نیکا کیا
سرم ازمسائل بانکی درد گرفته بود. دلم یه کافیشاپ خوشگل معمولی میخواست که بشینم ۴ تا آدم بیخیال معمولی ببینم، یه قهوه داغ معمولی بخورم با یه کیک خوشمزه معمولی و بعدش راه غیرمعمولیم رو ادامه بدم. ولی باید اول یه تلفن واسه خودم دست و پا میکردم. اصلا یادم نبود روز قبل کجا اونهمه کیوسک ارائه دهنده تلفن دیده بودم! همونطوری که طی طریق میکردم یه در بزرگ دیدم که عمراً صمدآقا توی شهر دیده باشه! یک عالمه آدم با کیسههای خرید بزرگ میومدن بیرون ازش! احساس کردم همون جاییه که روز قبل دیده بودم! بماند که کلاً اشتباه میکردم! ولی وقتی یکی دو تا کیوسک دیدم، با خودم گفتم جاش مهم نیست! ایشالله اینجا هم، اون سرویس تلفنی که دیشب انتخاب کرده بودم یافت میشه. تصویر مبهمی از خودم و پریوش و جناب روزبه تو کیوسک مربوط به اون تلفن یادم بود و یادم میومد که پریوش و جناب روزبه نکات بسیار مثبتی راجع بهش میگفتن! مطمئن بودم باجه اطلاعات پیدا میکنم! آخ جون! باجه اطلاعات، خانوم مطلع و بروشور مربوط به نقشه اون مرکز خرید! چقدر بزرگ بود! حال نداشتم اونهمه طبقه رو دنبال اونچه میخوام بگردم. «ببخشید، این کیوسکهای این وسط هم تو این نقشه هستن؟» جوابش وطنی بود: «دنبال چی میگردی؟» گفتم: «تلفنA»؛ نشونم داد! چه جالب! اینجا مغازه داشتن! باکلاسیتر بودش. تو راه رسیدن به اون مغازه چند تا کیوسک مربوط به تلفنهایی رو دیدم که روز قبل ندیده بودم. شاید هم دیده بودم! روز قبل روز خاطرهانگیز محو شده از خاطرات بود! تصمیم گرفتم وایسم تحقیق کنم که خدانکرده فرصتی طلایی رو از دست نداده باشم! تلفنهای شارژی و ثابت تو وطن عزیزمون، ایران رو عرض میکنم، روی هم ۵ تا نمیشد! ولی اون روز احساس کردم باید بین ۱۰-۱۲ تا سرویس ارائه کننده خدمات تلفنی، تلفن خودم رو انتخاب کنم! البته بین خودمون باشه که ممکنه با یکی دو تاشون ۲ یا ۳ بار هم مشاوره کرده باشم!
مطالب مرتبط اینجا می آیند.
این شرکتها جدول برنامه دارن واسه خودشون. یه بخش از این برنامه مربوط به سرویسهای ماهیانه میشه. یعنی آدم اجازه داره با هر سرویسی، مقدار مشخصی با داخل محدوده مشخص شده، داخل کشور یا خارج حرف بزنه، دقایق مشخصی تماس از خارج یا داخل داشته باشه، تعداد مشخصی پیام کوتاه بفرسته و این چیزا! اگر از حد مشخص شده بیشتر استفاده بشه، بر اساس تعرفه حساب کتاب میکنن و پول اضافهتر میگیرن! که در مورد دقایق استفاده شده بیشتر از برنامه(plan)، بعضی شرکتها ثانیهای شارژ میکنن و بعضی ۰ تا ۵۹ ثانیه براشون همون یک دقیقه حساب میشه! یه بخشی هم مربوط به مواردیه که میشه بهشون اضافه کرد (add-on). مثل پیغامگیر و نشانگر شماره کسی که زنگ میزنه و از این قبیل. این امکانات اضافهبرسازمان رو بعضی شرکتها برای مدتی مثلا یک ماه اول مجانی میدن که مزه خوب داشتن اون شرایط رو به انسان بچشونن! بعضی وقتها هم این اضافهها یعنی امکاناتی مثل دیتا که باهاش میشه از اینترنت روی گوشی استفاده کرد! اینها منو یاد امکاناتی که دوستان به ماشینهاشون اضافه میکنن (option) میندازه! بعضیها ماشین ۲میلیونی میخرن و ۱۵میلیون برای امکاناتش خرج میکنن و بعضیها هم ماشین ۱۵۰میلیونی میخرن که نصف بیشتراون امکانات رو ممکنه داشته باشه و ممکنه بازم دلشون بخواد اون ۱۵میلیون رو خرج کنن!
