آیا برای ادامه تحصیل مهاجرین، سن یک پارامتر مهم است؟
در پاسخ به دوستی از مخاطبان سایت که از ما خواسته بود در باره موضوع رابطه ادامه تحصیل و سن توضیحاتی ارائه بدهیم، در پست قبلی به برخی از زوایای بحث پرداختیم. در اینجا ادامه این نکات بیان شده است.
تحصیل افراد مسن و الزامات مراکز آموزشی
آیا موسسات آموزشی کانادا اعم از کالج ها یا دانشگاه ها افراد کم سن و سال را به افراد مسن ترجیح می دهند؟ آیا سیستم گزینش آنها مانعی صد راه افراد مسن تر است؟ به هیچ وجه. در واقع، رقابت شدید بین مراکز آموزشی برای جلب نظر دانشجویان و ثبت نام بیشتر سبب شده که حتی برخی از آنها جنبه های تبلیغاتی خود را بر روی افراد مسن تر متمرکز کنند خصوصا که با بالا رفتن سن افراد در جامعه کانادا و استوانه ای تر شدن هرم جمعیتی آنها چاره ای جز پذیرش افراد مسن تر ندارند اما در اینجا توجه به چند مورد ضروری است:
نکته اول: دوره های پاره وقت برای افراد مسن بهتر از دوره های تمام وقت است. معمولا دانشجویان مقاطع تمام وقت خیلی جوانتر از دانشجویان دوره های پاره وقت هستند چرا که بیشتر مشتریان دوره های پاره وقت را شاغلین و افراد خانواده دار تشکیل می دهند که به دلیل اشتغالات روزانه، به تحصیل پاره وقت رو آورده اند. لذا اگر اجبار دیگری نیست (مثلا ورود سریع تر به بازار کار) تحصیل پاره وقت برای افراد مسن تر شاید بهتر باشد. معمولا تحصیل با افراد جوانتر که ۱- انرژی بیشتری دارند، ۲- مشکلات زبانی کمتری دارند، ۳- افراد مهاجر در میانشان کمتر است، ۴- دغدغه های روزانه مسئولیت های یک زندگی را ندارند و لذا شرکت در آزمون ها و آماده سازی تکالیف برایشان راحت تر است منجر به تنظیم جدول کاری اساتید بر اساس همین رویه سنی می شود و این ممکن است برای افراد پر سن و سال تر کلاس که در اقلیت هستند کمی مشکل ایجاد کند. البته دوره های مختلف تحصیلی وضعیت یکسانی ندارند و ممکن است طبیعت یک دوره تمام وقت طوری باشد که متوسط سنی افراد در آن بالاتر از نرم عادی سایر رشته ها باشد.
نکته دوم: دوره های کالج برای افراد مسن بهتر از انواع دیگر مراکز آموزشی است. صرفنظر از نکاتی که در مجموعه مقالات «نکاتی در باره ادامه تحصیل در کانادا» درباره مزایای ادامه تحصیل در کالج برای مهاجرین بیان شد، افراد مسن بیشتری در دوره های کالج ها (خصوصا دوره های پاره وقت یا پیشرفته) ثبت نام می کنند و لذا افراد مسن تر خود را در محیط کالج ها اصلا تنها نمی بینند.
نکته سوم: در دانشگاه ها، دوره های فوق لیسانس برای افراد مسن بهتر از لیسانس و دکترا است. صرف نظر از توضیحاتی که در مجموعه مقالات «نکاتی در باره ادامه تحصیل در کانادا» درباره محسنات تحصیل در دوره فوق لیسانس و مزیت آن بر دوره های لیسانس و دکترا بیان شد، از زاویه سن متقاضی هم دوره فوق لیسانس برای افراد مسن بهتر است. دوره لیسانس سرشار از دانشجویان جوان و مطالب تکراری برای یک تحصیل کرده سابق است.
