برخلاف یک دهه قبل و پیش از آن که مهاجران ایرانی تا پایشان به کانادا نرسیده بود شاید حتی یک بار هم واژه «رزومه» را نشنیده بودند، امروزه بسیاری از آنها به ظاهر با این واژه بیگانه نیستند؛ حتی تعدادی از آنها هم رزومه در دست به کانادا میآیند. البته برخی مواقع ندانستن بهتر از ناقص دانستن است و موضوع آمادهسازی رزومه یکی از آنهاست چرا که آگاهی ناقص و حتی نادرست به جای کمک به حل موضوع، بر عمق مشکل میافزاید و چون متقاضی مربوطه فکر میکند مشکلی در این زمینه ندارد زمان زیادی طول میکشد تا دریابد ایراد اصلی از کجاست و چه چیز را باید درست کند.
در کنار اینها فقدان اطلاعات تکمیلی و جانبی نظیر چگونگی انتشار رزومه، اهمیت هماهنگی میان رزومه با ابزارهای کمکی چون پروفایلهای فیسبوک و LinkedIn و از آن مهمتر تهیه کاورلتر بر عمق مشکلات مهاجران در یک کاریابی درست افزوده است. در اینجا تلاش کردهام تا به تعدادی از مهمترین مشکلات ایرانیان در مورد تهیه رزومه بپردازم. البته برخی از آنها جنبه عمومی دارد و لزوما به ایرانیان محدود نمیشود و برخی دیگر به تفاوت میان این ابزار در ایران و کانادا بازمیگردد.
ایراد اول: آماده نکردن نسخه اولیه رزومه پیش از ورود به کانادا
همه آنها که قصد مهاجرت به کانادا را دارند باید در همان ایران حداقل نسخهای اولیه از رزومه خود آماده کنند. آمادهسازی یک رزومه حرفهای در نوبت اول گاه تا یک هفته و بیشتر زمان میبرد. باید این نسخه-درفت اولیه را نه در یک نوبت بلکه در چند نوبت و به تدریج آماده و اصلاح کرد. حتی بعد از اتمام کار لازم است ۱-۲ روزی زمان داد و آن را مجدد مطالعه کرد و خطاهای دیده نشده، اطلاعات مهم از قلم افتاده یا ابهامات موجود را رفع کرد.
این کار وقتی قرار است به زبانی غیر از زبان مادری انجام شود و بهویژه فرد هنوز مهارت و سرعت لازم را کسب نکرده، کاری خستهکننده و نیازمند به صبر و حوصله و دقت است. در ایران شما برای آماده کردن رزومه فرصت زیاد دارید (مثلا کافیست برای چند روز به جای ارسال و دریافت پیامکهای طنز یا شوخیهای بزرگسالانه به این کار بپردازید!) اما در کانادا گاهی این فرصت فراهم نیست. مثلا فرض کنید که تازه چندهفتهای است که آمدهاید و در مورد یافتن شغل اضطراب دارید و با دوستی قدیمی که در شرکتی معتبر، مهندس ارشد است ملاقات میکنید و او به شما میگوید که رزومهاتان را امروز بفرست تا با مدیر قسمت صحبت کنم چون میدانم ما به نیرو احتیاج داریم. خوب شما چطور میخواهید یک شبه رزومهای آماده کنید که هم برای شما فرصت مصاحبه فراهم کند و هم دوست شما از ارائه آن شرمنده نشود؟ اصولا چون در کانادا برای کسانی که با آمادگی روحی و فکری و برنامهای نیامدهاند بهویژه در هفتههای اول نوعی بلاتکلیفی و گیجی حاکم است یکی از دشوارترین کارها همین آماده کردن رزومه است پس رزومه خود را در ایران آماده کنید و بر نحوه اصلاح و تغییر آن مسلط شوید و در کانادا از فرصتهایی که برای تازهواردان برای چنین کارهایی فراهم است برای بازنگری و اصلاح رزومه استفاده کنید.
مورد دیگری که بسیار شبیه این است عدم آمادهسازی رزومه در روزهای شرکت در کارگاههای آموزشی یا دورههای تحصیلی در کاناداست. خدا میداند با چند نفر برخورد داشتهام که یک دوره کاریابی دولتی را در کانادا گذراندهاند اما اصلیترین خروجی آن که آمادهسازی یک رزومه بینقص بوده را انجام ندادهاند. عموما به دلیل این عادت در ما ایرانیان که میپنداریم صرف شرکت در یک کلاس یا دوره تحصیلی بهخودی خود واجد اهمیت است و باور نداریم که اگر این دورهها به اهدافی که برای آن ترسیم شده نرسند عملا جز اتلاف وقت چیزی نبودهاند.
باز خطای مشابه دیگری که برخی مرتکب میشوند این است که چون قصد ندارند برای کاریابی اقدام کنند و در اندیشه راهاندازی بیزینس شخصی هستند به خود میگویند ضرورتی برای تهیه رزومه و فراگیری آن نیست. این افراد به دو دلیل خیلی بارز خطا میکنند. اول اینکه همانطور که بارها بیان کردهایم این اشتباه است که شما بدون هیچگونه تجربه کاری در کانادا بخواهید بیزینس راهاندازی کنید. برای آشنایی با فوت و فن هر بیزینسی و اصولا مشخصات کلی بازار کار کانادا لازم است که ولو شده در حد ۲-۳ ماه در همان بیزینس کار کنید. چنین امری نیاز به کاریابی دارد و شرط اولیه آن داشتن رزومه است. اما دلیل دوم این است که حتی اگر شما نخواهید در همین حد ۲-۳ ماه هم کسب تجربه مستقیم داشته باشید (که تاکید میکنم خطای بزرگی است) به هر حال این احتمال هست که در آینده بخواهید افرادی را استخدام کنید. در این صورت آگاهی از مراحل استاندارد این کار از جمله رزومهنویسی و شرکت در جلسات مصاحبه یکی از ضروریترین دانشهایی است که شما باید کسب کنید تا در آینده بتوانید بین داوطلبان انتخاب درستی انجام دهید پس گریزی از فراگیری رزومهنویسی ندارید.
ایراد دوم: آماده شدن رزومه توسط فردی دیگر
به کرات دیده شده که افراد آماده کردن رزومه خود را به افراد دیگری میسپرند. اینکه آن دیگران واقعا چقدر به این کار مسلط باشند و بهویژه با مشخصات رزومه در بازار کار کانادا آشنایی داشته باشند یک بحث است (که البته هستند افرادی که چنین مهارتهایی داشته باشند اما آنهایی که فقط با خواندن چند مقاله اینترنتی و فقط به واسطه آشنایی بیشتر با زبان انگلیسی فکر میکنند این کار را یاد گرفتهاند هم کم نیستند) اما مهمتر از کیفیت کار این افراد این نکته است که این کار چقدر به نفع متقاضی است. آمادهسازی و بهروزرسانی رزومه یک وظیفه مادامالعمری برای جویندگان کار است. شما نمیدانید در کانادا چند نوبت دیگر تغییر شغل میدهید. حتی در بسیاری از موسسات و بنگاهها برای تغییرات درونی و ارتقا مقامها در داخل یک کمپانی باز از شما رزومه میخواهند (عمدتا به این دلیل که بیش از یک کاندیدا برای موقعیت شغلی جدید وجود دارد) پس خودتان بیاموزید که چگونه رزومه آماده کنید.
ایراد سوم: رزومههای به شدت ایرانی
یک ایراد بسیار برجسته در رزومهها این است که افراد فکر میکنند اگر رزومههای با الگوی رایج در ایران را ترجمه کنند به رزومه قابل ارائه کانادایی میرسند. این تفکر کاملا نادرست است. ایرانیها مشخص نیست به چه دلیل حجم زیادی اطلاعات شخصی در داخل رزومه قرار میدهند. مثلا در مورد وضعیت تاهل، تعداد فرزند، عکس و…به کارفرما اطلاعات میدهند. همه اینها در رزومههای کانادایی مردود است و حضور آنها در یک رزومه نشان دهنده عدم شناخت بازار کار کاناداست. مواردی چون جنسیت، تاهل، فرزندان، مذهب و…اصولا از اطلاعاتی است که اگر یک کارفرما از جویای کار سوال کند خلاف قانون عمل کرده است. همچنین بسته به اینکه نوع رزومه شما چه باشد، ترتیب دستهبندی اطلاعات در آن تفاوت خواهد کرد و دنباله روی از الگوی ایرانی پاسخگوی نیاز شما نیست.