یه بخش دیگه برنامه هم قرارداده. آدمیزاد میتونه قرارداد یک ساله یا بیشتر ببنده که امکانات بیشتری ممکنه بهش داده بشه! قرارداد هم تا جایی که مغز نخودیم اجازه داد بفهمم بیشتر مال اون عدهایه که میخوان گوشی تلفنشون رو هم از اون شرکت بگیرن. قضیه گوشی هم جالبه. سیم کارت این شرکتها رو بعضی گوشیهای موجود در بازار شناسایی نمیکنه! بهش میگن compatible نیست! بنابراین اگر آدمیزاد از ایران گوشی آورده باشه و بخواد فقط سیم کارت بگیره، باید حتما چک کنه ببینه گوشیش توسط اون شرکت شناسایی میشه یا نه! ممکنه یه گوشی رو یه شرکتی شناسایی بکنه و شرکت دیگه نشناسه! اگر نشناخت، باید از خودشون گوشی بگیریم! اگه قرارداد ببندیم قیمتی خیلی کمتراز قیمت اصلی گوشی با آدم حساب میکنن که همون موقع خرید یا ماهیانه اضافه بر هزینه برنامهای که انتخاب کردیم ازمون میگیرن و البته گاهی این قیمت در مورد گوشیهای خیلی ساده یا خیلی قدیمی به صفر هم میرسه. ولی قرارداد داریم دیگه. یعنی اگر زودتر از مدت مندرج تو قرارداد بخواهیم شرکت تلفن یا شهر محل سکونتمون رو عوض کنیم (اگر شرکت تو شهر جدید سرویس نده!) باید مقادیری که از پول گوشی باقی مونده رو بپردازیم. در مورد گوشیهایی که هیچ پولی بابتشون ندادیم، مقادیری که بهمون لطف شده رو ازمون میگیرن! بعضی ازاین شرکتها هم اصلا سیم کارت ندارن! اگه آدم بخواد از اون شرکتها خدمات تلفن همراه بگیره، چاره نداره جز اینکه تلفن هم ازاونها بگیره! این تلفنها هم یه جورایی گاو پیشونی سفیدن. روشون اسم شرکت نوشته وهیچ جوری هم نمیشه خارج از اون شرکت عوضشون کرد!
پریوش با اینکه تلفن ثابت خونه هم داشت یه برنامه با ۲۵۰ دقیقه انتخاب کرده بود. من زیاد تلفنی نیستم، اگر هم بودم، کسی رو تو مونترال نداشتم که زنگ بزنم و حرف بزنم! از طرفی پیام کوتاه خیلی دوست دارم و میدونستم که باهام تماس از خارج از کانادا خیلی گرفته میشد. بنابرین سرویسی گرفتم که زیاد دقیقه برای تماس گرفتن نداشت و تماسهایی که باهام گرفته میشد توش نامحدود بود (unlimited income) آخه خیلی ناجوره که یکی به آدم زنگ بزنه و هر دو طرفمون پول تلفن بدیم! تعداد قابل توجهی هم میتونستم پیغام بفرستم! گوشیم هم شناسایی شده بود، و اینکه بلندپروازیهام میگفتن ممکنه سال دیگه مونترال نباشم! واسه همین قرارداد نبستم…
ثبت دیدگاه