مشکل دوره دکترا حتی پیچیده تر است. در اینجا علاوه بر مسائلی که خود فرد مسن دارد (مثلا اینکه ۵ تا ۷ سال زمان تحصیل در این مقطع و تاخیر او در ورود به بازار کار، وی را با چه سنی به جامعه بازخواهد گرداند) سیستم هم چندان علاقه ای به جذب دانشجویان با سن خیلی بالا (خصوصا برای دوره تمام وقت) ندارد چرا که دپارتمان و اساتید آن قبل از هر چیز به یک دانشجوی مقطع دکترا به عنوان یک مدرس آینده نگاه می کنند که کار تدریس را به عنوان شغل آتی خود برگزیده است. حال به فرض یک فرد ۵۵ ساله که می خواهد ۵ سال هم صرف دوره دکترا و حداقل ۲ سال هم صرف فوق دکترا (post-doc) و انجام پژوهش و مقاله نویسی کند، در شصت و چند سالگی که زمان بازنشستگی دیگران است چگونه می خواهد تازه شغل جدید خود را آغاز کند؟
مورد دیگر این است که هر دو مقطع لیسانس و دکترا به دلیل طولانی تر بودن (خصوصا در فورمت پاره وقت) مستعد نیمه تمام ماندن هستند. به هر حال یک فرد مسن درگیری های شخصی، خانوادگی و اجتماعی به مراتب بیشتری نسبت به یک فرد جوان دارد (بیماری، فرزندان، مشکلات شغلی …) پس بهتر است به سراغ دوره های کوتاه مدت تر رفت.
نکته دیگری که در این میان اهمیت دارد و حتی ممکن است کسی آن را به عنوان مانع مراکز آموزشی بر سر ادامه تحصیل افراد مسن تعبیر کند، آن دسته از الزامات مورد نیاز برای ثبت نام است که محدودیت زمانی دارند. مثلا در برخی رشته ها گفته می شود که فاصله آخرین مقطع تحصیلی گذرانده شده نباید بیش از ۸ تا ۱۰ سال باشد. اگر فردی مثلا ۴۵ ساله که در ۲۵ سالگی دانشگاه را به اتمام رسانده بخواهد ادامه تحصیل دهد باید چه کند؟ اولا که شرایط سخت تر را مراکز پر اسم و رسم دارتر قرار می دهند. اگر ادامه تحصیل برای شما حیاتی باشد و دو سال تحصیل به منزله چندین گام بلند شغلی محسوب شود، شما که ۱۴، ۱۵ هزار کیلومتر فاصله ایران تا مثلا شهر مونترال یا تورنتو را طی کرده اید می توانید چند صد یا هزار کیلومتر دیگر هم بروید و در دانشگاه یک شهر کوچکتر که ضوابط و الزامات آسان تری دارد ادامه تحصیل دهید (خصوصا که خیلی از این دانشگاه ها از نظر رنکینگ و رتبه و اعتبار علمی معلوم نیست از فلان دانشگاه یک شهر بزرگ و معروف پایین تر باشند).
دوم اینکه خیلی از آنها در کنار این شرط، استثنائاتی هم قرار می دهند مثلا تجارب شما اهمیت زیادی دارد. یک رزومه خیلی قوی که نشان می دهد شما در فیلد کاری خود یک فرد باتجربه، تلاشگر و با اطلاعات کاملا به روز هستید می تواند تاثیر فاصله زمانی زیاد را کاهش دهد. علت اینکه توصیه می کنیم همیشه دنبال فراگیری و آموختن در همه ابعاد آن باشید به همین دلیل است. شما با نشان دادن مدارک متعدد حضور در کارگاه های علمی، سمینارهای حرفه ای و دوره های تخصصی در ایران، عملا به سازمان یا مرکز بررسی کننده مدرک خود اثبات می کنید که بالا بودن سن یا دوری از تحصیلات رسمی آسیبی به میزان آگاهی ها و آمادگی های شما وارد نساخته است.
سوم اینکه گاهی با گذراندن چند درس تقویتی و تکمیلی می توان این فاصله زمانی را جبران کرد. به هر حال راه برای دور زدن این شرایط و محدودیت ها کم نیست.
