در این پست از سلسله پستهای معرفی مسیرهای شغلی در کانادا به «مسیرهای ورود به بازار کار کانادا برای فارغالتحصیلان رشته جامعهشناسی» میپردازیم.
مطالب مرتبط اینجا می آیند.
یکی از دغدغههایی مهاجران این است که در زمان جستجوی کار در کشور جدید چه مسیرهای شغلی برای آنها وجود دارد. برای برخی تخصصها این مسیرها خیلی روشن و واضح است و برای برخی دیگر ممکن است نیاز به تجسس بیشتر باشد. همچنین برخی از مسیرها کاملا همجهت با زمینه تحصیلی فرد است اما در برخی لازم است که فرد اطلاعات بیشتری برای ورود به آن مسیر گردآوری کند و چه بسا نیازمند ادامه تحصیل است. معمولا برای فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی این نیازها بیشتر است.
در اینجا برای آن دسته از فارغالتحصیلان رشته جامعهشناسی که قصد مهاجرت دارند مسیرهای عمومی شغلی موجود در بازار معرفی شدهاند. در برخی از آنها مشابهت با مسیرهای موجود در ایران بیشتر است و در برخی کمتر؛ همچنین میزان تسلط به زبان انگلیسی و سطح مدرک تحصیلی سبب ایجاد تمایز در این مسیرها میشود.
ضرورتهای اولیه
برای یک فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی اهمیت تسلط بر زبان انگلیسی بیش از بسیاری از رشتههای دیگر نظیر رشتههای فنی است. چون حوزه فعالیت این متخصصین انسانهای جامعه است و مطمئنترین وسیله ارتباطی بین انسانها، زبان؛ به همین دلیل اهمیت مهارتهای زبانی برای این افراد بسیار زیاد میشود. بسته به زمینهها و تخصصهای مختلف سطح نیاز به مهارتهای زبانی تفاوت دارد اما معمولا کمتر از معادل نمره ۶ و نیم آیلتس برای بسیاری از مشاغل این حوزه کاربردی نیست و افراد باید حداقل در این سطح زبان بدانند. همچنین مهارتهای گفتاری speaking و شنیداری listening از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و افراد باید در این مهارتها از سطح گفته شده پایینتر نباشند در حالیکه عموم فارغالتحصیلان این رشته در ایران به دلیل فعالیتهای آکادمیک بیشتر در حوزه خواندن reading نمره بالاتر دارند. برای آن دسته از مسیرهای شغلی (نظیر تدریس یا تحلیل) که جنبههای آکادمیک بالاتری دارند مهارت نگارش writing هم اهمیت زیادی پیدا میکند و اصولا نگارش به انگلیسی یکی از مهارتهایی است که در همه مسیرهای شغلی پیش رو در این رشته، کم یا بیش اهمیت دارد.
هر چه افراد در مهارتهای گفتاری و شنیداری، خود را ارتقا دهند و خصوصا به لهجه امریکای شمالی مسلطتر شوند برای فرصتهای شغلی بیشتری امکان تقاضا و موفقیت خواهند داشت. البته مشاغل مرتبط با زبان مادری (فارسی/ترکی/کردی) هم در داخل جامعه ایرانیان یا فعالیت در تشکیلات کانادایی برای اقوام خاص وجود دارد که میتوان برای آنها تقاضا داد اما به دلیل محدود بودن تعداد این مشاغل و تقاضای بسیار بالا و وابستگی شدید به بودجههای ناپایدار محلی یا دولتی، بهتر است متقاضیان روی چنین فرصتهایی به عنوان شغلی اصلی حساب نکنند و از آنها به عنوان زمینه و تواناییهای مثبت در فرصتهای آتی بهره ببرند.
مسیرهای اصلی ورود به بازار کار برای فارغاتحصلان جامعهشناسی
در مجموع ۵ مسیر مستقیم شغلی برای افراد دارای مدارج تحصیلی و تجربی در حوزه جامعهشناسی در کانادا وجود دارد که البته هر یک از آنها به تعدادی زیرشاخه تقسیم میشوند که هر یک جزییات خاص خود را دارند. در اینجا دو مسیر از میان آن پنجتا به اجمال معرفی شدهاند.
فعالیت در سازمانها و مراکز ارائه دهنده خدمات اجتماعی: سازمانها و ارگانهای مختلف غیرانتفاعی، محلی یا وابسته به یک جامعه قومی در کانادا وجود دارند که به دلیل فعالیتهای روزمره فراوان خود به افرادی که در حوزه جامعهشناسی تحصیل کرده باشند نیازمند هستند. در خیلی از آنها افراد (خصوصا در ردههای پایینتر) وظایف تعریف شده و چندان روشنی ندارند و باید آمادگی فعالیتهای مختلفی از جمله پاسخدادن به پرسشهای نوجوانان مسئلهدار تا درددلهای افراد نیازمند را (بسته به شرح وظایف آن تشکل یا مرکز) داشته باشند.