ایراد چهارم: طولانی بودن
به خاطر دارم وقتی برای اولین بار برای یک کار جدی در ایران میخواستم تقاضا بدهم کسی که به اصطلاح معرف من بود تاکید داشت که سعی کنم شناسنامه کاری که عرضه میکنم کمتر از سه صفحه نباشد؛ هر چه پرحجمتر بهتر! گویا سیستم وجبکردن رزومه مهمترین ابزار ارزشیابی متقاضی بود! البته بخشی از این موضوع به دلیل این است که ایرانیان قبل از اینکه تهیه رزومه برای کاریابی را آغاز کنند از سالها قبل به تهیه CV برای فعالیتهای دانشگاهی مشغول بودهاند که زیادهنویسی و پرداختن به همه جزییات (سخنرانیها، سمینارها، مقالات و کتب علمی…) در آنها معمول بوده و به همین دلیل رزومههایشان هم پر است از جزییات بیارتباط با اصل بحث. یکی از دشوارهای توصیه به دوستان تازهوارد همین نکته است. وقتی به آنها میگوییم باید این بخش و آن بخش را حذف کنی و این قسمتها را هم به یک سوم آن چیزی که الان هست برسانی طوری به آدم نگاه میکنند که گویا در حال کندن پارههایی از روحشان هستیم. مقاومت افراد در این زمینه فوق العاده زیاد است و یکی از بزرگ ترین دردسرهای مشاوران برای اصلاح رزومهها در مورد زیادهگوییها است.
در بازار کار امروز کانادا تاکید میشود که رزومه یکصفحهای بهتر از دوصفحهای است و بههیچوجه از دو صفحه تجاوز نشود. یکی از متخصصات این امر در امریکا عبارت جالبی دارد: «حتی اگر میخواهید برای پست ریاست جمهوری امریکا تقاضا دهید رزومه شما نباید از یک صفحه بیشتر باشد!» پس به پند گذشتگان گوش بسپارید که «ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا».
ایراد پنجم: عناوین شغلی گنگ و نابجا
در ادامه ایراد سوم، بسیاری از دوستان برای معرفی کارهایشان مستقیما میروند سراغ لغتنامه فارسی-انگلیسی و به اولین معادلی که برای تبدیل واژگان مرتبط با کار خود برخورد میکنند در رزومه استفاده میکنند در حالیکه ممکن است این موارد در بازار کار کانادا اصلا معنا نداشته باشند یا کاربرد آن واژه در جای دیگری باشد که با بقیه محتوای اطلاعات همخوانی نداشته باشد. مثلا از نظر رتبه کاری-مدیریتی دیدهام دوستان مفاهیم زیر را جابجا استفاده میکنند:
Coordinator
Supervisor
Manager
Head of Department
Director
President
Vise-president
Deputy Manager
Project Manager
Chair (Chairperson)
CEO
هر یک از این عناوین بار ارزشی خاصی از نظر سلسله مراتب شغلی دارند. حالا فرض کنید شما عنوان شغلی خود را در رزومه Director معرفی کردهاید در حالیکه با توصیف مسئولیتهایی که برعهده دارید حداکثر میتوانید سوپروایزر یک قسمت باشید یا بالعکس خود را مدیر (به معنای مدیر یک واحد یا بخش department manager) معرفی کردهاید اما در شرح وظایف به نظر میرسد که عضو هیات مدیره member of board یا مدیرعامل CEO آن شرکت هستید. از این دست خطاها بسیار است و فقط به عناوین شغلی هم خلاصه نمیشود بلکه در مورد توصیف مشاغل هم به وفور دیده میشود که از واژگان نادرست در رزومهها استفاده شدهاند. واژگانی که از نظر فرهنگ لغات نادرست نیستند اما در کاربردهای اجرایی و واقعی در بازار کار، برای آن نوع از توصیف مشاغل و وظایف و اختیارات به کار گرفته نمیشوند.
همچنین در این ارتباط، مطلب «فاحشترین اشتباهات در تهیه رزومه» را مطالعه کنید.
ایراد ششم: اغراق
اگر به محتوای رزومه بسیاری از ایرانیان از زاویه دید یک کارفرمای کانادایی نگاه کنید، صاحب رزومه باید بالای ۳۰ سال سابقه کار داشته باشد و در دو سوم از زمان کاریاش هم باید چندین کلون از خودش ساخته باشد که بتواند همزمان ۳-۴ کار تمام وقت با این میزان مسئولیتهای سنگین را پیش ببرد. البته چنین افرادی در ایران کم نیستند! اما خوب کاناداییها که چنین چیزی را درک نمیکنند. آوردن چنین مواردی میتواند کارفرمای کانادایی را به دو نتیجهگیری سوق دهد: متقاضی با بزرگنمایی و اغراق شدید سعی دارد به من کارفرما دروغ بگوید و یا اینکه، استانداردهای حاکم بر بازار کار ایران بسیار ابتدایی و سادهگرایانه است که افراد با کمترین میزان تجربه و دانش عملی (مثلا جوانی در ۲۴ سالگی از دانشگاه در رشته فنی فارغالتحصیل شده و در کمتر از یک سال و قبل از کسب تجربه عمیق مهندسی، به عنوان «مدیر پروژه» یک پروژه چند میلیونی سمت گرفته است) میتوانند به مشاغلی حساس مشغول شوند و بنا بر این بقیه محتوای این رزومه هم وزنی به همین میزان دارد. در این باره به توصیههای مهندس وزیری که پیشتر در این صفحه از سایت پارسکانادا منعکس شده توجه داشته باشید.
