نگاهی به سه روش عمده سرمایه‌گذاری و معضلات آنها
24 ژانویه 2012 - 8:51
بازدید 479
13

بهنام راد آیا به خاطر می‌آورید اولین باری که سرمایه‌گذاری کردید کی بود؟ آیا موفقیت‌آمیز بود؟ اگر موفقیت‌آمیز نبود، آیا هرگز بعد از آن دست به سرمایه‌گذاری دیگری زدید یا نه؟ اولین سالی که جذب بازار کار شدم، درآمد خوبی داشتم و مدام می‌شنیدم که بهتر است پولم را سرمایه‌گذاری کنم؛ جوان بودم با آرزوهای […]

ارسال توسط :
پ
پ

بهنام راد

آیا به خاطر می‌آورید اولین باری که سرمایه‌گذاری کردید کی بود؟ آیا موفقیت‌آمیز بود؟ اگر موفقیت‌آمیز نبود، آیا هرگز بعد از آن دست به سرمایه‌گذاری دیگری زدید یا نه؟

اولین سالی که جذب بازار کار شدم، درآمد خوبی داشتم و مدام می‌شنیدم که بهتر است پولم را سرمایه‌گذاری کنم؛ جوان بودم با آرزوهای بزرگ، بنابر این تصمیم گرفتم که تنی به آب بزنم و از اندوخته‌ام بهره بیشتری ببرم. اما نمی‌دانستم از کجا شروع کنم. در تمام دوران تحصیلم در دبیرستان و دانشگاه یک درس راجع به سرمایه‌گذاری وجود نداشت، حتی یکبار هم محض رضای خدا یک نفر پیدا نشد که به ما یاد بدهد چطوری پول‌مان را نگه‌داری کنیم و در چه مسیرهایی سرمایه‌گذاری کنیم.

بنابراین من هم همان کاری را کردم که همه انجام می‌دهند، روکردم به والدینم! اما مشکل اینجا بود که پدر و مادر من اصلا سرمایه‌گذار نبودند. آنها سالم‌ترین، ساده‌ترین و سخت‌کوش‌ترین آدم‌هایی بودند که من می‌شناختم و به من یاد داده بودند که سخت کار کنم، پول دربیاورم و دودستی آن را بچسبم تا دوران بازنشستگی خوبی داشته باشم.

دوستانم هم بدتر از خود من بودند و در اعضاء فامیل هم کسی نبود که بشود ازش کمک گرفت. خلاصه، به هر دری می‌زدم که یک روزنه‌ای پیدا کنم. دست آخر از حاشیه امنیتم خارج شدم و به یک دوستی که متخصص در فروش گوشی موبایل بود اعتماد کردم. قضیه برمی‌گردد به اواسط دهه ۹۰(میلادی) که بازار خرید و فروش خط و گوشی موبایل خیلی داغ بود. من هم چند تا گوشی موبایل خریدم به امید اینکه ظرف ۶ ماه صد در صد استفاده ببرم. (توجه داشته باشید! صد در صد و نه کمتر)

فکر می‌کنید چه اتفاقی افتاد؟ بطور باورنکردنی همه چیز خوب پیش رفت! تمام پولم را از دست دادم و دست آخر هم همه گوشی‌ها را به غیر از یکی، بطور مجانی به دوستانم بخشیدم. هنوز آن گوشی آخری را حفظ کرده‌ام تا بیاد داشته باشم که چه آدم ساده‌ای بودم.

آیا فکر می‌کنید بعد از اون ماجرا هرگز دست به یک سرمایه‌گذاری دیگر از آن نوع زدم؟ اصلا و ابدا. همون یکبار برای هفت پشتم بس بود. مثل بچه‌ای که «یکبار به آتش دست میزنه و یاد میگیره که آتیش جیزه، با آتیش نمی‌شه بازی کرد.»

۱۵ سال گذشت، همون طور که از والدینم یاد گرفته بودم، به سختی کار کردم و در رشته خودم مهندس موفقی شدم. ولی واقعیتش دیگه خسته شده بودم که مدام برای دیگران کار کنم و دودستی پولم رو بچسبم؛ دیگه خسته شده بودم که به دیگران کمک کنم که به آرزوهای بزرگشون برسند. تصمیم گرفتم که شرکت خودم را تاسیس کنم و برای خودم کار کنم. بگذارید همین جا رو راست بهتون بگم: «شما هرگز اینکار رو انجام ندید مگر اینکه حاضر باشید پای همه دردسرها و گرفتاری‌هاش بشینید.»

خلاصه شرکت تاسیس شد و شکر خدا درآمد خوب بود و پول وارد حساب بانکی شرکت می‌شد. حالا سوال این بود که با این پول چکار بکنم. خیلی عاقلانه نبود که پول بی‌زبان را داخل بانک رها کنم‌. بنا بر این کمر همت بستم که بهترین راه‌حل ممکن برای سرمایه‌گذاری پولم را پیدا کنم.

با توجه به تنها تجربه ناموفقم در گذشته، فوق‌العاده ترس داشتم که پولم را دوباره ازدست بدم. سوال این بود که چگونه باید سرمایه‌گذاری بکنم؟…

برای مطالعه متن کامل این نوشتار در وبسایت نشریه پرنیان و آشنایی با مزایا و معضلات سه روش عمده سرمایه‌گذاری یعنی بورس سهام، سبد سرمایه‌گذاری سهام (mutual funds) و سرمایه‌گذاری تضمین شده (GIC) اینجا کلیک کنید.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar