به قلم مجبد بسطامی،
در مطلب قبلی به یک واقعیت آماری یعنی نرخ بالای بیکاری در میان ایرانیان در سال های اولیه حضور در کانادا اشاره کرده و به بیان برخی حقایق درباره این آمار پرداختیم. در این مطلب به موانع تکنیکی بر سر راه مهاجرین ایرانی و راه حل های آن اشاره می کنیم.
منظور از موانع تکنیکی آن دسته از موانع و مشکلات است که به دلیل فقدان مهارت های لازم در مهاجر، او را از دستیابی به فرصت های شغلی مناسب باز می دارد. قطعاً در راس این دسته از موانع باید به مسئله زبان انگلیسی اشاره کرد. البته نباید درباره این مسئله بیش از حد اغراق کرد در عین اینکه نباید آن را دست کم گرفت.
مانع زبان انگلیسی (یا فرانسه)
مشکل زبان انگلیسی در مورد مشاغلی که زبان و مهارت های زبانی یک نقش کلیدی در آنها ایفا می کند به زودی آشکار می شود. نمونه هایی چون معلم یا استاد دانشگاه که باید به این زبان تدریس کند، پزشک یا پرستاری که باید با بیمار دردمندی که ممکن است در حالت عادی هم نباشد رو در رو شود، هنرمند و نویسنده ای که باید با این زبان با مخاطبانی با بینش ها و پیشینه های مختلف فرهنگی و تاریخی ارتباط برقرار کند، فروشنده یا ارائه دهنده یک نوع خدمات به مشتری که در صورت ناتوانی دربرقراری یک ارتباط موثر قادر به معرفی کامل محصول خود نیست از جمله مصادیق تاثیر کلیدی زبان انگلیسی هستند. در چنین مشاغلی، عدم تسلط کافی و موثر بر زبان به معنای خداحافظی با آن شغل تا زمان رفع مشکل است.
اما صرف نظر از این گونه مشاغل، تا مهاجر از سطح قابل قبولی از توانایی ها و مهارت های زبانی برخوردار نباشد قادر نخواهد بود یک مسیر موثر کاریابی را طی کند (مثلاً از عهده مصاحبه کارفرما برآید) و پس از آن هم قادر به برقراری ارتباط موثر با مدیران و سایر همکاران خود نخواهد بود و همین به صورت مانعی بر سر راه پیشرفت وی عمل خواهد کرد. این سطح قابل قبول از نظر استانداردهای کلی کار در کانادا سطح 6 (level 6) از آزمون استاندارد زبان کاناداست که تقریباً معادل پایان مقطع متوسط intermediate در مراکز فراگیری زبان است. در واقع اگر سطح زبان مهاجری (بطور واقعی نه صوری) در پایان I5 باشد می تواند مطمئن باشد که پس از فائق آمدن بر شوک اولیه مواجهه با کاربرد واقعی زبان در یک محیط انگلیسی زبان (که با تجربه آموزش زبان رسمی از طریق مواد آموزشی تفاوت زیادی دارد) می تواند امورات خود را بگذراند اما مسلم است که برای برخی مشاغل (نظیر تدریس یا کار در رسانه ها) به توانایی بسیار بیشتری نیاز است.
نکته دیگری که در مورد این مانع بسیار مهم است و همه مهاجرین و خصوصاً ایرانیان از آن رنج می برند فاصله زیاد بین متقاضی اصلی (main applicant) با همراهان وی در میزان تسلط بر مهارت های زبانی است. نتایج همان گزارش سال 2007 که در مقاله قبلی به آن اشاره رفت نشان می دهد که پس از 5 سال اول، آمار بیکاری مهاجرین مرد تفاوت معناداری با متولدین کانادایی ندارد در حالیکه آمار بیکاری زنان کماکان بالاست. این مسئله دلایل متعدد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد اما شاید مهم ترین دلیلی که در این مورد می توان بیان کرد این است که در اکثر پرونده های مهاجرتی مردان نقش متقاضی اصلی را دارند و فقط آنها به دلیل ضرورت ها و شرایط مربوط به ویزا (و نه الزامات بازار کار کانادا) اقدام به فراگیری زبان و آنهم در حد رفع حداقل نیازها می کنند و همسر آنها معمولاً این مسئله را جدی نمی گیرد و به همین دلیل با سطح بسیار پایینی از توانایی زبانی وارد خاک کانادا می شود (شاهد مثال هم اینکه اکثریت شاگردان کلاس های آموزش رایگان زبان انگلیسی در کانادا را – خصوصاً در مقاطع پایین تر- زنان تشکیل می دهند). به دلیل انواع مشکلات موجود، تا مدت ها فرصت رفع این مشکل به شکلی موثر فراهم نمی آید و البته دود آن به چشم هر دو نفر می رود. چرا که نه تنها امکان استفاده از فرصت های مناسب شغلی برای همسر که سبب افزایش درآمد کل خانواده می شود سلب شده و خانواده مجبور است با اتکا به درآمد یک نفر امرار معاش کند، بلکه بسیاری از نیازهای کلیدی وی هم به دلیل فقدان تسلط به زبان، بر دوش شوهر می افتد و این ماجرا خود منجر به اتلاف وقت و اتکا غیرضروری زوجین به هم می شود.
ما در مجموعه مطالب مربوط به آموزش زبان انگلیسی که تاکنون چند پست آن بر روی وبسایت کنپارس فعال شده و مابقی نیز به مرور ارائه خواهد شد، به طور تفصیلی به مسئله آموزش زبان و نکاتی که باید یک متقاضی مهاجرت به کانادا به آنها توجه داشته باشد پرداخته ایم و البته نباید فراموش کرد که این مسئله راه میان بر ندارد و همه اعضا خانواده باید برای حل آن تلاش کنند.
مهارت های شغلی
دسته دوم از موانع تکنیکی به فقدان تسلط و آشنایی کامل با مهارت های شغلی و تکنیکی مهاجر در ارتباط با بازار کار کانادا باز می گردد که دلایل متعدد دارد:
- ممکن است متقاضی اسماً یا تنها بر اساس مدرک تحصیلی، حامل یک عنوان شغلی (مثلاً مهندس کامپیوتر) باشد اما در واقع مهارت های زیادی در این مورد نداشته باشد؛
- ممکن است متقاضی واقعاً مهارت های شغلی مرتبط را در ایران کسب کرده باشد اما تعریف شغل مورد نظر و مهارت های کلیدی مربوط به آن در کانادا تفاوت های زیادی با ایران داشته باشد و عملاً به دلیل عدم آشنایی با آن مهارت ها امکان کاریابی موثر فراهم نشود؛
- ممکن است به دلیل تغییراتی که تکنولوژی در بسیاری از مشاغل در یک دهه گذشته پدید آورده بین تعریف آن شغل و مهارت های مرتبط با آن در ایران با نمونه کانادایی آن تفاوت افتاده باشد؛
- ممکن است در کار مورد نظر آشنایی با نرم افزارها و سخت افزارهای خاصی مهم باشد که در ایران به آنها توجهی نشده یا مهم نبوده اند؛
- ممکن است فرد به دلیل کسب تجربه و مهارت به مرور، در سطوح مدیریتی و نظارتی پروژه ها فعال شده باشد و از جزییات تخصصی حرفه خود فاصله گرفته باشد که چون در ابتدا نباید انتظار داشت وی بتواند به سرعت در موقعیت های مدیریتی در کانادا مشغول به کار شود با مشکل یافتن شغل مناسب مواجه می شود.
به هر حال دلیل هر چه باشد، این دسته از موانع اهمیت بسیاری دارند و اتفاقاً از آن گروه موانع هستند که بسیاری از افراد در زمان قبل از مهاجرت با اندکی دقت و برنامه ریزی می توانند آنها را به راحتی پشت سر گذارند.
