبط با کار آنها شاغل است و از وی بخواهند که آنها را به مسئول مربوطه معرفی کند. البته این هم یک راه و روش و تعبیر از شبکهسازی است اما ضعیفترین تفسیر از آن.
در خیلی از مواقع در کانادا این رابطین تلاشی برای معرفی شما انجام نخواهند داد چون شما، تواناییهای حرفهای و میزان پایبندی شما به تعهدات شغلی را نمیدانند و ریسک نمیکنند که یک غریبه را که شناخت اندکی از قابلیتهایش دارند به مدیری معرفی کنند. تازه اگر آنها هم بخواهند چنین کاری کنند معلوم نیست جایگاه و ارتباطات شغلی آنها در محل کار یا سیاستهای حاکم بر روند استخدام محل به گونهای باشد که آنها بتوانند کسی را معرفی کنند یا معرفی آنها تاثیری داشته باشد.
اگر چنین است پس شبکهسازی یعنی چه؟ و به چه کاری میآید؟ قبل از هر چیز باید بدانیم که شبکهسازی از لحظه ورود شما به کانادا و حتی قبل از آن در حال انجام است و یک روند مداوم است. این تداوم دو معنا دارد.
یکی در ارتباط با افراد، مثلا کسی که دارد با شما کلاس درس زبان انگلیسی میگذراند ممکن است همسری داشته باشد که بتواند در کاریابی به شما کمک کند؛ کسی که با شما در یک کامیونیتیسنتر فوتبال بازی میکند ممکن است دوای درد شما باشد و یا والدین همکلاسی فرزند شما شاید همان کلید شما برای گشایش درهای بازارهای پنهان باشند. پس هیچکس در میان اطرافیان شما و اعضا خانوادهاتان از فهرست خارج نیست ولو اینکه بر اساس ظواهر امر همه آنها دارای تخصصی در حوزه شغلی شما نباشند. در آینده خواهید دید که برخی فرصتهای شغلی مناسب از سوی کسانی به سمت شما خواهند آمد که شما کمترین احتمالی به وقوع آن نمیدادید.
معنای دوم تداوم در رفتارها و کارهای شماست. وقتی یک همگروهی شما در کامیونیتیسنتر ببیند که شما آدم وقتشناسی هستید، مسئولیتهای تیمی خود را به درستی انجام میدهید، منصف و درستکار هستید، قدرت مدیریت و برنامهریزی دارید، اگر مشکلی در کار تیم پیش آید با ارائه راهحلهای سریع و عملی تلاش میکنید آنها را حل کنید و صدها مورد مثبت دیگر، بیشتر رغبت خواهد کرد که شما را به باجناق یا برادرش که مدیر یک شرکت معتبر است معرفی کند و از صفات مرتبطی که در رزومه شما دیده دفاع کند چون اگر شما در رزومه گفته باشید که قدرت حل مشکل problem solvingدارید او میتواند نمونههای مشخصی را از چنین صفتی مثال بیاورد اما اگر شما برخلاف این، در فعالیت ورزشی خود فردی باشید که هیچ نظم و برنامه مشخصی را رعایت نکردهاید و همیشه منافع خود را بر دیگران ترجیح دادهاید، نباید انتظار داشته باشید که وی به صرف آشنایی و سلام و علیک، معرف شما شود. حتی اگر با اصرار شما او چنین کاری هم انجام دهد چون انرژی زیادی برای این کار صرف نخواهد کرد طرف مقابل خواهد فهمید که شما کاندید مناسبی برای این شغل نیستید. در کانادا هم رابطه شما و سایر افراد رابطه خونی، فامیلی یا دوستیهای عمیق و طولانیمدت نیست که لازم باشد افراد چشم خود را برای ایرادات شما ببندید و با پارتیبازی بخواهند مشکل شما را حل کنند. پس شبکهسازی را اولویت هر روز خود بدانید و حتی پس از موفقیت در یافتن کار آن را ادامه دهید چون هیچکس از آینده خود آگاه نیست.
اگر الان شاغل هستید همکاران، مدیران و مشتریان امروز شما، معرفان آینده و حلقهای از زنجیره شبکهسازی شما هستند. اگر شما امروز در محیط کار فعلی خود بهترین خروجی را نشان دهید و مشتریمحور، وقتشناس، دلسوز و فعال باشید تاثیر مثبتی بر روی همه خصوصا کسانیکه در آینده ممکن است رابطه شغلی نزدیکتری با شما پیدا کنند خواهید گذاشت.
مثلا اگر مدیر بالاتر شما این صفات مثبت را ببیند و بخواهد در آینده سوپروایزری انتخاب کند شما کاندید اول خواهید بود. مواقعی دیده شده است که مدیر یک بخش را برای مدیریت یک شعبه در شهر یا کشوری دیگر برگزیدهاند و او شرط پذیرش این پیشنهاد را همراهی فلان مهندس ارشد شاغل در قسمت تحت نظرش به عنوان معاون آینده خود تعیین کرده است. در واقع، این مهندس در تمام آن سالهای فعالیت صادقانه و دقیق، در حال تلاش برای گسترش فرصتهای بعدی و شبکهسازی شغلی بوده است.
این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که شما بخواهید در آینده، کار و کسب شخصی خود را راهاندازی کنید. در کشور جدیدی مثل کانادا که به طور عمومی هیچکس شما را نمیشناسد، هر فردی که با شما در هر موقعیتی برخورد داشته باشد میتواند در آینده شغلی شما به عنوان یک همکار، یک فراهم کننده امکانات، یک مشتری یا یک معرف به مشتریهای دیگر مطرح باشد. پس این امکان را از خود دریغ نکنید یا چنین فکر نکنید که زمان دیگری برای این کار وجود دارد. مشکل بسیاری از بیزینسهای شخصی مهاجرین در کانادا که نمیتوانند به روی پای خود بیاستند و شکست میخورند این است که قبل از اینکه این دوره شبکهسازی را پشت سر بگذارند برای راهاندازی بیزینس اقدام میکنند آنهم در حالیکه نه کسی آنها را میشناسد و نه آنها کسی را.
و یک نکته را هرگز فراموش نکنید. شما نمیتوانید از همراهی و همکاری دیگران در یک شبکهسازی شغلی بهره ببرید مگر اینکه خودتان عضو فعال و دلسوزی از شبکهسازیهای دیگران باشید. به قول معروف از هر دستی بدهید از همان دست خواهید گرفت. هر چقدر که برای معرفی دقیق و درست سایر متقاضیان به افراد موثر کوشا باشید به همان نسبت برای معرفی خود به دیگران تلاش کردهاید. این یکی از مهمترین سرمایهگذاریهایی است که شما در سالهای مهاجرت در یک کشور جدید انجام میدهید پس تا فرصت دارید برای آن بکوشید.
در پستهای بعدی توضیح خواهیم داد که چه امکاناتی برای گسترش این نوع شبکهسازی و رخنه در فرصتهای شغلی بازار کار پنهان وجود دارند.
ثبت دیدگاه