به قلم هرالد بودر و رتنا امیدوار، روزنامه تورنتواستار
برای دهههای متوالی کشور کانادا الگوی دیگر کشورهای جهان در امر پذیرش مهاجران و تازهواردان به خاک خود بوده است. این نکته یکی از چیزهایی است که ملت ما همیشه به آن افتخار میکرده. اما دادهها نشان میدهند که گویا دیگر این حکمت قدیمی وجود خارجی ندارد.
دادههای جدید ارائه شده در وبسایت Migrant Integration Policy Index، که به صورت مخفف آن را MIPEX نیز مینامند، نشان میدهند که عملکرد کانادا در زمینه ادغام مهاجران در جامعه جدید نسبت به قبل سیر نزولی داشته است. درست است که رتبه کانادا در این فهرست فقط یک درجه کاهش پیدا کرده، اما مهم این است که از سال 2008 به اینسو، یعنی از زمانی که انتشار این فهرست آغاز شد، این نخستین بار است که کانادا شاهد حرکت در جهت منفی بوده است.
همین یک درجه یعنی کانادا حرکتی را آغاز کرده که مخالف با نقشی است که به عنوان صدرنشین در میان کشورهای پذیرای مهاجر دارا بوده است. و احتمالا این تازه آغاز ماجراست. اکنون پس از ده سال تغییرات عمیق در سیستم مهاجرتی کانادا، ما تازه شاهد نتایج آن هستیم.
آقای تامس هادلستن، از متفکران و اعضای گروه Migration Policy Group در شهر بروکسل، در مورد این دادهها و جایگاه جدید کانادا میگوید: «نمره پایینتر کانادا در MIPEX سبب میشود تا در ذهن مخاطب سوالاتی جدی در مورد نقش و قصد دولت از ایجاد تغییرات در سیاستهای مهاجرتی شکل بگیرد.»
طی سال گذشته، دو نهاد Centre for Immigration and Settlement و نیزGlobal Diversity Exchange از دانشگاه رایرسون کانادا با جمعآوری اطلاعات در مورد مهاجران تازهوارد و نوع سازگاری و ادغام آنها در جامعه جدید در برخی ابعاد اجتماعی و سیاسی، در تهیه این فهرست مشارکت نمودند.
در این یافتهها مشخصا دیدهایم که کانادا در دو زمینه گرد هم آمدن خانوادهها و دستیابی مهاجران به حق شهروندی پسرفت داشته است.
در حال حاضر کانادایی شدن بسیار دشوارتر از چند سال پیش شده است. در فهرست MIPEX امسال، کانادا در زمینه «کسب ملیت» از نمره 71 در سال 2010 (از حداکثر 100 نمره) به نمره 67 در سال 2015 نزول کرده است. وقتی در مورد «مصون بودن حق شهروندی از اعمال قدرت و نظر دولتی» پرسش بشود، کانادا با کسب نمره 23 بسیار عقبتر از کشورهای دیگری چون استرالیا، نیوزیلند، ایالات متحده امریکا و متوسط کشورهای اروپایی قرار میگیرد.
بالا بردن 430 درصدی هزینه تقاضای شهروندی توسط دولت و نیز دشوارتر شدن آزمون شهروندی از جمله تغییراتی است که تاثیرات منفی آن را شاهد بودهایم. اکنون دولت این حق را یافته تا در صورتی که یکی از شهروندان کانادایی که دارای تابعیت کشور دیگری نیز هست جرمی مرتکب شود، وی را از حق شهروندی کانادا محروم نماید. این موضوع نشان میدهد که دولت کانادا با مهاجران، حتی اگر دارای حق شهروندی این کشور هم شده باشند، به شیوه متفاوتی برخورد میکند.
در نتیجه سیاستهای سختگیرانه دولت اکنون مهاجران کمتری شهروند کانادا میشوند. از میان مهاجرانی که در سال 2008 وارد خاک کانادا شدهاند، 28 درصد شهروند کانادا شدهاند. مقایسه کنید این رقم را با رقم 79 درصدی مهاجران ورودی سال 2000 که حق شهروندی کانادا را دریافت کردهاند. آیا این یک مشکل است؟ بله، آنهم وقتی که این غیرشهروندان مالیات خود را پرداخت میکنند، فرزندانشان را به مدرسه میفرستند و هر یک به اندازه خود نسبت به کانادا احساس تعهد میکنند.
نمره کانادا در موضوع گردهم آمدن خانوادهها پایین آمده است. در زمینه اسپانسرشیپ اعضای خانواده، نمره کانادا از 79 در سال 2010 به 64 در سال 2015 نزول کرده است. در سال 2013 کانادا در برنامه گردهم آمدن خانوادهها 80 هزار نفر را به خاک خود پذیرفت که این تعداد 27 درصد از کل مهاجران به این کشور را تشکیل میدادند. این مهاجران نقشی بسیار حیاتی در تجربه استقرار و ادغام موفق مهاجران در جامعه کانادایی دارند زیرا میتوانند برای دیگر اعضای خانواده خود از نظر مالی و عاطفی حمایت بسیار عظیمی باشند.
دولت مرکزی سیاستهای گردهم آمدن خانوادهها را بسیار سختگیرانه کرده است. از جمله اینکه دوره تعهد اسپانسری والدین از 10 سال به 20 سال افزایش یافته، سقف درآمد مجاز برای اسپانسر شدن والدین تا 30 درصد بالاتر رفته و دوره اسپانسری هم طولانیتر شده است. در گزارش MIPEX آمده است: «به این ترتیب دولت از خانوادههای مهاجر انتظار دارد زندگیاشان دارای استانداردهایی باشد که بسیاری از خانوادههای کانادایی هم فاقد آن هستند.»
برای نسل جوانتر هم پیوستن به خانوادههای خود در کانادا بسیار دشوارتر شده است. در حال حاضر سن استقلال افراد هم از 22 سال به 19 سال کاهش پیدا کرده است و دیگر محصل بودن یا وابسته مالی بودن هم تاثیری در این قضیه ندارد.
البته باید این نکته را نیز ناگفته نگذاشت که در این گزارش علاوه بر این موارد منفی، موارد مثبتی هم در مورد کانادا وجود داشته که سبب امیدواری است که جذب و ادغام در بازار کار، برخورد به دور از تبعیض و ایجاد حس تعلق برای مهاجران از آن جمله هستند.
برای مشاهده اصل مطلب اینجا کلیک کنید.
ثبت دیدگاه