زبان‌‌ناشناسان و آرزوی سال نو
10 مارس 2015 - 21:12
بازدید 298
14

واپسین دقایق سالی که به پایان خود نزدیک می‌شود و نخستین لحظات سالی که آغاز می‌شود توام با نوعی تضاد و تداخل احساسات هستند. معمولا مشکلات، دغدغه‌ها و از دست دادن‌های سال گذشته صف‌آرایی می‌کنند و امیدها و آرزوها و خوش‌بینی‌های سال جدید نیز. این به شخص برمی‌گردد که بر کدام‌یک تمرکز بیشتری داشته باشد. […]

ارسال توسط :
پ
پ

واپسین دقایق سالی که به پایان خود نزدیک می‌شود و نخستین لحظات سالی که آغاز می‌شود توام با نوعی تضاد و تداخل احساسات هستند. معمولا مشکلات، دغدغه‌ها و از دست دادن‌های سال گذشته صف‌آرایی می‌کنند و امیدها و آرزوها و خوش‌بینی‌های سال جدید نیز. این به شخص برمی‌گردد که بر کدام‌یک تمرکز بیشتری داشته باشد. از اولی غصه به دل بگیرد یا از دومی نشاط در دل آورد و البته حرکت از اولی به دومی همیشه آسان نیست خصوصا اگر غم و اندوه سال گذشته بسیار تازه و همچنان خونریز باشد و امیدها و آرزوهای سال آتی دور؛ با این‌حال حتی اگر عقلانی هم به این موضوع به‌شدت دلی نگاه کنیم تلاش برای دومی فواید بیشتری دارد تا آویختن به اولی. پس بکوشیم حتی اگر دلمان همراهی نمی‌کند از عقل یاری بگیریم.

یکی از این آرزوها که البته حالا خیلی دور نیست اما چندان نزدیک هم نشده بحث ختم به‌خیر شدن مذاکرات دولت ایران با کشورهای قدرتمند جهان بر سر برنامه پرهزینه هسته‌ای ایران است. از یکسو اخبار نشاط‌ بخش برای بخش عمده کسانی‌که در این سو یا آن سوی مرزها در رنج و فشار و سختی بوده‌ یا از درد دیگران دردکشیده‌اند به‌گوش می‌رسد که نویدبخش پایان یافتن یکی از طولانی‌ترین ماراتون‌های مذاکره است و از سوی دیگر تلاش اقلیت‌های پرقدرتی در هر دو یا چند طرف این معرکه فعلا بر هدف واحدی متمرکز شده است: شکست مذاکرات و بازگشت به نقطه صفر، یا پایین‌تر. در آخرین این موارد در اتفاقی به‌شدت عجیب و نادر، 47 سناتور جمهوری‌خواه در نامه‌ای سرگشاده به مسئولان ایرانی از موقتی بودن هر نوع توافقی و تغییر آن به چرخش قلمی بعد از دوره اوباما سخن گفته‌اند. درباره این نامه و وجوه مختلف حقوقی، سیاسی و اعتباری آن سخن بسیار گفته شده و کماکان ادامه دارد و آینده نشان خواهد داد که حرف و عمل تا چه میزان هماوردی خواهند کرد اما چیزی که در این میانه برای من جالب بود متن ترجمه شده این نامه به فارسی بود که توسط تام کاتن سناتور جمهوری‌خواه تدوین‌گر آن برای وزیرخارجه ایران توییت شده بود.

در بیش از 20 سال سابقه کار نگارش و ترجمه، با متن‌های ضعیف و ترجمه‌های مهمل زیادی برخورد کرده‌ام اما این مورد یکی از برجسته‌ترین نمونه‌هایی است که تاکنون با آن برخورد داشته‌ام و خوب است مدرسان ترجمه در مراکز آموزشی از آن به‌عنوان یک نمونه مناسب برای معرفی ترجمه بد، نامفهوم و مبتذل استفاده کنند. برای من نکته جالب این است که این تشکیلات تهاجمی در دل بزرگ‌ترین و قدرتمندترین سیستم قانون‌گذاری در جهان فاقد افراد مجربی است که در چنین لحظاتی بتوانند انتقال‌دهنده درست پیام به طرف مقابل باشند. سوال اینجاست کسانی که در انتقال حرف خود به طرف مقابل، هر چقدر که این حرف آمیخته با پرخاش‌گری و درشت‌گویی باشد ناتوان هستند چقدر توانایی درک پیام طرف مقابل را دارند؟ و این کانال‌های ترجمه میان دوطرف که در تبدیل و انتقال زبان این میزان ناتوانند چطور قادر به انتقال موفق احساسات، باورها و دیدگاه‌های طرف مقابل که اموری به مراتب عمیق‌تر و پیچیده‌تر هستند به مدیران ارشد خود خواهند بود؟

این همان وضعی است که دولت محافظه‌کار هارپر در موضوع ایرانیان دارد و قبلا هم به بهانه‌ دیگری به آن اشاره کرده‌ام؛ احاطه شدن با افرادی که به‌ظاهر فارسی می‌دانند و ساکنان امروز ایران را می‌شناسند اما در واقع دوری آنها از واقعیت‌های امروز ایرانیان و گسیختگی فرهنگی و زبانی سبب شده که حاصل کارشان چیزی بهتر از همان متن ترجمه جناب سناتور نباشد. با این تفاوت که دستپخت دیلماج‌‌های جناب سناتور عیان شده اما این گمشدگان در ترجمه‌ی اطراف هارپر و مقربانش کماکان در پس پرده‌های تاریکی که دولت وی هنر عجیبی در پرداختن و آویختن آنها دارد پنهان مانده‌اند.

شاید در آستانه سال نو همین آرزو یا نیایش ما را بس که «شر این زبان‌ناشناسان دور بادا!»

نوروز بر شما خجسته

 

سردبیر

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar