اگر اخبار کانادا خصوصاً خبرهای مربوط به بازار کار این کشور را دنبال کرده باشید احتمالاً به کرات با دو واژه یونیون و انجمن Association مواجه شدهاید. در اینجا به توصیف اولی و دلایل اهمیت آنها در بازار کار کانادا میپردازیم. معرفی انجمنها در یک پست جداگانه خواهد آمد.
اتحادیه Union چیست؟
اتحادیه تشکلی شکل گرفته از افراد شاغل در یک شرکت یا سازمان است که وظیفه آن حفظ و حراست از منافع اعضا در مقابل مدیریت و صاحبان آن شرکت با رعایت موازین قانونی است. معمولاً در هر شرکتی که جنبه دولتی یا عمومی (دارای سهام در بورس) باشد اتحادیهها این وظیفه را بر عهده دارند. آنها در مورد میزان ساعات کار برای افراد تمام وقت و پاره وقت، میزان ساعات استراحت و تعطیلات، حداقل حقوق و دستمزد و میزان افزایش سنواتی آن و همچنین پاداشها و مزایایی چون بیمه مکمل خدمات درمانی، رعایت قوانین مربوط به ایمنی و تناسب بین مسئولیتها و درآمدها و سایر مسائلی از این دست با مدیران به توافق میرسند. متن این توافقنامه که توسط نمایندگان دو طرف (منتخبین اعضاء اتحادیه و نمایندگان مدیریت) امضاء میشود ملاک عمل بخش اداری که عموماً منابع نیروی انسانی Human Resource یا HR نامیده میشود، قرار میگیرد.
هر اتحادیه یک شورای مرکزی دارد که منتخب اعضا هستند و با نمایندگان منتخب مدیریت امور مربوطه را رسیدگی میکنند. البته بعد از امضا توافقنامه، معمولاً جلسات آنها ماهانه (و حتی دیرتر) برگزار میشود و در هر جلسه به موارد خاص در دستورجلسه پرداخته میشود.
از دیگر موارد حضور موثر اتحادیه زمانی است که مدیریت با یکی از شاغلان دچار مشکل شود و بخواهد وی را اخراج یا از کار برکنار Laid-off کند. در این صورت اتحادیه میتواند بر اساس درخواست فرد مذکور نمایندگی وی را در این ماجرا بر عهده بگیرد. همچنین اگر برای شاغلی حادثهای در محیط کار پدید آید و وی بخواهد مخارج مربوط به درمان و بعد از درمان را از مدیریت طلب کند معمولاً ترجیح میدهد که فردی از اتحادیه که توانایی گفتگو negotiation بهتری دارد وی را نمایندگی کند.
هیچیک از اعضا گروه مدیریت حتی در پایینترین ردهها مثلاً هماهنگ کننده Coordinator یا سوپروایزرها Supervisor نمیتواند عضو اتحادیه شود و افراد شاغلی که ارتقا پیدا میکنند و عضو تیم مدیریت میشوند عضویت خود در اتحادیه را از دست میدهند.
آیا بین اتحادیه و مدیریت نزاع و درگیری دائم برقرار است؟
عمدتاً خیر. اولاً بسیاری از افراد تیم مدیریت خود قبلاً عضو اتحادیه بودهاند و لذا از دیدگاهها و احساسات آنها باخبرند؛ ثانیاً فرهنگ کار گروهی در اکثر سازمانها و مراکز کاری در کانادا به گونهای است که افراد اتحادیه و مدیریت بیشتر همکار و حتی دوستان صمیمی هستند تا گروههایی در دو قطب متضاد اما افراد هر دو گروه قواعد بازی را میدانند و اگر مجبور به نشستن پای میز مذاکره برای دادن و گرفتن امتیاز شوند تلاش میکنند تا حداکثر منافع را برای گروه خود تامین کنند و البته معمولاً نتیجه این گونه مذاکرات به یک حد میانه و اصطلاحاً برد-برد ختم میشود. البته مواردی هم وجود دارد که ممکن است رفتار یکی از طرفین به خصومت منجر شود اما اینها نادر است.