درخواست ادامه تحصیل در دوره هایی که متقاضی خیلی زیادی دارند هم می تواند برای افراد مسن مشکلاتی در بر داشته باشد چرا که گاهی برای کاهش فشار بر آنها شرایط، نمرات و حتی آزمون هایی در نظر گرفته می شود که عبور از همه آنها برای یک فرد جوان راحت تر به نظر می رسد. در عین اینکه این ادعا عمومیت ندارد اما اگر واقعا چنین وضعیتی حاکم بود شاید بهتر باشد با تغییر فیلد و رشته مورد نظر و ادامه تحصیل در یک رشته نزدیک به آن را در وقت، انرژی، انگیزه و منابع مالی خود صرفه جویی بیشتری نمایید.
تحصیل افراد مسن و مسائل خانوادگی
یکی از پارامترهای مهمی که افراد مسن تر باید به آن توجه داشته باشند و شاید تنها موردی است که می تواند به عنوان مانعی بر سر راه ادامه تحصیل شما عمل کند، پیچیدگی های ادامه تحصیل با درگیری های خانوادگی در شرایط سالیان اول مهاجرت است. اگر شما فردی مثلا ۵۰ ساله با دو یا سه فرزند در سنین مختلف نوجوانی و جوانی هستید در سال های اول مهاجرت باید با چالش های متعددی روبرو شوید. رویارویی با شرایط اقتصادی خانواده (خصوصا اگر از ابتدا برنامه هزینه کرد دقیقی نداشته باشید و با مشاهده تنوع موجود در کانادا و رفع شدن موانع معمول از پیش پای اعضا خانواده به ریخت و پاش بپردازید)، موضوع تربیت و در واقع راهنمایی فرزندان در محیط جدید که تفاوت های جدی با ایران دارد و ابزارهای کنترلی والدین هم هیچ شباهتی با آنچه در ایران معمول است، ندارد می تواند کار را مشکل می کند. خانواده هایی که دارای انسجام واقعی بوده اند و همه اعضای آن برای رسیدن به آینده ای بهتر تلاش کرده اند به والدین مسن هم فرصت ادامه تحصیل داده اند تا بتوانند جایگاه واقعی خود را بازیابی کنند و چه بسا پس از چند سال به رتبه های شغلی، درآمد سالیانه و استانداردهای زندگی بسیار بالاتر از ایران دست یابند. اما اگر کوله باری از مشکلات و دغدغه ها بر سر آنها باریدن گرفته باشد، ادامه تحصیل هم منتفی شده است.
البته بعد از چند سال زندگی و جا افتادن در کانادا، ادامه تحصیل برای والدین خصوصا خانم ها امری بسیار عادی است و شما ایرانیان زیادی را می بینید که چنین می کنند به شرطی که خودشان اراده و تصمیم به این کار را داشته باشند.
نکته ای که نباید از یاد ببرید این است که شما به عنوان یک فرد مسن کوله باری از تجربه هستید. این تجربه در کانادا قدر و قیمت زیادی دارد. اگر شما بتوانید بر چند مانع عمده نظیر زبان یا تفاوت های فرهنگی غلبه کنید آنگاه خواهید دید که همین تجربه گرانقدر چگونه سبب می شود که از جوانان بی تجربه که هرچند روانتر از شما سخن می گویند اما معمولاً سربه هوا و احساساتی هستند و مشکلات زیادی برای کارفرمایان ایجاد می کنند پیشی بگیرید. برای اینکه بتوانید میان این تجربه و دانش های جدید ارتباط برقرار کنید لزومی به این نیست که حتما یک مقطع تحصیلی کامل را به اتمام برسانید. گاهی گذراندن چند کلاس تکمیلی یا کارگاه علمی برای اینکه شما حداکثر بهره برداری را انجام دهید کفایت می کند. پس قبل از اینکه بخواهید یک دوره تحصیلی را آغاز کنید کاملا تجسس کنید و دریابید با توجه به تحصیلات، تجارب و آگاهی های پیشینی شما دنبال کردن کدام مسیر تحصیلی بهره بیشتری خواهد داشت. هرچقدر این دوره کوتاه تر و با واقعیت های زندگی شخصی، خانوادگی و شغلی شما منطبق تر باشد بهتر است.
آینده سعادت مندی را برایتان آرزو می کنیم
ثبت دیدگاه