سهشنبه دوم اکتبر ۲۰۱۲ بالاخره اتفاقی که خیلیها مدتها انتظارش را میکشیدند به وقوع پیوست و جاستین (یا ژوستین در گویش کبکی) ترودو نماینده جوان لیبرال از مونترال در مجلس فدرال و فرزند پییر ترودوی فقید، یکی از مشهورترین سیاستمداران تاریخ کانادا با شهرت گسترده بینالمللی، رسما نامزدی خود را برای تصدی رهبری حزب لیبرال اعلام کرد.
حزب لیبرال که از حدود ۵ سال گذشته چند رهبر عوض کرده بعد از شکست بسیار سخت در انتخابات ماه می ۲۰۱۱ که برای اولین بار جایگاهش را به حزب سوم در مجلس فدرال فروکاست با معضل جدی رهبری روبرو بوده است. از آن زمان باب ری، سیاستمدار کهنهکار به عنوان مدیر داخلی، امور حزب را سامان داده اما بعد از اینکه وی رسما اعلام کرد در انتخابات بر سر رهبری حزب کاندید نخواهد شد این پرسش مطرح گشت که چه کسی حاضر است در این شرایط بسیار دشوار، رهبری حزب سوم کشور را برعهده بگیرد در حالیکه هیچ امیدی به موفقیت حزب لیبرال در انتخابات آینده متصور نیست؟ از نظر اکثر تحلیلگران، انتخابات دشوار سال ۲۰۱۵ صحنه نزاع تنگاتنگ میان هارپر، نخستوزیر فعلی و تام مولکیر رهبر جدید اندیپی است که از نظر بسیاری یکی از معدود سیاستمداران حال حاضر کاناداست که توان شکستدادن هارپر را داراست. از این نظر لیبرالها هیچ شانسی برای موفقیت در انتخابات آینده نخواهند داشت.
اما با ورود ترودوی جوان که احتمال میرود بتواند رای لیبرالهای ناامید و چندپاره را مجددا ساماندهی کند و پشتیبانی نسل جوان و مرددین کانادایی را داشته باشد، حال لیبرالها امید بیشتری برای بازگشت به عرصه دارند. در واقع، حتی اگر این حزب نتواند در انتخابات موفق شود (که حداقل الان هیچکس چنین امیدی ندارد) اما شاید بتواند حزب را از انزوایی که نتایج انتخابات گذشته بر آن تحمیل کرده است برهاند.
ترودوی جوان نقاط قوت و ضعف بسیاری است. از جنبههای قدرت وی میتوان به چهره بسیار جذاب رسانهای، آشنایی گسترده با طیفهای مختلف سیاستمداران، شهرت فراوان از طریق خوشنامی پدر و توانایی در جذب مخاطبان از روشهای غیرمرسوم را نام برد. مثلا چندی قبل و در حالیکه کشور تحت تاثیر انتخاب مولکیر به اندیپی چشم دوخته بود، او با یک نماینده محافظهکار برای گردآوری کمکهای خیره برای بیماران سرطانی بر روی رینگ بکس حاضر شد و در کمال ناباوری توانست حریف را که یک سر و گردن از او قویتر و دارای سابقه طولانی در ورزشهای رزمی بود شکست دهد. شیوه وی نیز که مبتنی بر تحمل ضربات سنگین حریف برای مدت طولانی و تخلیه انرژی وی و سپس وارد کردن فشار مضاعف و ناگهانی به وی بود در این پیروزی تاثیر فراوانی داشت و از هوش و آمادگی ترودو حکایت میکرد. حال او با وضعیتی مشابه پا به عرصه رقابت با سایر کاندیداهای رهبری حزب گذاشته که البته هنوز چندان شناخته شده نیستند اما با توجه به اسامی مطرح شده، از همین الان بسیاری ترودو را برنده این مجادله میدانند.
اما از سوی دیگر کسانی هم هستند که ضعفهای او را برجسته میکنند مثلا آنها به شخصیت تا حدودی شکننده و لوس شده وی که ناشی از تربیت در یک خانواده مشهور میتواند باشد، زبان سرخی که گاه فراتر از انتظارات از یک سیاستمدار میچرخد و جنجالسازی میکند و همچنین تجربه و اطلاعات کمتر او نسبت به سایر شخصیتهای نسبتا کهنسال حزب اشاره دارند. به هر حال ترودو به میدان آمده و باید دید آیا اعضا رسمی حزب حاضرند او را به عنوان رهبر خود برگزینند و در آن صورت هم آیا وی پتانسیل لازم برای شکست محافظهکاران را خواهد داشت.
فعلا به نظر میرسد که نگرانتر از همه رهبری اندیپی باید باشد که امید داشت با تضعیف لیبرالها، رای طرفداران این حزب برای شکست دادن هارپر به سمت حزب اندیپی بیاید تا اجازه ندهد همچون چند انتخابات اخیر، محافظهکاران از چنددستگی احزاب مخالف خود و خردشدن رای مخالفان بیشترین بهره را در دستیابی به کرسیهای پارلمان ببرند. البته میتوان به سناریوی دیگری هم فکر کرد که ترودوی جوان در صورت بهدست گرفتن رهبری، حاضر باشد با مولکیر که ۲۰ سال از او بزرگتر است و در نتیجه رقیب همپای او محسوب نمیشود بر سر تقسیم کرسیهای مجلس به توافق برسد و با ساماندهی کاندیداهای معرفی شده از شکستن آرا جلوگیری کنند. این البته چیزی است که ترودو در اولین سخنرانی رسمیاش بعد از اعلام کاندیداتوری به شدت رد کرد اما تا سال ۲۰۱۵ فرصت زیادی برای تجدیدنظر است؛ به ویژه که یک وحدت نظر عمومی در میان مخالفان محافظهکاران در حال شکلگیری است که هدف اصلی همه احزاب مخالف باید شکست هارپر در آن سال باشد.
ثبت دیدگاه