حسن این گونه مراکز برای تازهواردان به کانادا و در جستجوی شغل مرتبط این است که به آنها فرصت میدهد تا اندوختههای علمی و تجربی خود را در محیط جدید ارزیابی و تقویت کنند، به تمرین زبان انگلیسی بپردازند و رزومه کاری خود را با تجربه کار کانادایی آمیخته سازند. البته خیلی از این مشاغل در ابتدا به صورت داوطلبانه و بدون پرداخت حقوق است اما شاغلان این فرصت را مییابند که اگر توانستند تواناییهای خود را اثبات کنند برای مشاغل دارای حقوق تقاضا دهند. یافتن چنین کارهایی در زمانی که مهاجران در حال تحصیل برای دریافت مدرک تحصیلی کانادایی هستند میتواند از همه نظر به پیشرفت تحصیلی آنها کمک کند.
فعالیتهای آموزشی و تدریس: نظیر بسیاری از کسانی که در ایران بعد از دریافت مدارک تحصیلی در این حوزه به سراغ تدریس میروند در کانادا هم فرصتهایی برای این کار هست. توصیه میشود که برای بهرهگیری از این فرصتها حداقل مدرک کارشناسی ارشد داشته باشید و بهتر است که این کارشناسی ارشد از یکی از دانشگاههای کانادایی (یا امریکایی) باشد. حتی اگر در ایران مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا دارید دریافت یک مدرک کارشناسی ارشد دیگر حداقلی برای موفقیت در این مسیر لازم است.
اگر در ایران سابقه معتبر تدریس دارید میتوانید از دورههای معادلسازی bridging که برای مهاجران برقرار است استفاده کنید تا بتوانید برای تدریس در کالجها تقاضا بدهید. همچنین اگر بخواهید در دبیرستانها تدریس کنید دورههای یکساله برای آمادگی برای این کار را باید پشت سر بگذارید. حتی در این حالتها هم دریافت مدرک کارشناسی ارشد کانادایی میتواند شانس و فرصتهای شما را افزایش دهد. تلاش کنید از امکان کاهش واحدهای درسی برای کوتاهتر و سبکتر کردن دوران تحصیل استفاده کنید و در جستجوی دورههایی باشید که ترجیحا یکسال تا یک سال و نیم باشند.
مسیر تدریس برای دانشگاه هم پیش روی شما هست اما این مسیر بسیار طولانی و تا حدودی دشوار است و نیاز به آمادهسازیهای زیادی است که تشریح آنها بحث دیگری را میطلبد و البته برای آن داشتن مدرک دکترا در این رشته ضروری است. البته تنوع دورهها و واحدهای درسی در مقاطع مختلف دانشگاهی فرصتهای شغلی خیلی بیشتری را نسبت به تدریس در کالج یا دبیرستان فراهم می آورد اما ورود به آنها هم طولانیتر و دشوارتر است و به شدت به وضعیت افراد بستگی دارد. کسی که سطح زبان بالایی دارد، مقالات علمی متعددی فراهم کرده و در نشریات علمی بینالمللی به چاپ رسانده و تلاش کرده با شرکت در چند سمینار معتبر، ارتباط رو در رویی را با اساتید این حوزه در کانادا و امریکا برقرار سازد و حداقل بخشی از حوزههای پژوهشی خود را بر روی موارد مورد علاقه دانشگاههای معتبر متمرکز کرده شانس بیشتری برای ورود به این مسیر دارد تا کسی که هیچکدام از این تواناییها یا اقدامات را در رزومه خود ندارد.
توجه داشته باشید که برای موفقیت در حوزه تدریس، شما باید حداقل نمره ۷ و نیم زبان داشته باشید و مهارتهای گفتاری و نوشتاری شما در سطح بسیار بالایی باشد.
سه مسیر اصلی دیگر که شامل:
- حوزه مدیریت منابع انسانی
- تحقیقات اجتماعی و تحلیل دادهها
- مشاغل حوزه عمومی
می باشد را در پست بعدی به بحث میگذاریم. یادآوری میشود که جزییات هر یک از این مسیرها، تحصیلات مرتبط، میزان درآمد و وضعیت بازار کار آنها در آینده به تفصیل بیان خواهد شد.
ثبت دیدگاه