حقایقی که پشت آمارها مخفی می‌مانند
24 اکتبر 2011 - 11:14
بازدید 410
14

مجید بسطامی حضور (بیشتر) رسانه‌ای و کاملا برنامه‌ریزی شده جناب کنی در نشست ۲۰ اکتبر کمیته مهاجرت مجلس فدرال اهمیت زیادی دارد و نباید آن را صرفا یک اعلام گزارش معمولی و عادی به مجلس ارزیابی کرد. این جلسه درست به فاصله یک هفته قبل از جلسه ۲۷‌ام اکتبر که به شنیدن شهادت‌های علیه وزیر […]

ارسال توسط :
پ
پ

مجید بسطامی

حضور (بیشتر) رسانه‌ای و کاملا برنامه‌ریزی شده جناب کنی در نشست ۲۰ اکتبر کمیته مهاجرت مجلس فدرال اهمیت زیادی دارد و نباید آن را صرفا یک اعلام گزارش معمولی و عادی به مجلس ارزیابی کرد. این جلسه درست به فاصله یک هفته قبل از جلسه ۲۷‌ام اکتبر که به شنیدن شهادت‌های علیه وزیر می‌پردازد انجام شده است تا ذهن اعضا کمیته نسبت به واقعیت‌های موجود آماده شود. اما این واقعیت‌ها به راستی کدام هستند؟

آقای کنی به درستی از این سخن می‌گوید که صف‌ها طولانی و تعداد تقاضا زیاد است و کانادا باید فکری برای عمر و زندگی مردم منتظر انجام دهد اما بلافاصله می‌گوید که راه حل، افزایش نیرو در اداره مهاجرت نیست. در نگاه اول به نظر این حرف درست می‌آید اما ایشان توضیح نمی‌دهند که چرا همین نیروهای فعلی، سال گذشته حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد بیش از امسال خروجی داشته‌اند؟ چرا در آستانه انتخابات، اداره مهاجرت کانادا برای بررسی پرونده‌های مهاجران، رکوردشکنی می‌کند، آقای کنی با حضور در جوامع قومی مهاجرخیز، همه جا از سیاست‌های افزایشی در مورد مهاجران می‌گوید اما درست به فاصله چند روز بعد از اکثریت یافتن حزبش در مجلس فدرال، کرکره‌ها پایین کشیده می‌شود. آیا اگر با همان سرعت و وضعیت سال گذشته و بدون این کاهش شدید، حرکت ادامه پیدا می‌کرد الان و با محدودیت‌های ایجاد شده در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، با یک روند منطقی از کاهش پرونده‌ها روبرو نبودیم؟ آیا واقعا نگرانی اصلی ایشان کاهش صف انتظار است؟ آیا غیر از این است که ایشان تعمدا می‌خواهد به مجلس، رسانه‌ها و مردم بقبولاند که تنها راه درست و ممکن، سیاست‌های جلوگیری کننده و توام با مانع‌تراشی برای ورود مهاجران است؟ آیا ایشان در نظر ندارد که در سال‌های آینده بگوید «ما اصلا به دلیل هماهنگی‌های بازارهای شغلی کانادا با برخی کشورها، فقط از این کشورها (فهرستی از کشورهای محبوب!!!) مهاجر می‌پذیریم؟»

ایشان توضیح نمی‌دهد که تفاوت بین «محدود کردن» و «تعطیل کردن» دقیقا چیست؛ آنچه که الان در نیمی از برنامه‌های مهاجرتی اتفاق افتاده کنترل از طریق «حذف صورت مسئله» است و هیچ چشم‌انداز روشنی هم برای حل مسئله دیده نمی‌شود. مثلا اگر قرار باشد رفتار اداره مهاجرت در مورد پرونده‌های سرمایه‌گذاری فدرال همانی باشد که الان هست، مسلما این برنامه باید در سال آینده هم یک‌روزه تعطیل شود چون اصولا قرار نیست که اقدام مثبتی برای کاهش صف انجام شود و تنها جناب وزیر می‌خواهد از شمشیر «وجود صف طولانی» برای قلع و قمع برنامه‌ها استفاده کند. در واقع، ایشان باید توضیح دهند که به عنوان وزیر مهاجرت و آن همه اختیاراتی که ماده سی-۵۰ به ایشان تفویض کرده چه کار دیگری غیر از تعطیلی و از کار انداختن برنامه‌های مهاجرتی کانادا انجام داده‌اند و مجموعه اقدامات ایشان، به صورت عملی و واقعی، آیا غیر از بازتعریف بنیانی سیاست‌ها و برنامه‌های مهاجرپذیری کانادا، خارج از اراده نمایندگان مجلس و نظارت رسانه‌ها، معنای دیگری دارد؟

همچنین ایشان توضیح نمی‌دهد که کجای قانون، عدالت و انصاف در مورد برخی از همان در صف‌ماندگان منتظری که ایشان برای آنها نوحه‌سرایی می‌کند به ایشان اجازه می‌دهد که برخلاف همه قول و قرارهای ۲-۳ سال گذشته، پرونده‌هایشان را به بایگانی راکد بفرستد. آیا با این کار مشکل انتظار آنها حل می‌شود؟

اما هم میزان صداقت و هم زرنگی وزیر را می‌توانید در مثالی که مطرح کرده است ببینید. او میان این همه برنامه متنوع با ده‌ها هزار پرونده، رفته به سراغ برنامه اسپانسرشیپ والدین که به دلیل هزینه‌های سربار بهداشتی و درمانی برای مالیات دهندگان کانادایی، بیش از هر برنامه دیگری برای بسیاری از شهروندان کانادایی حساسیت‌برانگیز است اما مثلا نمی‌گوید که چرا برنامه سرمایه‌گذاری یا کارآفرینی فدرال که می‌تواند برای اقتصاد کانادا و رونق دادن به کار و پیشه در این کشور مفید و کاربردی باشد دچار تعطیلی و رکود شده است.

البته از همین مثال جناب وزیر و دوست وکیل مهاجرتی خبرنگار محترم که یک دفعه از پس پرده درآمده تا توضیحات وزیر را تایید کند و یک عدد ۷۵ هزار دلار ناقابل مورد تایید وزیر هم برای دریافت اقامت والدین پیشنهاد دهد!، می‌توان دریافت که دعوا بر سر چیست. جناب کنی چند وقت پیش اعلام کرده بودند که دیگران باید بدانند تابعیت و پاسپورت کانادایی فروشی نیست. به نظر می‌رسد که ایشان و دوستان هم‌فکر و هم‌حزبی ایشان قرار است این شعار را در ماه‌ها و سال‌های آینده به این شکل کامل کنند: «تابعیت و پاسپورت کانادایی فروشی نیست مگر برای کسانی که به‌قیمت پول دهند» حالا خواهیم دید که در پس همه این توقف‌های بی‌دلیل و رکودهای مداوم، دو سیاست دنبال خواهد شد: دسته‌بندی کردن مهاجران متقاضی به شکلی که مطلوب حزب محافظه‌کار است و «به‌قیمت کردن تابعیت کانادایی». زمان نشان خواهد داد که این بدبینی نگارنده چقدر حقیقت دارد اما شخصا بسیار مشتاق هستم ببینم جناب کنی، وقتی ۴ سال بعد در جوامع قومی و مهاجر کانادا ظاهر می‌شود تا چون همیشه از نبوغ و درایت خود و هم‌حزبی‌هایش داد سخن دهد چگونه به خیل عظیم کسانی‌که ۷۵ هزار دلار اضافه نداشته‌اند تا برای ورود والدین خود هزینه کنند پاسخ خواهد داد.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar