یکی از تله هایی که ایرانیان تازه وارد به کرات در آن می افتند، تفاوت در قیمت اسمی و هزینه واقعی کالاهاست. به فرض شما وارد فروشگاهی می شوید و می بینید قیمت کالایی ۱۰۰ دلار است. با ملاک های خود ارزیابی می کنید و این قیمت را می پسندید اما پای صندوق، فروشنده از شما می خواهد که ۱۱۳ دلار بپردازید. این اختلاف ممکن است همه محاسبات شما را بر هم بزند. حال فرض کنید که قیمت اسمی جنس (مثلا یک خودرو) ۳۶ هزار دلار باشد. این اختلاف قیمت اصلاً قابل صرفنظر کردن نیست. چرا چنین است؟
وجود انواع مختلف مالیات در کشورهای غربی نشان از اهمیت این عنصر در حیات سیستم اقتصادی آنهاست. مالیات گرفته شده از شهروندان به مصارف مختلف می رسد که غالب این موارد نیز در راستای افزایش سطح رفاهی آنان است البته گاه در میان این هزینه ها می توان به مواردی چون هزینه های جنگ نیز برخورد که دقیقا به دلیل مشارکت مردم در این گونه هزینه ها آنان بیشتر این حق را برای خود قائلند که درباره لزوم صرف آنها و درستی یا نادرستی آن اظهار نظر نمایند و گاه به شدت با صرف چنین هزینه هایی مخالفت کنند. برای اقدام به مهاجرت تز طریق سرمایه گذاری و نیروی متخصص شرکت کنپارس به مدیریت دکتر مختاری بهترین انتخاب شماست.
در کانادا مالیات بر فروش اجناس و خدمات بر سه نوع است. مالیاتی با نام Good and Service Tax یا مالیات محصولات و خدمات که به اختصار GST نامیده و توسط دولت فدرال اخذ می شود، مالیاتی با نام Provincial Sales Taxes یا مالیات فروش استانی که به اختصارPST نامیده می شود، عواید حاصل از آن به دولت های استانی تعلق می گیرد و مقدار و موارد مشمول آن نیز بر اساس قوانین استانی متغیر است و بالاخره مالیاتی با نام Harmonized Sales Tax یا مالیات هماهنگ فروش که به اختصار HST نامیده می شود و در واقع ترکیبی است از دو نوع مالیات اول که به طور کل توسط دولت فدرال گرفته می شود و در پایان هر سال مالی رقم مربوط به دولت استانی به آن دولت بازگردانده می شود. در واقع، در استان هایی که HST گرفته می شود دو مورد دیگر وجود ندارند.
مالیات GST که مالیاتی است مخصوص دولت فدرال، در روز اول ژانویه سال ۱۹۹۱ و توسط نخست وزیر وقت برایان مالرونی و وزیر دارایی آن دوره مایکل ویلسون به اجرا گذاشته شد و در واقع جایگزین مالیاتی به نام Manufacturer’s Sales Tax (MST) شد که مالیاتی مخفی و در حدود ۱۳.۵ درصد قیمت تمام شده محصولات تولیدی بود. مالرونی معتقد بود که با تغییر این مالیات قدرت تولیدکنندگان برای صادرات محصولات افزایش می یابد. شروع وضع مالیات GST مباحث و مجادلات بسیاری را به همراه داشت اما به مرور این مالیات ثبات لازم را یافت و از ابتدای ژانویه ۲۰۰۸ و در دولت محافظه کار هارپر رقم آن از ۶ درصد به ۵ درصد تقلیل یافت.
مالیات PST، همان طور که پیش تر نیز گفته شده، مالیاتی است که توسط دولت های استانی بر روی خدمات و کالاها وضع شده است و در حال حاضر در استان های بریتیش کلمبیا، ساسکاچوان، مانیتوبا، انتاریو، کبک (در این استان این مالیات با نام QST که مخفف Quebec Sales Tax است، شناخته می شود) و استان پرینس ادوارد آیلند اخذ این نوع از مالیات بر روی قیمت خدمات و کالاها مرسوم است. در هر یک از این استان ها موارد مختلفی مشمول این نوع از مالیات می شوند و مقدار این مالیات نیز در هر استان متفاوت است. علاوه بر این در استان هایی که مقدار این مالیات به ترکیب قیمت کالاها یا خدمات به اضافه GST وابسته باشد، میزان آن با تغییر مقدار GST تغییر پیدا می کند.
اخیرا دولت های استانی انتاریو و بریتیش کلمبیا از پذیرش سیستم HST و جایگزینی با دوتای دیگر در سال ۲۰۱۰ خبر دادند. دالتون مک گینتی رییس دولت فدرال انتاریو اعلام کرده که قصد دارد با یکی کردن مالیات GST و PST، از تاریخ اول جولای ۲۰۱۰ مالیاتHST را در استان مستقر کند. این اتفاق در سال ۱۹۹۶ در استان های نووا اسکوشیا، نیوبرانزویک و نیوفاوندلند و لابرادور که معروف به استان های آتلانتیک هستند، نیز افتاده و آنان در حال حاضر از سیستم مالیات هماهنگ فروش استفاده می کنند. باقی استان ها از سیستم دو مالیاتی پیروی می کنند و در این میان تنها استثنای موجود استان آلبرتا است که در آن مالیات استانی یا PST وجود ندارد و تنها مالیات رایج GST آن هم با ۵ درصد است که اخذ آن از اول ژانویه ۲۰۰۸ عملی شده است. قلمروهای یوکان، نورت وست و نانووات هم مالیات HST یا قلمرویی ندارند. در این قلمروها نیز فقط مالیات GST بر روی کالاها و خدمات وضع شده است. البته با توجه به هزینه های بالا (به دلیل هزینه زیاد حمل ونقل کالا به آن مناطق) و شرایط سخت زندگی در این قلمروها، ساکنان این مناطق از برخی امتیازات ویژه مالیاتی نیز برخوردارند و بعید به نظر می رسد که دولت به رغم اختیارات مطلقی که در زمینه وضع قوانین مالیاتی در این مناطق دارد، قصد داشته باشد که مالیات HST را در این مناطق به اجرا گذارد.
در حال حاضر در بیش از ۱۳۰ کشور جهان و همان طور که گفته شد، در اکثر استان های کانادا این نوع از مالیات به اجرا گذاشته شده یا در آینده نزدیک چنین خواهد شد. دلائل و شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد این نوع از مالیات می تواند سبب تقویت بیزینس ها شود و مالیات PST تا حدودی از سرعت رشد استانی می کاهد. اجرای این قانون در استان های شرقی سبب شده تا قیمت تمام شده کالاها و خدمات برای مصرف کنندگان کاهش پیدا کند.
در مورد نحوه استقبال مردم از این مالیات جدید تحقیقاتی انجام گرفته که نتایج آن به شرح زیر است. در تحقیقی که در این باره توسط موسسه CD Howe البته قبل از اعلام معافیت خریدهای ارزان از این نوع مالیات انجام شده بود، در دو استان بریتیش کلمبیا و انتاریو این نتیجه به دست آمده بود که احتمالا این تغییر مالیات تاثیری روی قیمت ها نخواهد داشت.
در تحقیق دیگری که موسسه دیگری انجام داده بود این نتیجه به دست آمده بود که افزایش درآمد دولت از این طریق با توجه به کم شدن مالیات شرکت ها و افراد و اعتبارات مالیاتی Tax credits که به آنها تعلق می گیرد، دوباره کاسته شده و در واقع دولت هیچ افزایش درآمدی نخواهد داشت و حتی شاید از میزان درآمدهای آن نیز کاسته شود.
البته افکار عمومی نسبت به این قضیه چندان مثبت نیست و در نظرسنجی Ipsos Reid اکثریت عظیمی از اهالی استان های بریتیش کلمبیا (۸۲ درصد) و انتاریو (۷۴ درصد) مخالف طرح دولت استانی خود برای این تغییر بودند. فقط ۳۹ درصد از پاسخ دهندگان بر این باور بودند که مالیات HST می تواند برای بیزینس ها و نیز رقابت، بهره وری و رشد اقتصادی در نیروی کار مفید واقع شود زیرا این نوع از مالیات سبب می شود تا هزینه بیزینس های کوچک به دلیل برگشت مالیاتی که برای کالاها و خدمات می پردازند و نیز کم شدن هزینه های اداری اشان، کاهش پیدا کند.
علاوه بر این فقط ۱۰ درصد از پاسخ دهندگان این تغییر مالیاتی را موجب ایجاد فرصت های شغلی بیشتر دانسته بودند. این در حالی است که طبق تحقیقی که در دانشکده سیاست های دولتی دانشگاه کلگری انجام شده، این تغییر مالیاتی می تواند به ایجاد ۶۰۰ هزار شغل جدید در ۱۰ سال آینده منجر شود
ثبت دیدگاه