اعضا اتحادیه برای کسب حقوق قانونی خود چه راه کارهایی دارند؟
از آنجا که بسیاری از حقوق شاغلان از طریق قوانین فدرال و استانی روشن شده است، عمده مذاکرات طرفین بر سر به دست آوردن منافع بیشتر است. مثلاً ممکن است اعضا اتحادیه معتقد باشند که سقف روزهایی در سال که به علت بیماری نمیتوانند بر سر کار حاضر شوند (اما حقوق دریافت کنند) باید افزایش یابد یا افزایش رقم قراردادهای سالانه باید بیشتر باشد و نظایر اینها. آنها میتوانند برای رسیدن به حقوق مورد نظر خود حتی دست به اعتصاب بزنند که در کانادا امری رایج است. اعتصاب مدرسین حقالتدریس دانشگاه یورک در سال گذشته که منجر به تعطیلی یک ترم کامل این دانشگاه شد و به دلیل به توافق نرسیدن طرفین، نهایتاً به ورود دولت استانی و اخذ مجوز قانونی از مجلس برای پایان اعتصاب ختم شد و یا اعتصاب تمامی کارکنان خدمات شهری در تورنتو در ماههای جون تا آگست در سال ۲۰۰۹ که به مختل شدن کامل فعالیتهای شهری (منهای حمل و نقل) انجامید اما نهایتاً با توافق طرفین خاتمه یافت نمونههایی از این موارد است که در هر دو مورد نقش محوری بر عهده اتحادیهها بود.
هزینههای اتحادیه از طریق بخش اندکی از حقوق اعضا آن که مستقیماً از فیش حقوقی کسر میشود پرداخت میشود. صورت تمام درآمدها و هزینههای اتحادیه در پایان هر سال از طریق گزارش مالی کمیته مرکزی به اطلاع اعضا میرسد.
مزایا و مضرات اتحادیهها
اگر شما به دنبال کار میگردید و با دو انتخاب روبرو هستید که در یکی، شاغلان اتحادیه دارند و در دیگری خیر، توصیه میشود بیشتر بر روی مورد اول متمرکز شوید. چرا که در این نوع مراکز تصویر روشنتری از رابطه کارگر و کارفرما و حوزه مسئولیتها و اختیارات هر یک وجود دارد و شما مطمئن خواهید بود مواردی نظیر تفاوتهای زبانی، فرهنگی و مذهبی کمتر سبب از دست رفتن فرصتهای شغلی احتمالی خواهد شد. ضمن اینکه شما قدرت اتحادیه را در پشتیبانی از پیگیری نیازمندیهای خود احساس خواهید کرد. اما اگر در نظر دارید برای پست مدیریتی تقاضای کار دهید، محلهای فاقد اتحادیه ارجحتر هستند چون متاسفانه حمایتهای اعضاء اتحادیه از یکدیگر گاه کور کورانه و فاقد مبنای منطقی است و بعضاً به تضعیف فرهنگ کار و برقراری دسیپلین لازم منجر میشود و همین، کار مدیریت را که باید از یک سود به مقامات بالا برای حسن اجرای کارها پاسخگو باشد و از سوی دیگر تحت فشارهای مختلف قوانین حمایتی اتحادیه از اعضا قرار دارد، بسیار دشوار میسازد.
البته روز به روز بر تعداد اتحادیهها افزوده میشود و تعامل با آنها اجتناب ناپذیر شده است. از دو دهه پیش بدین سو موج فراگیری از تشکیل اتحادیهها شکل گرفته که تقریباً بر تمام شرکتهای مهم بخشهای مختلف اقتصادی فائق آمده و امروزه دیگر بعید است که کسی بتواند در قسمت یا واحدی از یک شرکت یا سازمان متعلق به بخش دولتی یا عمومی مدیریت کند و با مسئله اتحادیهها روبرو نباشد. همین سبب شده که در میان ملاکهای مدیریت در شرایط حاضر، قابلیت چانهزنی و مذاکره با اعضاء اتحادیه (که در بین آنها هم مذاکره کنندگان خوبی ظهور کردهاند) به یکی از ملاکهای مهم تبدیل شود.
ثبت دیدگاه