برخی دوستان مجموعه ، مطالب ما را بر علیه سیستم فراگیری زبان انگلیسی در مراکز آموزش زبان دانسته اند. برخی دیگر درباره این مطلب که با ادامه آموزش در مقاطع بعد از متوسط مخالفت کرده ایم از ادامه مسیر پرسیده اند. در اینجا به هر دو سوال پاسخ می دهیم.
قطعاً راقم این سطور نه تنها با فراگیری زبان انگلیسی مخالفتی ندارد بلکه خود سال ها در آنها تحصیل کرده و وامدار آنهاست اما چند نکته را نباید از نظر دور داشت:
- همانطور که پیشتر به تفصیل اشاره کرده ایم، سیستم آموزشی این مراکز پاسخگوی همه نیازهای زبان آموزان نیستند. این وظیفه زبان آموزان است که نیازها و اهداف خود را روشن سازند و بعد بسنجند این مراکز تا چه میزان و به چه شکلی می توانند به آنها کمک کنند.
- سیستم های ارزیابی دیگر و آزمون پایان ترم در اکثر این مراکز ناکارامد هستند و تصویر نادرستی از میزان توانایی های زبانی به فراگیر می دهند.
- در مجموع، سیستم های آموزشی این مراکز به کار ارتقا سطح عمومی زبان می آیند و لذا برای کاربردهای خاص تر (کار تخصصی، تحصیل دانشگاهی …) باید به دنبال روش های مکمل بود.
- بزرگ ترین آفت آموزش زبان در این مراکز (که البته مقصر اصلی آن را باید خود زبان آموزان دانست) ایجاد غرور کاذب و شناخت واژگون از میزان آمادگی زبانی است.
- در مجموع، ادامه دادن این مسیر از مقطع پایان متوسط چندان مفید به نظر نمی رسد مگر اینکه دلیل دقیقی وجود داشته باشد.
اما بعد از اتمام دوره متوسط زبان چه کنیم؟ یک پیشنهاد روشن و عملی این است که به ابتدای مقطع متوسط بازگردید. شاید این به نظر عجیب برسد اما این کار بنا به دلایل و با رعایت شروطی مفید خواهد بود.
از دلایل بگوییم:
- اگر یک زبان آموز واقعاً به سطح پایانی متوسط برسد تا حد زیادی در مسیر کاریابی و زندگی در کانادا موفق خواهد بود پس هدف اولیه هر مهاجر باید رسیدن به این سطح به طور واقعی باشد. شما با مرور دوباره این مقطع در واقع فرصت می یابید خلاهای نوبت قبل را پوشش دهید و به سطح بالاتری از توانایی زبانی دست یابید.
- حسن دوم این کار مهار زدن بر علاقه مفرط به شرکت در مسابقه «به پایان رساندن سریع کتاب های زبان مراکز آموزشی» است. وقتی برای بار دوم و این بار با انتخاب خود مجدداً به ۴ ترم قبل بازگردید دیگر سرعت یادگیری برایتان مهم نخواهد بود و کیفیت آن اهمیت می یابد.
- دلیل سوم این است که با گذار دوباره، شما شناخت عمیق تری از ضعف های خود پیدا می کنید و درواقع نوعی ارزیابی ثانویه اما این بار به طور تدریجی برایتان اتفاق می افتد. مثلاً اگر دریافتید که برخی از لغات را نمی دانید یا در کاربرد برخی قواعد گرامری مشکل دارید فرصت می یابید که این بار با تمرکز بیشتر این ضعف ها را جبران کنید.
اما این راه حل یک مشکل جدی دارد و آن امکان خسته کننده شدن مباحث به دلیل تکرار است. این مسئله دو راه حل دارد که به یکی در بخش شروط اشاره می شود اما راه حل دوم این است که مرکز و در واقع سیستم آموزشی خود را عوض کنید. مثلاً اگر در یک مرکز Headway می خواندید سراغ Interchange بروید و بالعکس. در واقع، در یک مرکز دیگر مجدداً آموزش تعیین سطح بدهید. قاعدتاً اگر خیلی بی حساب و کتاب درس نخوانده باشید باید در مقطع I۳ یا I۴ پذیرش بگیرید اما از مسئولین موسسه بخواهید که از ابتدای دوره متوسط کار را شروع کنید. بدین ترتیب با حضور یک کتاب و مدرس جدید و فضای متفاوت، مشکل تکراری بودن تا حد زیادی رفع خواهد شد.
اما شروطی که باید مورد توجه قرار گیرند چیست؟
اول اینکه هدف ما واقعاً گسترش دادن و تعمیق مباحث باشد. یعنی چون خود مباحث اصلی دارای تکرار می شوند و کمتر چالش برانگیز خواهند بود ما به سراغ انواع کتب کمک آموزشی و قصه های سطح بندی شده، CDهای صوتی، کتب سطح بندی شده آموزش لغات و نظایر اینها برویم و تا آنجا که برنامه زمان بندی و action plan ما مشخص کرده مباحث را دنبال کنیم. در این صورت آن ایراد تکراری بودن هم حل خواهد شد چون به اندازه کافی مواد چالش برانگیز خواهیم داشت.
دوم اینکه اگر همان سیستم قبلی را تکرار می کنید، در استفاده از کتب درسی و تمرین تقلب نکنید و تمرینات حل شده قبلی را به عنوان تکالیف خود ارائه ندهید. اندکی هزینه کردن و تهیه یک کتاب جدید سبب می شود که دچار تنبلی و تقلب احتمالی نشوید و مجدداً همپای کلاس جدید پیش بروید. در این صورت این فرصت را خواهید داشت که تمرین های حل شده را با نوبت قبلی مقایسه کنید و ببینید کدام خطاها را مجدد مرتکب شده اید تا به ارزیابی بهتری از خود برسید. حتی اگر سیستم و مرکز آموزشی خود را هم عوض کنید باز هم این مقایسه در برخی حوزه ها مثل تمرین های گرامری امکان پذیر است.
فراموش نکنیم که هدف نوبت دوم آموزش این مقطع، تعمیق مطالب فراگرفته شده، آسیب شناسی و شناسایی نقاط ضعف و تمرکز بر آنهاست.
شرط آخر این است که در کلاس درس صبور باشید و از جلوه گری دست بردارید. به هر حال، شما چون این مقطع را یک بار پشت سر گذرانده اید احتمالاً پاسخ خیلی از پرسش ها را بهتر از دیگران می دانید اما این دلیل نمی شود که مثل شاگردان مردودی و دوساله همه جا وسط پرسش استاد، جواب مسئله را بدهید. از این فرصت برای تمرین صبر و مداقه بهره ببرید. به جای آن سعی کنید جلوه گریتان را به اشکال دیگر نشان دهید. مثلاً صحیح تر و کم غلط تر حرف بزنید؛ سعی کنید از لغات و اصطلاحاتی که در خارج از کلاس و در چارچوب طرح گسترش معلومات زبانی فراگرفته اید در کلاس و بسته به فرصت های پیش آمده استفاده کنید و مطالبی از این دست.
اگر یک بار دیگر این دوره را تمام کردیم چه کنیم؟ آیا مجدداً مقطع متوسط را آغاز کنیم؟ پیشنهاد این است که به سراغ حوزه های تخصصی مرتبط بروید و از کلاس های گروهی ۳ تا ۵ نفره زیر نظر یک مدرس متبحر استفاده کنید (در ادامه این مباحث در این باره بیشتر خواهیم گفت). اما اگر به هر دلیل (فقدان همراه یا مشکل در پرداخت هزینه ها) این امکان برای شما فراهم نیست نباید اجازه دهید که در فراگیری زبان وقفه بیفتد. متاسفانه تجربه نشان داده که تعداد بسیار معدودی از افراد می توانند در خارج از سیستم کلاس درسی، یک برنامه منظم آموزش زبان انگلیسی را برای مدت طولانی دنبال کنند و لذا اگر شکلی از کلاس های نیمه خصوصی تا تخصصی فراهم نباشد تنها راه ممکن، ادامه دادن تحصیل در مقطع بالاتر از متوسط upper-intermediate در یک موسسه زبان است.
با این شروط که:
اولاً کاملاً در جهت برنامه ریزی فراگیری زبان انگلیسی عمل کنیم،
ثانیاً به فراگیری زبان انگلیسی مورد نیاز برای حوزه های تخصصی خود با جدیت ادامه دهیم و
ثالثاً اجازه ندهیم الزامات و تکالیف سنگین این دوره ما را از مسیر اصلی منحرف کند.
در این زمان یک راه آلترناتیو می تواند شرکت در کلاس های آمادگی برای شرکت در یک آزمون استاندارد در یک موسسه معتبر باشد. حسن این کار علاوه بر ایجاد انگیزه جدید و تنوع، فراهم کردن یک فرصت ارزیابی مجدد است. مسلماً اگر در هدف گذاری های اولیه شما، ادامه تحصیل در کانادا یک مورد جدی باشد، شرکت در یک آزمون استاندارد، در واقع، بخشی از برنامه اصلی شما را پوشش خواهد داد.
حتما قبل از اقدام برای مهاجرت به کانادا و یا سرمایه گذاری در کانادا نسبت به تقویت زبان انگلیسی خود کوشا باشید
این مطلب پیش از این در تاریخ ۱۵ خرداد ۸۸ در همین وب سایت منتشر شده است
ثبت دیدگاه