راه حل های این دسته از موانع به شدت متنوع است و بسته به شغل مورد نظر و وضعیت فرد متقاضی نیازمند به بررسی است. ممکن است که وی نیازمند به فراگیری برخی مهارت ها در ایران شود، یا کار با برخی نرم افزارها را بیاموزد یا لازم باشد که یک دوره یک تا 3 ساله در کانادا ادامه تحصیل دهد و لذا باید از هم اکنون خود را برای ورود سریع به محیط دانشگاه یا کالج آماده کند و نظایر اینها اما قبل از هر چیز باید اطلاعات کلیدی مورد نظر در مورد شغلش را دریابد و با ارزیابی وضعیت خود بهترین روش برای رفع این موانع را جستجو کند. برای کل این مسیر ما بسته های اطلاعاتی راهنمای کاریابی را پیشنهاد می دهیم که دقیقاً این مسیر طولانی و وقتگیر را بسته به وضعیت خاص شغلی- تحصیلی شما در کوتاه ترین زمان به شما معرفی خواهد کرد و آنچه از مواد آموزشی یا سایر ملزومات نیاز باشد پیشنهاد خواهد داد تا بتوانید در یک فاصله زمانی معین به سطح مناسبی از آمادگی دست یابید.
مطالب مرتبط اینجا می آیند.
ناآشنایی با فرهنگ کار کانادا
دسته سوم از موانع تکنیکی به عدم آشنایی با فضای فرهنگی و تفاوت های بنیانی حاکم بر محیط های کاری کانادا و اصول حرفه ای آنها باز می گردد که در واقع کلیدی ترین دلیل عدم استخدام مهاجرین تازه وارد در کاناداست. کمتر کارفرمایی حاضر است حتی در صورت باور به توانایی ها و مهارت های تکنیکی مهاجر، ریسک اولین کارفرما بودن را بپذیرد چون به تجربه دریافته که تفاوت های فرهنگی عمیق و عدم آشنایی با اصول و قوانین حاکم بر محیط های کاری می تواند منجر به بروز کشمکش ها و دشواری هایی شود که تمام آن نقاط قوت تکنیکی فرد را تحت الشعاع قرار دهد. در واقع بخشی از سخت گیری های شدید در مورد برخی مشاغل کلیدی چون پزشکی، پرستاری یا حسابداری در کانادا به همین دلیل باز می گردد تا متقاضی موظف شود از طریق طی یک مسیر مشخص به مرور با این تفاوت ها و الزامات حرفه ای آشنا شود و با استانداردهای رایج در محیط کار کانادا به مشتریان خدمت رسانی کند.
راه حل خیلی سهل و آسانی برای غلبه بر این مسئله وجود ندارد و باید ترکیبی از روش ها و فرصت هایی را که در ایران و کانادا فراهم می آید بکار برد. برخی از این موارد جنبه اطلاعاتی دارد یعنی فرد باید سطح آگاهی هایش را نسبت به سیاست ها، قوانین و اصول حرفه ای حاکم بر محیط های شغلی بالا ببرد و بخشی دیگر جنبه عملی و اصلاح رویه های پیشینی دارد. باید با مطالعه مداوم و تلاش برای تغییر برخی از عادات غلط و ناپسند در محیط های کاری ایران (مثل وقت ناشناسی، پارتی بازی، راندمان بسیار پایین کاری، بی توجهی به حقوق مشتری …) و تمرین حضور در محیط های کاری کانادایی از همین امروز برای حل مسئله اقدام کرد. چنانچه تفسیر و تعریف روشنی از این اصول در مورد یک رشته شغلی وجود داشته باشد در بسته های اطلاعاتی کاریابی شخصی به آنها اشاره خواهد شد. همچنین اگر خواننده مداوم و پیگیر این وب سایت باشید در آینده خواهید دید که ما به مرور به بخش عمده ای از این موارد اشاره می کنیم. برای کسانیکه در مشاغل خاصی چون پزشکی یا پرستاری، از خدمات ویژه کنپارس استفاده می کنند، محتوای بخشی از مباحث و راهنمایی ها بر همین موضوع متمرکز شده است. همچنین در کارگاه های آموزشی کنپارس ویژه کاریابی موفق در کانادا به مباحث مهمی در این عرصه اشاره شده و خواهد شد و این دیگر به شما بستگی دارد که تا چه میزان این موارد را جدی بگیرید و از همین امروز در جهت رفع آن بکوشید. در کانادا نیز، با استفاده از فرصت هایی چون همکاری در فعالیت های داوطلبانه و یا دوره های کو-آپ با مشخصات فرهنگی و حرفه ای حاکم بر محیط های کاری کانادا آشنا خواهید شد.
در مطلب بعد به دومین گروه از موانع بر سر راه اشتغال موثر مهاجرین، یعنی موانع بیرونی می پردازیم.
ثبت دیدگاه