ایراد هفتم: رزومه به عنوان بیوگرافی
این خطایی است که گاهی آنها که رزومهنویسی تدریس میکنند هم مرتکب میشوند و تبصرههای مهمی را از یاد میبرند. شما برای یک کارفرما رزومه نمیفرستید تا صرفا به وی بگویید چه تحصیلات، هنرها و یا مهارتهایی دارید بلکه میخواهید به او اطلاع دهید چه مشکلاتی از او را میتوانید حل کنید پس در عین اینکه هر رزومه در یک سر طیف، نگاهی به متقاضی شغل دارد، در سر دیگرش نگاهی به نیازهای کارفرما باید داشته باشد. به همین دلیل متخصصان توصیه میکنند که رزومهها باید customized شوند. اگر یک موقعیت شغلی خالی vacant در یک کمپانی فراهم باشد و شما که یک مهندس الکترونیک هستید برای آن رزومه بفرستید و فرد دیگری هم چنین کند و تنها تفاوت بین شما این باشد که او با توجه به مطالعه دقیق مشخصات آن موقعیت شغلی job posting با چند تغییر و اصلاح ساده، روی آن بخشهایی از تجارب قبلی و مهارتهای خود تمرکز کرده باشد که برای آن موقعیت شغلی ضروریتر است و شما بدون توجه به آن فقط به معرفی خود، همانطور که برای ۳۰-۴۰ موقعیت دیگر تقاضا دادهاید، پرداخته باشید شانس رقیب شما برای پیروزی و به دست آوردن آن شغل به مراتب افزایش مییابد.
متاسفانه این ایراد در میان متقاضیان ایرانی مثلا مهندسان بسیار جدی است چون مبنای بازار کار ایران بر استخدام به منظور «حل مشکل» problem solving قرار نگرفته است. ما در ایران استخدام میشویم چون تعدادی پست شغلی بر اساس مکانیزمهایی که چندان مشخص نیست یا در پاسخ به نیازهایی که دیگر رفع شدهاند یا از ابتدا هم چندان واقعی نبودهاند، وجود دارند و این پستها باید پر شوند. گاهی اصلا پستی خلق شده تا صرفا ما در آن استخدام شویم! به همین دلیل به صورت کلی در پس ذهن عموم شاغلین ایرانی رابطه مشکل-حل مشکل در ارتباط با کارفرما حکمفرما نیست و مدتی طول میکشد تا افراد دریابند رزومه وسیلهای برای جلوهفروشی نیست بلکه در میدان رقابت میان کاندیداهایی که هر یک ادعا دارند قادر به حل مشکل کارفرما هستند، رزومه شما باید بگوید که چرا شما بهترین راه حل هستید.
همین نکته به خوبی نشان میدهد که چرا ایرادهای اول و دوم اهمیت به مراتب بیشتری دارند. اگر شما برای آمادهسازی رزومه خود به قدر کفایت وقت نگذاشته باشید و این کار را به درستی نیاموخته باشید تقریبا امکان ندارد که بتوانید آن را «مشتریپسند» کنید چون به محض اینکه بخواهید چیزی را در آن کم یا زیاد کنید با این وسواس و نگرانی روبرو میشوید که آیا کارتان درست است و آیا خرابکاری نکردهاید و مسائلی از این دست.
پس به شما توصیه میشود که چه در ایران هستید و چه در کانادا، بحث رزومهنویسی را جدی بگیرید. دوستان همکار در دفتر کاریابی بینالمللی کنپارس در حال آمادهسازی مطالبی برای آموزش رزومهنویسی هستند. آن مطالب را با دقت مطالعه کنید. نگارنده نیز در آینده به تناسب، نکاتی را بیان خواهد کرد.
توجه: این مطلب بازنشر مطلبی است که در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ماه ۹۳ در همین وب سایت منتشر شده است
ثبت دیدگاه